بهتر است بگویم حال و هوای مدرسه اما ریاضی آنچنان پررنگ میدرخشد که اسم این پست را اینگونه گذاشتم.
اول شما بگویید؛ چگونهاید؟
از همان ابتدا از ریاضی تنفر داشتم، اصلا برای جنگیدن با ریاضی ساخته شدهام. ریاضی که وارد زندگیام شد اعداد مثبت و منفی و مسئلههای سخت و آسان رنگارنگ را همراه خود و با آن لبخندِ پر تعصب کینهای آورد تا برای جنگیدن، لشکرکشی کند. آمد او مثلِ هستههای اتم ریزبین نبود و مثلِ زبان هم نه جنسیت حالیاش میشد و نه girl یا boy.
از حقیقتها و دبیر زودجوش آورِ ریاضی که بگذرم باید درمورد لشکرکشی خود بگویم؛ من هم کاروفناوری، اجتماعی، هنر و قرآن را در تیم خود کشیدم اما عربی خامِ ریاضی شد و فارسی به همراهِ دینی تصمیم گرفت تماشاچی شود.
من ماندم و ریاضی...
فقط خواستم بنویسم، این روزها خیلی دلم میخواد بنویسم ولی سرچشمهی نوشتنم خشک شده.
چون ایدهای نداشتم درمورد ریاضی نوشتم وگرنه تازگیها ریاضی عسل شده🤌
موفق باشید.🥰