ویرگول
ورودثبت نام
پونه فلاح
پونه فلاح
خواندن ۱ دقیقه·۲۲ روز پیش

دلنوشته:گل ها هم حرف می‌زنند!

در انتظار کسی که هیچوقت قرار نیست بیاید،آنقدر به در می‌نگرم تا مویم سپید شود.

با بوسه ای که شبیه خداحافظی بود تنهایم گذاشتی.گفتی که می‌آیی بدقولی در مرامت نبود؛انقدر که به حرف هایت اعتماد دارم به چشمانم ندارم!

لطفا برگرد.‌.من از صبح،به جای تلویزیون به در می‌نگرم و خاطراتمان از جلوی چشمم گذر می‌کند،فیلم مورد علاقه‌ام دیدنِ عکسی‌ست که مرا بغل کرده ای،بازی مورد علاقه ام..راستش بازی مورد علاقه ای ندارم؛بعد از رفتنت غصه و گریه تمام وقتم را پر می‌کند.عروسک هایم دیگر با من حرف نمی‌زنند،انگار زبانشان پیش تو جا مانده است،نکند زبانشان را با خود برده ای؟!انگار قلب من هم ربوده ای،نکند آن بوسه ای که مهمان گونه هایم کردی قلبم را بیرون کشید؟

گل های گلدانمان دیگر لایق سخن نیستند؛چون کسی نیست آبشان بدهد و نازشان کند.چون تو نیستی..!

روز به روز دهانم خشک تر می‌شود و چشمانم کم سو تر،گاهی تار می‌بینم؛تار می‌بینم و احساس می‌کنم کلیدی را روی در انداختی و وارد می‌شوی،با ذوق برای پیشوازت می آیم تا بغلم کنی و نازم را بخری،از دستانم بگیری و روی کولت بی‌اندازی،دستم را باز می‌کنم تا گرمی آغوشت را حس کنم؛این بار هم توهم زده ام.این بار هم جز هوا چیز دیگری را بغل نکرده ام.

دستانِ کوچک و نرمم دیگر بزرگ و پیله بسته شده‌اند.حتی از دستان تو هم پیر تر!مو های بلند و مشکی ام ریخته است و جای خود را به سپیدی ماه داده است.

به تو گفتم تا ابد منتظرت می مانم.چرا باور نکردی؟چرا رفتی و برنگشتی؟

_پونه فلاح

۱۴۰۳.۶.۴


دلنوشته از همان دختری که در انتظار پدرش مانده است..چهار پست قبلی درموردش توضیح دادم

گل‌هاهم‌حرف می‌زنند_۱

https://vrgl.ir/vuXzU

گل ها هم حرف می‌زنند_۲

https://vrgl.ir/61p5D

گل ها هم حرف می‌زنند_۳

https://vrgl.ir/Ce26Y

گل ها هم حرف می‌زنند_۴

https://vrgl.ir/m1gIu





حرف می‌زنند
حرفِ ناگفته زیاد است ولی می‌گذریم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید