مشکل اینجاست که کسی مرا یادش نمیآید.
من واقعا کیستم؟
سلام سلام!
خب بعد از کلی پست با ژانر های مختلف و تفکرات درهم قراره یکم درموردِ من بدونید. البته شناختِ یه غریبه زیاد چیز مهمی نیست. فقط خواستم یه چالش راه بندازم و یکمهم از نویسنده ی پشتِ متنهام بدونین😊
اصن بگذریم:/🫠
آیا مایلید منو بشناسید؟ مطمئنا این چالش درونِ منو بیرون نمیریزه... پس یکمی...
جوهر خودکارهام رو خیلی دوست دارم. خودکارهام رو اندازه نوشتههام دوست دارم. خیلی زحمت میکشن🤭
لمس صدای شدید بارون... خوندن و نوشتن، صدای خندهی بلند، این ها همه حالم رو خوب میکنه و برام مزهی کاکائوی شیرین با پودر نارگیل رو میده.
هیچ آرزو و رویایی ندارم. رویا و آرزوی به آدم انگیزه و هدف میبخشه. ولی خب دیگه... آرزو و رویا برام معنی نداره. نه اینکه تو واقعیت زندگی کنم هاااا! هدف دارم.
راستش دیگه به خاطرات قدیمی اهمیت نمیدم. این ویژگی خیلی خوب امسال درِ خونم رو زده🤭
دوستای زیادی دارم. خیلی هم خوبن. ولی نمیتونم اسمشون رو رفیق بزارم. آدما رهگذرن!
بوئیدن آب ترش رو خیلی خیلی دوست دارم همچنین بوی خاک نم زده. از چیزای ترش فقط لیمو دوست دارم و بیشتر اوقات چیزهای شیرین دوست دارم. راستش اصلا از لواشک خوشم نمیاد. بد غدا نیستم. غذای خاصی ندارم...
خوندن متنهای کوتاه، تیکهای پند آموز و جملات قشنگ. کلماتِ جدید. خریدن و خوندن کتاب رو خیلی دوست دارم. این ها همه دلچسب ترینمه.
فیلم زیاد نمیبینم. فیلم خارجی اصلا. ایرانی هم فقط طنز. انیمه و انیمیشن خیلی تماشا میکنم. انیمهی مورد علاقم هشتاد و شش هست؛ پیشنهاد میکنم ببینید.
در طول روز یا مینویسم یا میخونم. خوندن کتاب و ورق زدنش رو خیلی دوست دارم. بلعکس خیلی ها هیچ احساسی به کیبورد ندارم😂
کتاب مورد علاقم: من عاشق امید شدم هست ولی رمان های ایرانی یه چیز دیگهن🫠
هرکس قانون شخصی خودشو داره. پس بهتره که با گفتنِ قانون های خودم به شخصیت کسی بی احترامی نکنم.
به خودم قول دادم تا وقتی درون کسی رو نشناختم از کسی خوشم نیاد.
ولی آبجیم رو خیلی خیلی دوست دارم.
ظاهر نسبتا آرومی دارم.
این تموم شد. فکر نکنم بشه اسمش رو چالش گذاشت😂
خب ممنون از اینکه وقتتون رو صرف خوندن این پست کردین. امیدوارم شیرینیش رو حس کرده باشین.