ویرگول
ورودثبت نام
سه تحلیل (توسعه فردی،مالی،شغلی)
سه تحلیل (توسعه فردی،مالی،شغلی)
خواندن ۶ دقیقه·۹ ماه پیش

جرأت در نَـــه گفتن!!


“رمز موفقیت در بهـره‌وری: جرأت نَـــــه گفتن”

به مطالبی که قراره بخونی خوب دقت کن، صبر داشته باش و چندبار مرور کن

بهترین راه برای بهره‌وری اینه که به کارایی که لازم نیست انجام بدیم، نه بگیم. چون وقتی یه کاری رو انجام نمی‌دیم، همیشه سریع‌تره تا اینکه انجامش بدیم. این حرف ضرب‌المثل قدیمی توی برنامه‌نویسی رو یادم میندازه که می‌گفت «به یاد داشته باش هیچ کدی سریع‌تر از کدی که اصلاً نوشته نشده، نیست.»

چند بار پیش اومده که یکی ازت خواسته کاری انجام بدی و تو فقط گفتی «حتماً» اما سه روز بعد حس می‌کنی زیر بار لیست کارایی که باید انجام بدی، له شدی. ما از تعهداتی که خودمون به انجام‌شون بله گفتیم، ناراحت می‌شیم.
می‌ارزه بپرسیم آیا انجام این کارا واقعاً لازمه یا نه؟ خیلی‌شون لازم نیستن.
پس اگه فواید نه گفتن اینقدر واضح و مبرهنه، چرا ما اینقدر بله می‌گیم؟

چرا ما بله می‌گیم؟!
ما به خیلی درخواست‌ها بله می‌گیم نه بخاطر اینکه واقعاً دوست داریم اون کارو انجام بدیم، بلکه چون نمی‌خوایم بی‌ادب، مغرور یا بی‌علاقه به نظر بیایم. اغلب مواقع باید در نظر بگیریم که به کسی که توی آینده قراره دوباره باهاش سر و کار داشته باشیم، نه بگیم - مثل همکارت، همسرت، خانواده و دوستات.

نه گفتن به این آدما می‌تونه خیلی سخت باشه چون دوستشون داریم و می‌خوایم ازشون حمایت کنیم. (ضمناً خیلی مواقع خودمون هم به کمکشون نیاز داریم). همکاری با دیگران یکی از عناصر مهم زندگیه.فکر اینکه رابطمون باهاشون خراب بشه، بیشتر از اتلاف وقت و انرژی‌مون وزن داره. بهمین دلیل مفیده که وقت نه گفتن، لطفاً ملایم و مستقیم صحبت کنیم.

اما حتی بعد از اینکه این مسائل اجتماعی رو در نظر گرفتیم، بازم به نظر میاد خیلی‌هامون مدیریت تعادل بین بله و نه گفتن رو بلد نیستیم. خیلی وقتا خودمون رو درگیر کارایی می‌کنیم که نه تنها به اطرافیانمون کمکی نمی‌کنه، بلکه واقعاً زندگی خودمون رو هم بهتر نمی‌کنه.شاید یکی از مشکلات این باشه که ما معنای بله و نه گفتن رو چطور درک می‌کنیم.



تفاوت بین بله و نه
کلمات «بله» و «نه» خیلی زیاد در مقابل هم استفاده می‌شن، به طوری که انگار وزن یکسانی در گفتگو دارن. درحالی‌که در واقعیت نه تنها معنای مخالف دارن، بلکه از نظر میزان تعهدی که ایجاد می‌کنن هم کاملاً متفاوتن.

وقتی نه می‌گی، فقط به یک انتخاب نه گفتی. ولی وقتی بله می‌گی، در واقع به تمام انتخاب‌های دیگه نه گفتی.

همون‌طور که تیم هارفورد گفته: «هر بار که ما به یه درخواست بله می‌گیم، در واقع به هر کار دیگه‌ای که می‌تونستیم با اون مقدار زمان انجام بدیم هم نه گفتیم.» وقتی به یه چیزی متعهد می‌شی، یعنی تصمیم گرفتی که وقتت رو در آینده چطور خرج کنی.

به عبارت دیگه، نه گفتن وقت آینده‌ات رو نجات می‌ده. بله گفتن باعث از دست دادن وقت آینده‌ات می‌شه. نه گفتن مثل داشتن یه کوله‌بار وقته. می‌تونی وقت آینده‌ات رو هر‌طور که دوست داری خرج کنی. ولی بله گفتن مثل به وجود اومدن یه بدهیه . باید در نهایت نسبت به این تعهد پاسخ‌گو باشی.

نه یعنی تصمیم‌گیری، بله یعنی مسئولیت‌پذیری.

نقش نه گفتن
این تصور وجود داره که نه گفتن یه نوع امتیاز ویژه برای افراد قدرتمنده که فقط اونا می‌تونن ازش استفاده کنن. و این درسته که وقتی پشتوانه‌ای مثل قدرت، پول و اختیارات داشته باشی، رد کردن فرصت‌ها راحت‌تر میشه.اما این هم حقیقت داره که نه گفتن فقط یه امتیاز ویژه برای موفق‌ها نیست. نه گفتن یه استراتژیه که می‌تونه به موفق شدنت کمک کنه.

یاد گرفتن نه گفتن مهارت مهمیه که باید در هر مرحله از زندگی کاریت یاد بگیری. چون ارزشمندترین دارایی زندگیت یعنی وقتت رو حفظ می‌کنه. همون‌طور که پدرو سورنتینو گفته: «اگه مراقب وقتت نباشی، مردم اون رو ازت می‌دزدن.»
باید به هر چیزی که سمت اهدافت نمی‌برتت، نه بگی. باید به حواس‌پرتی‌ها هم نه بگی. همون‌طور که یکی به من گفته: «اگه تعریفت از نه رو وسیع‌تر کنی، در واقع تنها ترفند بهره‌وریه. چون نهایتاً با نه گفتن به هر حواس‌پرتی، بازدهیت بالاتر می‌ره.»

استیو جابز این مفهوم رو خیلی خوب بیان کرده. اون گفته: «مردم فکر می‌کنن تمرکز یعنی به چیزی که باید روش تمرکز کنی بله بگی. اما اصلا اینطور نیست. تمرکز یعنی به صدتا ایده خوب دیگه که هست نه بگی. باید با دقت انتخاب کنی.»
اینجا تعادل مهمی وجود داره. نه گفتن این نیست که دیگه هرگز کار جالب یا نوآورانه انجام ندی. فقط یعنی بله‌هات باید به شکل متمرکز باشن. وقتی حواس‌پرتی‌ها رو از بین بردی، منطقیه که به هر فرصتی که می‌تونه تو رو به سمت درست هدایت کنه بله بگی.
شاید لازم باشه خیلی چیزا رو امتحان کنی تا بفهمی چی کار می‌کنه و چی رو دوست داری. این دوران کاوش و امتحان مخصوصاً در ابتدای یه پروژه، شغل یا حرفه جدید، خیلی مهمه.

ارتقای نه‌ها
با گذر زمان و موفق‌تر شدنت، استراتژی‌ات باید تغییر کنه.هزینه فرصت زمانت با بالا رفتن سطح موفقیتت افزایش پیدا می‌کنه. ابتدا فقط باید حواس‌پرتی‌های واضح رو حذف کنی و بقیه رو کاوش کنی. وقتی مهارت‌هات بیشتر می‌شه و یاد می‌گیری چیکار می‌کنه و چی کار نمی‌کنه، باید مرز بله‌گفتنت رو بالا ببری.
همچنان باید به حواس‌پرتی‌ها نه بگی، ولی یاد بگیری به فرصت‌هایی که قبلاً خوب بودن هم نه بگی تا فضا برای استفاده‌های عالی از وقت باز بشه. یه مشکل خوبه، اما مهارت سختیه که باید یاد بگیری.

به عبارت دیگه، باید با گذشت زمان نه‌هات رو ارتقا بدی.

ارتقای نه‌ها یعنی این نیست که دیگه هرگز بله نگی. فقط یعنی پیش‌فرضت نه گفتنه و فقط وقتی واقعاً منطقی باشه بله می‌گی. چطور نه بگیم.اکثر ما شاید خیلی سریع بله بگیم و خیلی دیر به نه برسیم. باید ببینیم خودمون توی کدوم سمت این طیف قرار داریم.

اگه نه گفتن برات سخته، شاید راهکاری که اقتصاددان تیم هارفورد پیشنهاد داده مفید باشه: «یه ترفند اینه که بپرسی اگه الان باید این کار رو می‌کردم، قبول می‌کردم؟» این یه قاعده خوبه چون هر تعهد آینده‌ای، فرقی نداره چقدر دور باشه، در نهایت یه مشکل فوری به وجود میاره.

اگه یه فرصت انقدر هیجان‌انگیز باشه که الان بشه به خاطرش هر کار دیگه‌ای رو رها کرد، پس باید بله گفت. وگرنه شاید بهتر باشه دوبار فکر کنی.این تقریباً شبیه اون روش معروف «آره حتماً یا نه»ست که درک سیورز مطرح کرده. یعنی اگه کسی ازت تقاضایی کرد و واکنش اولیه‌ات «آره حتماً!» باشه، پس انجامش بده. ولی اگه هیجان‌زده‌ات نکرد، بهتره نه بگی.

البته غیرممکنه که هر بار قبل از تصمیم‌گیری از خودت این سوال‌ها رو بپرسی، ولی به عنوان یه تمرین مفید، ارزش داره گهگاهی امتحانش کنی. نه گفتن ممکنه سخت باشه،اما اغلب راحت‌تر از جایگزینشه. نویسنده‌ای به اسم مایک داریانو گفته: «جلوگیری از پذیرفتن تعهدات راحت‌تر از درآوردن خودت از زیر تعهداته. نه گفتن تو رو در سمت راحت‌تر زندگیت نگه می‌داره.»

آنچه در مورد سلامتی صادق است، در مورد بهره‌وری هم صادق است: پیشگیری بهتر از درمان است.
قدرت نه
وقت و انرژی بیشتری صرف انجام کارهای بی‌اهمیت می‌شه تا اینکه صرف انجام ناکارآمد کارهای مهم بشه. و اگه اینطور باشه، حذف کردن مهارت مفیدتری نسبت به بهینه‌سازیه.یاد اون جمله معروف پیتر دراکر میفتم که گفته بود: «چیزی بی‌فایده‌تر از انجام کارآمد کاری که اساساً نباید انجام می‌شد، وجود نداره.»

پس بله، قدرت نه گفتن واقعاً مهمه.
اما فراموش نکنیم که نه‌ها باید با بله‌های استراتژیک متوازن باشن. نه‌ها باید به ما اجازه بدن تا بله‌های باارزش‌تری داشته باشیم.همیشه باید به خاطر داشته باشیم که نه گفتن یه انتخابه. اما بله گفتن یه تعهده که باید با جدیت دنبالش بریم.
نه و بله با هم متوازن باشن تا بتونیم مسیرمون رو با آگاهی و مسئولیت‌پذیری ادامه بدیم.

امیدوارم این مطلب به شما کمک کرده باشه تا بهتر بفهمید چطور می‌تونید با نه گفتن بهره‌ورتر بشید و وقتتون رو به کارهای مهم‌تر اختصاص بدید.اگر سؤال یا نظری دارید، خوشحال میشم که بشنوم🌹


روی نوشته زیر بزنید مستقیم وارد صفحه ی بنده میشین🙂
کانال تلگرام

ارادتمندم
محمدصادق محمدی

مدیریت زماننه گفتنمهارتبهره وریزمان
علم داده، دیجیتال مارکتینگ ، برنامه نویس فول استک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید