در دنیای امروز، سازمانها با چالشهای پیچیدهای در مدیریت ساختارها، فرآیندها و سیستمهای خود مواجه هستند. معماری سازمانی (Enterprise Architecture) به عنوان ابزاری برای بهینهسازی و مدیریت این پیچیدگیها، نقش مهمی ایفا میکند. هدف این مقاله مروری، بررسی روشهای شبیهسازی و مصورسازی معماری سازمانی برای ارتقای درک مدیران و تسهیل در تصمیمگیریهای استراتژیک است.
کلمات کلیدی:
معماری سازمانی، شبیهسازی، مصورسازی، شبکههای پیچیده پویا، ArchiMate، UML، BPMN، مدیریت سازمانی، تصمیمگیری استراتژیک
معماری سازمانی فرآیند و جریان ایجاد مجموعهای از اسناد و مدلها است که با هدف همراستایی اهداف فناوری اطلاعات سازمان با اهداف کلان سازمان تنظیم، تدوین و اجرا میشود. در صورتی که برنامه معماری سازمانی بتواند این همراستایی را ایجاد کند، این برنامه در سایر جنبهها و محورهای سازمان نیز میتواند تهیه، تنظیم و اجرا شود و در نهایت این همراستایی به فرای سازمان و ارتباطات میان سازمانها گسترش پیدا میکند (سه مکتب معماری سازمانی)[i].
تهیه و اجرای برنامه معماری سازمانی معمولاً بر اساس چارچوبها و استانداردهای مختلفی بسته به فضای سازمان انجام میشود. در اکثر این چارچوبها، گامهای ابتدایی تدوین یک برنامه معماری سازمانی شامل برگزاری جلسات با ذینفعان و مدیران ارشد سازمان برای درک فرآیند آینده و اقدامات تیم پروژه معماری و دریافت تأییدیه از آنها است. از آنجایی که برای تدوین و اجرای یک برنامه معماری سازمانی، بخشهای زیادی از سازمان درگیر میشوند، باید حمایت و انگیزه از سمت مدیران ارشد سازمان وجود داشته باشد تا بتوان برنامه را به بهترین شکل ممکن تدوین و اجرا کرد. تجربه نشان میدهد که در جلسات برگزار شده برای درک و تفهیم معماری سازمانی، در نهایت دید درست و یکپارچهای میان مدیران ارشد سازمانها به وجود نمیآید و به همین دلیل، مسائلی همچون لغو شدن برنامه یا عدم حمایت مدیران از پیشرفت تدوین و اجرای برنامه معماری مشاهده میشود. یکی از مهمترین چالشهایی که موجب عدم ایجاد یک درک درست از معماری سازمانی توسط مدیران میشود، نبود خروجیهای ملموس برای مدیران است. تدوین برنامه معماری سازمانی معمولاً زمانبر است و مشاهده و لمس خروجیهای اولیه این برنامه از حوصله مدیران سازمانهای ایرانی خارج است. علاوه بر این، فرآیند مستمر نگهداشت و بروزرسانی معماری است که منجر به ایجاد نتایج در سازمان میشود که بعضاً به عمر مدیران سازمانهای ایرانی قد نمیدهد. راهکارهای گوناگونی برای رفع خلا بین مدیران و تیم معماری سازمانی پیشنهاد شده است. یکی از این راهکارها، استفاده از شبیهسازی خروجیهای معماری سازمانی و نشان دادن اثرات این شبیهسازی در حصول نتیجه اهداف برنامه معماری است. شبیه سازی فرایند ایجاد یک مدل دیجیتالی از یک سیستم، فرایند، یا پدیده در دنیای واقعی است. هدف از این کار آزمایش کردن و درک رفتار یک سیستم تحت شرایط متفاوت و بدون نیاز به تعامل مستقیم با آن است. در فضای مسئله مطرح شده، دسترسی به اسناد و مدلهای معماری نیازمند زمان، جمعآوری اطلاعات سازمان و انجام تحلیلهای مختلف است و اگر بتوان با استفاده از مدلها و الگوریتمهای شبیهسازی، نمونهای از این خروجیها و مدلها به همراه پیشبینیهای حاصل از تهیه این خروجیها را به مدیران سازمان نمایش داد، میتوان تا حد زیادی خلا میان مدیران و تیم برنامه معماری را از میان برد.
پژوهش پیش رو در نظر دارد با بررسی ادبیات موجود در حوزه معماری سازمانی و شبیهسازی و همچنین مرور پژوهشهای انجام شده در این زمینه، بررسی کند تا چه حد در پاسخ به این مسئله تلاش شده و چه کارهایی در آینده میتواند در این زمینه اجرا شود.
معماری سازمانی (Enterprise Architecture) به توصیف و مستندسازی ساختار، فرآیندها، سیستمها و فناوریهای موجود در یک سازمان میپردازد تا به بهبود هماهنگی بین اهداف کسبوکار و فناوری اطلاعات کمک کند. معماری سازمانی با ارائه یک نمای کلی و یکپارچه از تمامی اجزا و تعاملات سازمانی، به مدیران و تصمیمگیران امکان میدهد تا بهینهسازی و نوآوری در سازمان را به شکلی هماهنگ و مؤثر پیش ببرند. برای این منظور، زبانهای مدلسازی معماری سازمانی مختلفی به کار گرفته میشوند که هر یک از این زبانها به روشهای متفاوتی به نمایش و تحلیل اجزا و روابط درون سازمانی میپردازند.
از جمله معروفترین زبانهای مدلسازی معماری سازمانی میتوان به **زبان مدلسازی یکپارچه (UML)**، مدلسازی فرآیند کسبوکار و یادداشت (BPMN)، چارچوب معماری توگف (TOGAF)، و چارچوب معماری زاکمن اشاره کرد. UML به عنوان یک زبان مدلسازی چندمنظوره، برای نمایش و تحلیل سیستمهای نرمافزاری و غیرنرمافزاری به کار میرود و قابلیت نمایش نمودارهای مختلف مانند نمودارهای کلاس، فعالیت و توالی را دارد. BPMN بر مدلسازی فرآیندهای کسبوکار تمرکز دارد و به نمایش جریانهای کاری و تعاملات بین اجزا کمک میکند. TOGAF و چارچوب زاکمن نیز به عنوان چارچوبهای معماری سازمانی، راهنماها و ابزارهایی برای توصیف، تحلیل و طراحی ساختارهای سازمانی فراهم میکنند که به بهبود هماهنگی بین اهداف کسبوکار و فناوری اطلاعات کمک میکنند. این زبانها و چارچوبها با ارائه نمایشی بصری و قابل فهم از ساختارها و فرآیندهای سازمانی، به تصمیمگیران کمک میکنند تا با دیدی کامل و جامع به بهینهسازی و نوآوری در سازمان بپردازند.
شبیهسازی در زمینه معماری سازمانی یک ابزار قدرتمند است که به مدیران و تحلیلگران امکان میدهد تا رفتارها و دینامیکهای پیچیده سازمانی را در محیطی مجازی بررسی و تحلیل کنند. این روش به کاربران کمک میکند تا تأثیرات تغییرات مختلف در ساختارها، فرآیندها و استراتژیهای سازمانی را پیشبینی کنند و با استفاده از مدلهای شبیهسازی، تصمیمات بهتری در زمینه بهینهسازی منابع، مدیریت ریسکها و بهبود عملکرد سازمانی اتخاذ کنند. شبیهسازی به ویژه در شرایطی که انجام آزمایشهای واقعی غیرممکن یا پرهزینه است، اهمیت بیشتری پیدا میکند و به عنوان یک ابزار مهم در فرآیندهای تصمیمگیری و برنامهریزی استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد.
روشهای شبیهسازی:
الف. مدلهای دینامیک سیستمی (System Dynamics Models)
این مدلها برای تحلیل و شبیهسازی فرآیندهای بلندمدت و پیچیده سازمانی استفاده میشوند. در این مدلها، تعاملات بین اجزای مختلف سیستم با استفاده از روابط بازخوردی و حلقههای علیت مدلسازی میشود.
ب. مدلهای مبتنی بر عامل (Agent-Based Models)
این مدلها برای تحلیل رفتارهای محلی و تصمیمگیریهای فردی اجزای مختلف سازمانی استفاده میشوند. در این مدلها، هر عامل (یا جزء) به صورت مستقل عمل میکند و تصمیمات خود را بر اساس قواعد خاصی اتخاذ میکند.
ث. مدلهای رویداد گسسته (Discrete Event Models)
این مدلها برای شبیهسازی و تحلیل رویدادهای خاص و مهم در سیستمهای سازمانی استفاده میشوند. در این مدلها، سیستم به عنوان مجموعهای از رویدادها در نظر گرفته میشود که در زمانهای خاصی رخ میدهند.
مصورسازی دادهها و اطلاعات در زمینه معماری سازمانی و دیگر حوزههای علمی و مدیریتی، ابزاری قدرتمند است که به محققان، مدیران و تصمیمگیران کمک میکند تا مفاهیم پیچیده و دادههای حجیم را به صورت بصری و قابل فهم ارائه دهند. این ابزار به تسهیل درک بهتر الگوها، روندها و روابط موجود در دادهها کمک میکند و امکان مقایسه، تحلیل و استنتاج سریعتر و دقیقتر را فراهم میسازد.
اهمیت مصورسازی
واقعیت افزوده (AR) تکنولوژی نوینی است که با افزودن دادههای دیجیتالی به تصاویر دنیای واقعی، هدف از تغییر و بهبود ادراک انسانها از محیط اطرافشان را دارد. این فناوری جدید و جذاب به سرعت در تمامی زمینهها، از جمله آموزش، پزشکی، رباتیک، تولید و سرگرمی، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. واقعیت افزوده به عنوان زیرمجموعهای از واقعیت ترکیبی شناخته میشود و میتوان آن را به عنوان نوعی انحراف از واقعیت مجازی در نظر گرفت. بر خلاف واقعیت مجازی که محیطی کاملاً مجازی و جدا از دنیای واقعی ایجاد میکند، واقعیت افزوده با ترکیب اشیاء و اطلاعات دیجیتالی با دنیای واقعی، تجربهای تعاملی و متحولکننده را برای کاربران فراهم میآورد.
فناوری واقعیت افزوده با استفاده از سیستمهای موقعیتیاب جهانی (GPS)، ارتباطات بیسیم، محاسبات مکانمحور و رایانش پوشیدنی، قابلیت ترکیب اشیاء واقعی و مجازی را فراهم میکند. این فناوری سه نیاز اصلی را برآورده میکند: ترکیب اشیاء واقعی و مجازی، هماهنگی دقیق بین اشیاء واقعی و مجازی و ایجاد تعاملات پویا بین این دو. کاربردهای گسترده واقعیت افزوده شامل حوزههایی همچون آموزش، پزشکی، تولید، سرگرمی، طراحی خودرو، و بسیاری زمینههای دیگر میشود. با این حال، این فناوری همچنین چالشها و محدودیتهایی نظیر وابستگی بیش از حد به دستگاهها، پیچیدگیهای فنی، و مسائل مربوط به حفظ حریم خصوصی را نیز به همراه دارد. به طور کلی، واقعیت افزوده با ارائه محیطهای تعاملی و اطلاعات غنی در زمان واقعی، پتانسیل بالایی برای تغییر و بهبود نحوه تعامل انسانها با دنیای واقعی دارد
در این بخش پژوهشهای مرتبط با مصورسازی و شبیهسازی در معماری سازمانی مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهشها بیشتر متمرکز بر یک لایه خاص معماری سازمانی بودهاند و تقریبا مقالهای قوی در خصوص کلیه لایههای معماری سازمانی و ارائه یک راهکار جامع وجود ندارد، اما میتوان از ویژگیهایی که در هر لایه در مقالات ارائه شده برای کارهای آینده استفاده کرد تا به یک راهکار جامع دست پیدا کرد. همچنین استفاده از واقعیت افزوده و واقعیت مجازی نیز به یکی از روندهای جدید در این زمینه تبدیل شده است و مقالات سعی دارند با ورود این تکنولوژی به معماری سازمانی به درک هرچه بیشتر این مفهوم در سازمانها بپردازند.
در دنیای سازمانهای مدرن، همکاری بین تیمهای تخصصی بهعنوان یک روش اصلی برای انجام کارها شناخته شده است. مدیران و تحلیلگران سازمانی به روشهایی نیاز دارند که به آنها امکان دهد دادههای مربوط به عملکرد سازمانی را کشف کنند تا بتوانند در مواجهه با عدمقطعیتهای داخلی و خارجی تصمیمات موثرتری اتخاذ کنند. با این حال، چالشها و نیازهای موجود در این زمینه مستلزم روشها و پارادایمهای مصورسازی جدید است.
فلوریان ویدهگر و همکاران در مقالهای که سال ۲۰۱۱ منتشر کردهاند به بیان این پارادایمها روشها پرداختهاند و برای چالشهای موجود در این پارادایمها چارچوبی جدید مبتنی بر نمایش 2.5D برای نمایش تغییرات ساختاری ارائه دادهاند.
روشهای سنتی مصورسازی معمولاً مبتنی بر دادههای عددی و آمار کسبوکار هستند که بهعنوان ابزارهای استاندارد برای مصورسازی ارزشهای عملکردی زمانی استفاده میشوند. این روشها گرچه مفید هستند، اما توانایی کافی برای نمایش روابط پیچیده و پویا در سازمانها را ندارند.
پارادایمهای جدید مصورسازی شامل مصورسازی فرآیندها و مصورسازی شبکهها هستند:
روشهای موجود برای مصورسازی، چه فرآیندها و چه شبکهها، هر کدام دارای ضعفهای خاص خود هستند. مصورسازی فرآیندها در نمایش روابط غیررویهای و تحلیل شبکهها در نمایش روابط دینامیک و تغییرات ساختاری دچار مشکلاتی هستند.
پروژه ViENA با هدف اتصال میان مصورسازی ساختارهای همکاری و فرآیندهای دینامیک شکل گرفته است. این پروژه به توسعه مفاهیم، روشها و پروتوتایپ نرمافزاری میپردازد که از فرآیندهای تصمیمگیری مدیریتی و مشاورهای در سناریوهای پیچیده مانند توسعه سازمانی یا مدیریت تغییر حمایت میکنند. این چارچوب تأکید بر انتقال مسائل تحلیلی از سطح محاسبات عددی به سطح بصری دارد و روشهای تعاملی برای کاوش گرافهای پویا را ارائه میدهد. در این چارچوب، از روشهای مختلف مصورسازی پویا مانند انیمیشن، مقایسه لایهای، ادغام لایهای و نمایش 2.5D برای نمایش تغییرات ساختاری استفاده میشود.
رویکردهای مورد استفاده در ViENA
در مقالهای دیگر که ژنگ شو ژو و سه تن از همکاران خود انجام دادهاند، پژوهش جامعی صورت گرفته و یک مقاله SLR تهیه شده است که در آن ۱۱۲ مقاله در زمینه روشهای مصورسازی معماری سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که روشهای موجود میتوانند به هفت دسته بر اساس اهدافشان تقسیم شوند و شش نوع عملیات مصورسازی وجود دارد. برای ارائه یک راهحل جامع برای مصورسازی EA با نیازهای مختلف، یک رویکرد کلی برای مدلسازی EA پیشنهاد شده است. تحلیلهای انجام شده نشان میدهد که روشهای موجود برای مصورسازی EA به هفت دسته بر اساس اهدافشان تقسیم میشوند. این دستهبندی شامل مدلسازی کسبوکار، طراحی معماری سیستمهای اطلاعاتی، پیکربندی زیرساختهای فناوری، نگهداری نرمافزار و تحلیل امنیت سیستمها است. علاوه بر این، شش نوع عملیات مصورسازی شامل انیمیشن، مقایسه لایهای، ادغام لایهای و نمایش سهبعدی برای نمایش تغییرات ساختاری شناسایی شده است. همچنین شش فاز برای انجام این مصورسازی پیشنهاد شده است که به شرح زیر است:
فاز 1: ایجاد (Create)
در این مرحله، شما با تحلیل سناریوی سازمان، یک مدل مشترک (Common Model) برای نمایش ساختارها و روابط سازمان ایجاد میکنید. این مدل میتواند شامل نمودارها و گرافهایی باشد که تمام جنبههای کلیدی سازمان را نمایش دهند.
فاز 2: استخراج (Extract)
بعد از ایجاد مدل مشترک، این مدل به اجزای کوچکتر تجزیه میشود. این اجزا شامل اشیاء (مانند بخشها، واحدها، سیستمها) و روابط بین آنها هستند. این مرحله کمک میکند تا تمام عناصر کلیدی و ارتباطات بین آنها شناسایی و طبقهبندی شوند.
فاز 3: ترجمه (Translate)
در این مرحله، اجزاء و روابط استخراج شده به یک زبان مدلسازی خاص (مانند ArchiMate، UML) ترجمه میشوند. این ترجمه براساس قوانین نگاشت انجام میشود تا مفاهیم به درستی به زبان مدلسازی جدید منتقل شوند.
فاز 4: یکپارچهسازی (Integrate)
اگر مدلهای مختلفی وجود داشته باشند، این مرحله ضروری است. در اینجا، مدلهای مختلف به یک مدل جامع تبدیل میشوند. این فرآیند شامل ترکیب مفاهیم مشترک و حفظ مفاهیم متفاوت است.
فاز 5: بازساخت (Restructure)
مدل جامع به دیگرامهای جداگانهای برای سطوح مختلف بازسازی میشود. این کار به بهبود خوانایی و نگهداری مدل کمک میکند. به عنوان مثال، میتوان مدل را به لایههای کسبوکار، کاربرد و فناوری تقسیم کرد.
فاز 6: ارزیابی (Evaluate)
مدلهای توسعهیافته براساس معیارهای مشخص ارزیابی میشوند تا کارایی و اثربخشی آنها بررسی شود. این ارزیابی میتواند شامل تحلیلهای کمی و کیفی از مدلها باشد.
در کار دیگری که کریستوفر جی گلزنر در سال ۲۰۱۵ ارائه کرده است، روشی به نام روش شبیهسازی هیبریدی ارائه کرده است که در آن از ترکیبی از مدلهای مختلف شبیهسازی استفاده شود. این روش امکان میدهد تا سیستمهای سازمانی با تمام پیچیدگیها و دینامیکهای خود به صورت دقیقتر و واقعبینانهتری مدلسازی شوند. در ابتدای این روش، معماری سازمانی به عنوان یک سیستم پویا و یکپارچه با اجزای مختلف تعریف میشود. این تعریف شامل شناسایی و توصیف اجزای مختلف سیستم و تعاملات بین آنها است. سپس زیرمدلهای مختلف بر اساس دینامیکهای رفتاری مورد نظر انتخاب میشوند. این زیرمدلها میتوانند شامل مدلهای دینامیک سیستمی، مدلهای مبتنی بر عامل و مدلهای رویداد گسسته باشند. پس از انتخاب زیرمدلها، زیرمدلها با یکدیگر ترکیب شده و مدل ترکیبی نهایی توسعه مییابد. این مدل امکان شبیهسازی و تحلیل تعاملات بین اجزای مختلف سازمان را فراهم میکند. زیرمدلهای مختلف در این مدل ترکیبی به صورت همزمان اجرا میشوند و نتایج آنها به یکدیگر وابسته است. در نهایت مدل ترکیبی نهایی برای شبیهسازی رفتار سیستم در شرایط مختلف اجرا میشود. این شبیهسازیها میتوانند شامل تحلیل حساسیت، ارزیابی سناریوها و پیشبینی نتایج باشند. در مطالعه موردی شرکت TechSys، از مدلسازی شبیهسازی ترکیبی برای تحلیل و شبیهسازی دینامیکهای مختلف سازمانی استفاده شد. مدل ترکیبی شامل زیرمدلهای مختلفی بود که تعاملات بین اجزای مختلف سازمان را مدلسازی میکرد. نتایج این شبیهسازیها به TechSys کمک کرد تا تصمیمات بهتری در زمینه استراتژیهای کسبوکار و معماری سازمانی اتخاذ کند.
در پژوهشی دیگر توسط کوین رهینگ و فردریک اهلمن انجام شده که به بررسی تجربه کاربری یک پروتوتایپ واقعیت افزوده (AR) برای مصورسازی معماری سازمانی (EA) میپردازد. این مقاله بر اساس یک پروژه تحقیقاتی طراحی علمی (DSR) انجام شده و تجربه کاربران را در استفاده از پروتوتایپ واقعیت افزوده مورد ارزیابی قرار میدهد. توسعه هدستهای نوری با قابلیت مشاهده مستقیم (HMD) که اشیاء سهبعدی مجازی را بر روی نمای دنیای واقعی کاربران نمایش میدهند، امکان تعامل در محیط واقعیت افزوده را فراهم کرده است. سیستمهای AR قادر به نمایش حجم بالایی از اطلاعات هستند که میتوان با استفاده از ژستها به آنها دسترسی داشت و آنها را دستکاری کرد، که میتواند بار شناختی کاربران را کاهش داده و درک روابط پیچیده را تسهیل کند. پروتوتایپ واقعیت افزوده برای مصورسازی EA در این مقاله از یک مدل سهلایه استفاده میکند که به تحلیل معماریهای سازمانی تصادفی تولید شده میپردازد. 13 کاربر با تجربه در زمینه EA برای ارزیابی این پروتوتایپ دعوت شدند و به انجام 13 وظیفه متفاوت پرداختند. این ارزیابی شامل مشاهده رفتار کاربران، بازخوردهای کیفی، پرسشنامهها و ضبط صوتی و تصویری بود. کاربران عمدتاً مصورسازی EA در AR را به عنوان یک ایده خوب ارزیابی کردند و آن را به عنوان یک ابزار مناسب برای ارائه به ذینفعان غیرمتخصص EA معرفی کردند. بیشتر کاربران به سرعت یاد گرفتند چگونه با پروتوتایپ AR تعامل داشته باشند و نتایج تحلیلها را درک کنند. با این حال، تفسیر نتایج تحلیلهایی که با استفاده از رنگها و اندازههای مختلف نمایش داده شده بودند، زمان بیشتری برد. کاربران مشکلاتی مانند ناراحتی در استفاده از HMD، عدم بازخورد صوتی، بصری یا حسی پس از تعامل و چالشهایی در استفاده از کیبورد مجازی را گزارش کردند. کاربران پیشنهاد دادند که بازخورد صوتی و حسی به پروتوتایپ اضافه شود و استفاده از اثرات هوروری مانند اشیاء درخشان و فلشها برای بهبود تعاملات مطرح شد. پیشنهاداتی مانند اضافه کردن راهنماییهای صوتی، استفاده از ژستهای استاندارد و ارائه تنظیمات قابل تغییر برای متن و رنگها مطرح شد. این تحقیق نشان داد که پروتوتایپ واقعیت افزوده میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای تحلیل و ارائه EA به ذینفعان غیرمتخصص و تصمیمگیریهای مشارکتی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، محدودیتهای فنی و نیاز به بهبودهای بیشتر نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
آخرین کار بررسی شده در این زمینه توسط روی اوبرهاوزر انجام شده است که یک راهحل مبتنی بر واقعیت مجازی ارائه میدهد که قابلیتهای ابزارهای معماری سازمانی (EAT)، سیستمهای مدیریت دانش (KMS) و سیستمهای مدیریت محتوای سازمانی (ECMS) را یکپارچه میکند و به کاربران امکان میدهد تا دیاگرامهای EA، زنجیرههای دانش/ارزش و موجودیتهای دیجیتالی را به صورت تعاملی در محیط واقعیت مجازی مشاهده و کاوش کنند. VR-EA+TCK تواناییهای چندین ابزار و مخازن اطلاعات سازمانی را ترکیب کرده و به کاربران امکان میدهد تا مدلها و دیاگرامهای مختلف را به صورت همزمان در محیط واقعیت مجازی مشاهده کنند. این سیستم از ابزارهایی مانند Atlas و Semantic MediaWiki برای ارائه نماهای مختلف از معماری سازمانی استفاده میکند. این راهحل با استفاده از نکسوسهای تعاملی به کاربران امکان میدهد تا ارتباطات بین عناصر مختلف سازمانی را درک کرده و به صورت دقیقتر تحلیل کنند. نکسوس به مفهوم ارتباطات و نقاط پیوند بین عناصر مختلف سازمانی اشاره دارد. نکسوسهای تعاملی در این مقاله به عنوان ابزارهایی برای نمایش و درک ارتباطات پیچیده بین اجزای مختلف معماری سازمانی در محیط واقعیت مجازی به کار میروند. این نکسوسها به کاربران امکان میدهند تا تعاملات و وابستگیهای بین عناصر مختلف مانند فرآیندها، دادهها، مستندات و دانش سازمانی را به صورت بصری مشاهده و تحلیل کنند. نکسوس به عنوان نقاط محوری در شبکههای سازمانی عمل میکنند که به همبستگی و تعامل بین اجزای مختلف سیستم کمک میکنند. در این سیستم، نکسوسها میتوانند به شکل گرههایی در شبکهای از عناصر مختلف سازمانی دیده شوند که از طریق آنها ارتباطات و جریان اطلاعات برقرار میشود. این نقاط پیوند به تحلیلگران و مدیران سازمان کمک میکنند تا روابط پیچیده و تاثیرات متقابل بین بخشهای مختلف سازمان را بهتر درک کرده و بهبودهای لازم را اعمال کنند. جهت اثبات و ارزیابی کاربردپذیری این راهحل، از سناریوهای تحلیل استفاده میشود. این سناریوها به منظور نشان دادن قابلیتهای VR-EA+TCK در پشتیبانی از تحلیلهای مختلف معماری سازمانی و تصمیمگیریهای مدیریتی طراحی شدهاند و شامل موارد زیر میباشد:
راهکار VR-EA+TCK با ارائه نماهای سهبعدی کامل از تمامی عناصر سازمانی و ارتباطات آنها، به تحلیلگران کمک میکند تا دید جامعی از سازمان داشته باشند. با استفاده از این سیستم، کاربران میتوانند به صورت تعاملی و با کاهش بار شناختی به تحلیل مدلها و دیاگرامهای سازمانی بپردازند. ین راهحل امکان مشاهده و تحلیل همزمان مدلهای مختلف مانند ArchiMate، BPMN و UML را در فضای نامحدود واقعیت مجازی فراهم میکند . VR-EA+TCK پتانسیل بالایی برای پشتیبانی از فعالیتهای مدیریت معماری سازمانی از جمله تحلیل، کشف، تحقیق، تصمیمگیری، ترکیب و ارزیابی دارد و میتواند به کاربران مختلف در سازمان کمک کند تا با بهرهگیری از محیط واقعیت مجازی به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش کارایی بپردازند.
مقالات بررسی شده، هر یک به شیوهای به تحلیل و مصورسازی معماری سازمانی پرداختهاند و نقش شبکههای پیچیده پویا (Dynamic Complex Networks) در این تحلیلها بسیار برجسته است. مقاله "Visual Enterprise Network Analytics" با تمرکز بر تغییرات سازمانی و تحلیل شبکهها، نقش این شبکهها را در درک ساختارهای پیچیده نشان میدهد. "Simulation of Enterprise Architecture for a Business Strategy" از مدلسازی شبیهسازی ترکیبی برای تحلیل دینامیکهای رفتاری سازمانی استفاده میکند که تأثیرات متقابل پیچیده را مدلسازی میکند. مقاله "Evaluating the User Experience of an Augmented Reality Prototype" با ارزیابی تجربی پروتوتایپهای AR، به نمایش تعاملات پیچیده بین کاربران و سیستمها میپردازد. "A Systematic Literature Review on Enterprise Architecture Visualization Methodologies" به مرور و دستهبندی روشهای مختلف مصورسازی میپردازد و بر اهمیت نمایش روابط پیچیده در شبکههای سازمانی تأکید میکند. در نهایت، "VR-EA+TCK" با استفاده از واقعیت مجازی، تعاملات بین اجزای مختلف معماری سازمانی را به صورت بصری و تعاملی نمایش میدهد. این مقالات نشان میدهند که استفاده از شبکههای پیچیده پویا برای مدلسازی و تحلیل روابط و تعاملات در معماری سازمانی، به درک بهتر، تصمیمگیری دقیقتر و مدیریت مؤثرتر کمک میکند. در ادامه نقاط مثبت و منفی و ارتباط این کارها با موضوع مقاله آورده شده است.
با توجه به بررسی و تحلیل مقالات مرتبط با شبیهسازی و مصورسازی معماری سازمانی، پیشنهاد میشود که تحقیقات آینده بر توسعه و بهبود فناوریهای واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) برای مصورسازی معماری سازمانی متمرکز شوند. این فناوریها با ارائه نماهای بصری و تعاملی، به تحلیلگران و مدیران امکان میدهند تا روابط پیچیده بین اجزای مختلف سازمان را بهطور دقیقتر و با جزئیات بیشتری مشاهده و تحلیل کنند. توسعه ابزارهایی که قادر به نمایش دادههای بزرگ و پیچیده در محیطهای واقعیت مجازی هستند، میتواند به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش کارایی در مدیریت سازمانها کمک کند. همچنین، ادغام تکنولوژیهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین با این ابزارها میتواند تحلیلهای هوشمندتر و پیشبینیهای دقیقتری را فراهم آورد.
علاوه بر این، تحقیقات آینده باید بر ارتقاء تجربه کاربری و کاهش مشکلات فنی موجود در استفاده از هدستهای AR و VR تمرکز کنند. بررسی و ارزیابی روشهای بهبود تعاملات کاربر با سیستمهای AR و VR، مانند افزودن بازخوردهای حسی و صوتی، میتواند به افزایش پذیرش و کارآمدی این فناوریها کمک کند. همچنین، ایجاد استانداردهایی برای مدلسازی و مصورسازی دادههای معماری سازمانی در محیطهای مجازی میتواند به یکپارچگی و هماهنگی بیشتر در استفاده از این فناوریها منجر شود. تحقیق و توسعه در زمینه ارزیابی و اندازهگیری اثربخشی استفاده از فناوریهای AR و VR در بهبود فرآیندهای معماری سازمانی نیز میتواند راهگشای ایجاد راهکارهای نوین و کاربردی در این حوزه باشد.
مراجع:
[i] Lapalme, J. (2011). Three schools of thought on enterprise architecture. IT professional, 14(6), 37-43.
[ii] Council, C. I. O. (1999). Federal enterprise architecture framework version 1.1. Retrieved from, 80, 3-1.
[iii] Windhager, F., Zenk, L., & Federico, P. (2011). Visual enterprise network analytics-visualizing organizational change. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 22, 59-68.
[iv] Zhou, Z., Zhi, Q., Morisaki, S., & Yamamoto, S. (2020). A systematic literature review on enterprise architecture visualization methodologies. IEEE Access, 8, 96404-96427.
[v] Rehring, K., & Ahlemann, F. (2020, March). Evaluating the User Experience of an Augmented Reality Prototype for Enterprise Architecture. In Wirtschaftsinformatik (Zentrale Tracks) (pp. 909-924).
[vi] Glazner, C. G. (2013). Simulation of enterprise architecture for a Business Strategy. Enterprise Dynamics Sourcebook, 111.
[vii] Oberhauser, R., Baehre, M., & Sousa, P. (2022, June). VR-EA+ TCK: visualizing enterprise architecture, content, and knowledge in virtual reality. In International Symposium on Business Modeling and Software Design (pp. 122-140). Cham: Springer International Publishing.
[viii] Dargan, S., Bansal, S., Kumar, M., Mittal, A., & Kumar, K. (2023). Augmented reality: A comprehensive review. Archives of Computational Methods in Engineering, 30(2), 1057-1080.
[ix]
[x]
[xi]