ویرگول
ورودثبت نام
صادق میرصالحیان
صادق میرصالحیانفرهنگ و ارتباطات
صادق میرصالحیان
صادق میرصالحیان
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

مدیریت برای دیده شدن؛ بیماری آرامِ روزگار ما

در روزگار ما، بسیاری از مدیران به جای آن‌که چراغی برای روشنایی کار باشند، به آیینه‌ای برای تماشای خود بدل شده‌اند. گویی اداره‌ی شهر و کشور، نه صحنه‌ی خدمت، که صحنه‌ی نمایش شده است؛ نمایشی پرنور، پرحرف و کم‌حاصل.

در این نمایش، اصل کار در پس پرده می‌ماند. پروژه‌ها نیمه‌تمام می‌مانند، تصمیم‌ها رنگ شعار می‌گیرند، و نشست‌ها به جای آن‌که گرهی از کار مردم بگشایند، خوراکی برای صفحات مجازی فراهم می‌کنند. مدیر امروز، بیش از آن‌که به نتیجه بیندیشد، به روایت می‌اندیشد؛ بیش از آن‌که کار کند، تصویر می‌سازد.

این بیماری آرام، سال‌هاست ریشه دوانده است. در هر اداره، سازمان و نهاد، کسانی پیدا می‌شوند که به جای مدیریت، نمایش می‌دهند؛ با سخنرانی‌های پرطمطراق، قاب‌های تبلیغاتی و وعده‌های پرزرق‌وبرق. آن‌چه غایب است، تعهد به کار بی‌صدا و نتیجه‌ی بی‌هیاهو است؛ همان چیزی که زیربنای توسعه‌ی واقعی است.

در این میان، مردم به درستی از خود می‌پرسند: اگر همه چیز چنین خوب است که در قاب‌ها می‌بینیم، پس چرا زندگی بهتر نمی‌شود؟ چرا شهرها نفس می‌کشند اما رشد نمی‌کنند؟ چرا پروژه‌ها آغاز می‌شوند اما به سرانجام نمی‌رسند؟

مدیریت، اگر از درون تهی شود، از بیرون پرزرق‌وبرق می‌شود. و هیچ چیز خطرناک‌تر از مدیریتی نیست که به جای پاسخ‌گویی، به نمایش پاسخ دهد.

بازگشت به اصل کار، یعنی بازگشت به سادگیِ خدمت. یعنی مدیرانی که کمتر سخن می‌گویند و بیشتر می‌سازند. مردانی و زنانی که در پی لایک نیستند، بلکه در پی اثرند زیرا می‌دانند تاریخ، لایک نمی‌کند — قضاوت می‌کند.

مدیریتکارنمایششوآف
۱
۰
صادق میرصالحیان
صادق میرصالحیان
فرهنگ و ارتباطات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید