سلام
همیشه عاشق نان قدس رضوی بودم و هستم. چه وقتی که فقط یک مصرف کننده بودم و چه وقتی که تعیین سرنوشت کاغذی نان رضوی را دست من دادند. منظور من از سرنوشت کاغذی همان تدوین استراتژی است.
چه وقتی که در ده سالگی در سال 1370 خط تولید تی تاپ که امروز می دونم اسمش کیک اسفنجی است را دیدم، چه وقتی که 25 سال بعد در سال 1395، برای انجام یک پروژه بازاریابی دوباره به کارخانه رفتم و بوی کیک تازه در فضای محوطه شرکت دیوانه ام می کرد، عاشق نان رضوی بودم.
به هر حال به این شرکت وارد شدم و تا امروز در آن هستم. البته دیگر از شب عید امسال به دلیل تغییر مدیرعامل نقشم و حضورم کم رنگ تر شده است. تغییر عجیبی که برای شما درباره آن بعدا خواهم گفت.
شرکت نان قدس رضوی متعلق به آستان قدس رضوی است و سازمان اقتصادی آستان که حالا اسم آن عوض شده است، نقش اصلی در تعیین مدیران و سیاست های شرکت را دارد. بیان خاطراتی از سیاست ها و دخالت های این سازمان که زیر نظر تولیت آستان قدس رضوی است، بسیار جالب است.
این شرکت پنجاه و سه ساله مثل اکثر شرکت های تولیدی این کشور در شرایط سختی است که دلیلش فقط شرایط اقتصادی کشور نیست و بیشتر می خواهم درباره آن دلایل برای شما صحبت کنم که بسیاری از مشکلات کشور هم ریشه در همین دلایل دارد.
من همیشه می گویم نان رضوی یک شرکت بین المللی نیست، با اینکه صادرات دارد، یک شرکت ایرانی هم نیست، هر چند در کل ایران فروش دارد، بلکه شرکتی خراسانی است و با تفکر مشهدی اداره می شود.
البته فکر نکنید نان رضوی شرکت عقب مانده ای است، بلکه در برخی زمینه ها فوق العاده به روز و پیشرفته است که آرزوی هر شرکت ایرانی است. مانند یکی از خطوط تولید آن که بسیار پیشرفت است یا استقرار برخی سیستم های به روز، همچنین از تصمیم های دو مدیرعامل نابغه قبلی این شرکت هم برای شما خواهم گفت که وقتی داشتم برای تدوین استراتژی سوابق را بررسی کردم، به آنها رسیدم.
امیدوارم این خاطرات برای شما مفید باشد.