بیست و سوم آبان ۱۳۹۹
من سعید هستم و این اولین پست وبلاگی ام در مورد «بلیک» است. خوشحالم از اینکه این یادداشت را با شما به اشتراک می گذارم و سپاسگزارم از وقتی که برای خواندن این نوشته صرف می کنید. آنچه که در ادامه می خوانید طرح مشکلی است که قصد داریم در «بلیک» حل کنیم و توضیح این که چرا این موضوع جالب و پرداختن به آن باارزش است.
برای مشاهدهی منبع متن و اطلاعات بیشتر در مورد «بلیک» اینجا کلیک کنید.
زبانها جذاب هستند، این طور نیست؟ به عنوان یک انسان یکی از مهمترین مفاهیمی که به زندگی ما معنا میبخشد و ما را در میان سایر موجودات زنده منحصر به فرد میکند ، مفهوم «ارتباط» است. ما از زبان برای اشتراک و انتقال افکار خود به سایر هم نوعانمان در طول زمان حال و آینده استفاده می کنیم.
به همین دلیل است که ما انسانها توانایی تکامل سریع را داریم، چون می توانیم اطلاعات را از نسلی به نسل دیگر از طریق اشتراک و ارتباط (بیشتر از طریق اسناد نوشتاری مانند کتاب) انتقال دهیم. اما از آنجایی که همهی ما از طریق یک زبان واحد ارتباط برقرار نمیکنیم باعث میشود از محتوای خوب در سایر زبانها دور بمانیم.
آیا میدانستید فقط ۲ تا ۳ درصد از کتابهای منتشر شده به زبان انگلیسی در اصل به زبانهای دیگر نوشته شدهاند؟ آیا این میزان اندک نشان دهنده ی این نیست که ما از دنیای غیرانگلیسی زبان و داستان های خوب آنها بی بهره می مانیم؟ آیا این مساله خوب است؟ اگر بتوانیم این درصد را کمی بالاتر ببریم چه؟
از حدود یک سال گذشته من دائماً در فکر راه حلی برای بهبود روند ترجمه ادبی بودهام، مشکلی که سالهاست در طول زندگی خود اینجا و آنجا تجربه کرده ام و فکر میکنم در این زمینه تنها نیستم و افراد زیادی مثل شما نیز با آن آشنایی دارند. اما قبل از اینکه به جزئیات و وضعیت فعلی آنچه در مورد راه حل این مشکل در ذهن دارم بپردازم، میخواهم یک داستان شخصی در مورد خودِ «مشکل» را با شما مطرح کنم.
همسر من زبان شناس است و من یک تحلیلگرِ داده هستم که به حوزه ی پردازش زبان طبیعی علاقه مندم. مدتی است که ما در مورد ماهیت و آینده این دو موضوع (زبانشناسی سنتی و رایانشی) و چگونگی کمک آنها به یکدیگر بحث و گفتگو می کنیم و در این زمینه توافقها و اختلاف نظرهایی داریم.
برای داشتن تجربه دست اول و آزمایش فرضیه های مختلفمان سال گذشته تصمیم گرفتیم چند داستان کوتاه منتخب از مجلهی نیویورکر را از انگلیسی به فارسی برگردانیم، دو زبانی که هر دوی ما به آن مسلط هستیم. همسرم کار ترجمه را انجام داد و من در ویرایش و حروفچینی نهایی به او کمک کردم. تجربه ی بسیار خوبی بود و آنچه که در این فرآیند آموختیم برای ما فوق العاده بود و من مایلم برخی از این موارد را با شما در میان بگذارم.
در این تجربه، ما با دو مشکل اساسی روبرو شدیم: (۱) پیچیدگی ذاتی ترجمه ادبی، (۲) ناکارآمدی صنعت ترجمه. که در نتیجهی این دو، صدها میلیون خواننده از داستانهای زیبا و منحصر به فردی که به زبانهای دیگر نوشته شده محروم می شوند. همانگونه که پیش تر نیز اشاره کردم فقط ۲ تا ۳ درصد از کتابهای منتشر شده به زبان انگلیسی در اصل به زبانهای دیگر نوشته شدهاند (برای ادبیات داستانی این عدد زیر یک درصد است). این مسئله ی بزرگیست و باید راه حلی برای آن اندیشید.
در خصوص مشکل اول، باید بگویم ترجمه ادبی بدون شک کار بسیار دشواری است! و علیرغم پیشرفتهای قابل توجه اخیر در زمینه ی ترجمه ماشینی، هنوز برای فایق آمدن بر پیچیدگیهای ترجمه آثار ادبی فاخر راه درازی در پیش است. مطالعات پژوهشگران نیز این موضوع را تایید میکند* ، به عنوان مثال در یکی از پژوهشهای اخیر محققان دریافتند که فقط ۱۷ تا ۳۴ درصدِ ترجمهی ماشینی در ادبیات بدون ایراد است و ۶۶ تا ۸۳ درصد باقی مانده برای ترجمهی دقیق به مترجم نیاز دارند.
مشکل دوم اینکه، صنعت انتشارِ ترجمه در چندین سطح و برای همه طرفهای درگیر آن از جمله نویسندگان، مترجمان، ناشران و خوانندگان صنعت قدیمی و ناکارآمدی است. برای مثال اگر شما خود را جای هر یک از این افراد قرار دهید می بینید که هیچ راه حل و محیط کارآمدی برای اتصال آنها به یکدیگر و تولید شفافیت و اطلاعات جامع لازم برای آنچه که هر کدام از طرفها ارايه میکنند، وجود ندارد. به عنوان مثال، من به عنوان مترجم برای چاپ ترجمه بعدی خود، یا باید منتظر بمانم تا از ناشر پیشنهادی دریافت کنم و قراردادی منعقد شود یا باید ترجمه و یا پیشنهاد ترجمهام را تهیه و تکمیل کنم و با آن ناشر پیدا کنم. در هر دو صورت، این روند بسیار ناکارآمد است و در دنیای جدید باید این روند بسیار آسانتر از این باشد! سناریوهای مشابه در مورد نویسندگان ، ناشران و خوانندگان صنعت انتشار ترجمه هم صادق است.
در این مطلب سعی کردم آنچه را که در مورد «مشکل»، ریشهها و پیامدهای آن فکر میکنم توضیح دهم. در پستهای بعدی وبلاگ، «راه حل» را توضیح خواهم داد. این که «بلیک» چگونه میتواند در جهت رفع این مشکل به اشخاص درگیر در صنعت ترجمهی آثار ادبی کمک کند:
الف) بلیک میتواند به مترجمانی که به دنبال محتوای زبان اصلی مناسب برای ترجمه هستند کمک کند و برای آنها حقالترجمه منصفانه و ارزش افزوده بیشتری به ارمغان بیاورد،
ب) بلیک میتواند به نویسندگان آثار ادبی که مایلند آثارشان در مدت زمان کوتاه تری به دست خوانندگان زبانهای دیگر برسد کمک کند و خیال آنها را از کیفیت ترجمه و حقالتالیف منصفانه راحت کند،
ج) بلیک میتواند به ناشرانی که میخواهند در هنگام سرمایهگذاری در ترجمهی یک کتاب یا اثر ادبی از ظرفیت بازار مقصد، کیفیت کار اصلی و ترجمه و بازگشت سرمایه خود ارزیابی قابل اعتمادی داشته باشند کمک کند،
د) بلیک همچنین میتواند به خوانندگانی که به دنبال ترجمه با کیفیت از بهترین و جدیدترین محتوای اصلی در جهان به زبان مادری خود هستند هم کمک کند.
برای دانستن جزییاتِ اینکه «بلیک» در هرکدام از موارد بالا چگونه به شما کمک میکند، گوش به زنگ باشید. در پستهای بعدی وبلاگ در این مورد در این وبلاگ (کلیک کنید!) خواهیم نوشت.
arxiv: 1801.04962*