خوش باشم، چون خدمتگزار کیهانی باشم. . .
یک خاطره
بر روی دیوار یک نانوایی که با ماژیک مشکی نوشته شده بود خواندم:
زمان غارتگر خاطرات است
همان نانوایی که با پدرم، و گاهی با مادرم میرفتم،
و به راستی که چه خاطراتی که توسط زمان غارت نشد، رفت
از کنار همه مان گذشت و دست و پا بسته نتوانستیم هیچکدام او را متوقف سازیم...
س.مشک
بهار ۹۹
مطلبی دیگر از این نویسنده
بودن ها، نبودن ها
مطلبی دیگر در همین موضوع
داستانک"فاصله!"
بر اساس علایق شما
۸ ابزار و تکنیک برتر برای مدیریت عملکرد