بچه که بودیم یه سریال ژاپنی بود به اسم سالهای دور از خانه. یا همون اوشین خودمون! اونروزها تازه تلویزیون سیاه و سفید خریده بودیم و چقده دوست داشتیم همهی سریالها رو دنبال کنیم. اما اوشین اونقده مهم بود که بریم خونهی عمه و با تلویزیون 14 اینچ و رنگی اونا تماشاش کنیم. خونه عمه اینا رو بخاطر تلویزیونشون دوست داشتم.
اصلا اوشین بود که باعث شد هی من برم رو صفر رو از صفر شروع کنم. یه چیزی رو نهادینه کرد و چسبوند به ذهنم که تا دیدی یه جایی خطا کردی برگرد رو صفر و دوباره شروع کن!
بعدها که خیلی بزرگتر شده بودم یه سریال کرهای بود که اسمش نمیدونم چی بود ولی یه دختره بود اسمش یانگوم بود و همه کار یاد میگرفت بدون اینکه سنش بالاتر بره! من اگه قرار میشد اونهمه کار کنم یه دویست سال زمان لازم داشتم. ولی اینا نمیدونم چرا روزاشون اینقده پربرکتِ.
خلاصه ما هی خواستیم از این چشم بادومیها تقلید کنیم با کله خوردیم زمین. اول که اون اوشین باعث شد من هی عقبگرد بزنم و برم رو نقطه صفر و باز یه ذره جلو نیومده بازم برگردم رو صفر... بعدشم که این یانگوم همچین بفهمی نفهمی باعث میشه بنده یه نمه بیشتر بخوام از عمرم استفاده کنم ولی نمیدونم چرا احساس میکنم این فشاری رو که دارم الان تحمل میکنم اون تحمل نمیکرد؟!
در واقع انگار محیط همش داره باهات مبارزه میکنه که نزاره تو بری جلو و این خیلی سخت و دردناکه.
دیروز یه کامنت دریافت کردم که دنیا روی سرم خراب شد. اولش توی دلم گفتم:غیر ممکنه این کامنت رو شخصی نوشته باشه که نوشتههای منو دوست داشت! چرا ایراد نوشته رو ننوشته؟ مگه میشه اون بخواد منو بکوبه بدون دلیل و راه حل و اینکه دلسردم کنه؟
مگه میشه، یه معلم بیاد و از کلمات خیلی عام استفاده کنه برای تخریب من و نوشتههام؟
بعد باز توی دلم گفتم: خود خودش نوشته و اتفاقا این تحقیر شاید تلنگری باشه برای من تا اینکه بیشتر تمرکز کنم روی کاری که میکنم و چیزی که مینویسم.
دیروز کل وبلاگم رو پاک کردم به نظرم میومد راست گفته و من افتضاح کردم. من لیاقتش رو نداشتم و فرصتها رو به گند کشیدم. من شاگرد خوبی نیستم و ...
بعد احساس کردم چقدر ضعیفم و غیر حرفهای؟! هر چی فکره تو دنیا میومد سرم و نمیتونستم بخوابم که یاد اوشین افتادم. باز هم مثل همیشه رفتیم سر خط... من باید انتقاد پذیر باشم و چه بهتر که یه تلنگری بخوره به ذهنم که شاید بهتر کار کنم و بیشتر مفید باشم.
حالا از اول شروع کن و بنویس. اینبار بهتر و مفیدتر...
وقتی کسی تحقیرت کرد سعی کن از کارش پشیمونش کنی... با بهتر شدن
شاگرد خوبی باش و درجا نزن J