همچی میگن تو قرن 21 ایم، آدم خیال میکنه کن فیکون شده! این عدد و رقمها مثلا چی رو میخوان ثابت کنن؟ عددن خب! بیشتر از یه عدد که نیستن! پس عددها رو بزرگ نکنیم. یهو پررو میشن، سر آدم گول میمالن!
همین فرشته خانم، همسایه روبرویی، همش به قرن 21 مینازه، ولی نمیدونه سرش کلی کلاه رفته?هر روز یه شلوار لی از تاناکورا میخره میبره میده تا براش پاره پاره کنن عینهو جگر زلیخاااا... بعد میاد میگه الان قرن 21 شده، شما چرا تو عهد هجرین؟
راس میگه خب؟ خان بابا اگه ببینه من از این شلوارهای جر واجر پوشیدم، بقیه شلوار رو هم آتیش میزنه تا کلا جهشی بریم تو قرن 2 یا شایدم 22! وای خان بابا، چرا آخه از این شلوارها بدت میاد؟ چرا؟
خان بابا میگه: آدم باید سنگین رنگین باشه! قرن 21 نباشه 41 باشه، همینه که هست! بعد فرشته خانم هی میره میاد میگه: چقده شما دمده این! چرا دماغت رو عمل نمی کنی؟ چرا لبهاتو پروتز نمی کنی؟ و ...
دیروز که جلو خان بابا حرف از پروتز لب رو پیش کشیدم، یه نگاهی کرد و گفت: آره برو پروتز کن، لبهات عینهو وردنه بشه! دختر من تو رو همینطوری دوست دارم. اجباری برا دوست داشتن دیگران هم نیست. یا اینجوری دوست داشته باشن یا اصلا دوست نداشته باشن، به درک!
خلاصه هر چقدر فرشته خانم تو قرن 21 جولان میده ما باید تو قرون گذشته سگ دو بزنیم ☹ اما من تازه گیها یه چیز دیگه هم کشف کردم. فرشته خانم تونسته جلو خان بابا و خانم جان خودش و شوهرجانش واسته و اونا بهش هیچی نگن!
الان یه مدتیه که وقتی صبح از در خونه میرم بیرون، می بینم فرشته خانم تو یه لیوان یکبار مصرف یه مایع زرد رنگی رو جلو در خونه میریزه و زود میره تو.. امروز صبح که دیدمش خودم ترسیدم. با موهای فرفریه شونه نشده و چشمهای پف، باز اون مایع رو ریخت جلو در.. تا منو دید تند با سرش جواب سلام منو داد و بدو رفت تو...
اما یادش رفت لیوان یکبار مصرف از دستش افتاد زمین و دیگه برنداشت. منم زود لیوان رو برداشتم و خواستم بیارم جلو در خونه خودمون از اون مایع بریزم که دیدم ای بابا، چه بوی مزخرفی داره...
از اونطرف مادرجان یهویی در رو باز کرد و تا دید یه لیوان نجسی دست منه! داد و بیداد که دختر به این سن و سال رسیدی، نمی فهمی ادرار نجس میشه؟ اصلا اینو برا چی برداشتی؟ بنداز سطل آشغال ببینم....
گفتم: مامان خانم الان تو قرن 21 ایم ها... خود فرشته خانم هر روز یه لیوان از اینا میریزه جلو در خونه شون.. کلاس داره! مادر یه چشم غرهای رفت و گفت: یه جو عقل تو سر تو و اون فرشته خانم نیست. بابا الان تو قرن 21 ، دیگه دوره جادو جنبل نیست که بخوای با یه لیوان نجسی طلسم ها رو بشکنی!
این خرافات مال عهد هجر بود. زود برگرد برو حموم ببینم. دستاتو ببر بالا... جورابها رو دربیار.. پاچه شلوارت رو بکش بالا... مواظب باش فرش ها رو نجس نکنی و ....
همینطور که داشتم مسیر حیاط رو طی میکردم، مونده بودم الان چی به چیه؟ کی به کیه؟
مادر میگه الان قرن 21، فرشته خانم دمده است. فرشته خانم میگه: الان قرن 21 شما دمده این! کلا همه میگن قرن 21 و همه میگن بقیه دمده ان!
اح سرم درد گرفت بابا، تو چه قرنی هستیم؟!