به طور قطع همه ما روزهایی را تجربه کرده که با هجوم افکار منفی بر ذهنمان روبرو شده ایم.افکاری که دائم در ذهن ما سر و صدا با پا می کنند. این افکار می توانند از مرور هزار باره ی یک خاطره بد در گذشته باشند تا استرس ها و نگرانی های احتمالی در مورد آینده.
اگر به فعالیت ذهنی خود توجه کرده باشید حتما متوجه شده اید که ذهن ما حتی لحظه ای از اندیشیدن دست نمی شوید.گاهی مصر است که تلخی روزهای گذشته را به ما بچشاند و گاهی ترسی از آینده بر دل ما بگذارد و آنقدر منفی بافی کند که ما را از پا در آورد.
اما خبر خوب این است:ما می توانیم بر این ذهن منفی باف چیره شویم.
همه ما یک منتقد درونی داریم .منتقدی که مایل است اتفاقات تلخ گذشته را به شکلی جلوه دهد که برای ما ناخوشایند به نظر برسد. یک مشاجره ی کوچک،سو تفاهم کلامی،کلامی سرزنش آمیز و.... در ذهن ما بزرگ تکرار میشود. هنگامی که تصمیمی برای آینده می گیریم هم این منتقد بیکار نمی نشیند و با گفتن جملاتی همچون (مانند دفعه قبل خراب می کنی??)، یا (این کار در حد تو نیست??) قصد دارد ما را از انجام کارها بترساند.
نکته قابل توجه این است که ذهن انسان استعداد خاصی در تعمیم زدن به این افکار منفی دارد و به محض یادآوری یک خاطره بد سعی می کند تمام خاطرات گذشته را به صورت تک تک به شما یادآوری کند.به همین خاطر است که هنگام ناراحتی و عصبانیت بیشتر شکستها و اتفاقات ناگوار گذشته را به یاد می آورید.
اما باید بدانیم که اگر به این افکار منفی فرصت جولان دهیم آنها به مرور زمان وارد گفتار ما شده سپس در رفتار ما متجلی شده و نقطه فاجعه آنجاست که رفتار ما عادت میشود. یعنی منفی بافی که خیلی ها از آن به عنوان (واقع بینی) یاد می کنند عادت و خوی ما خواهد شد.
امروزه تحقیقات ثابت کرده است که واقعیات زندگی ما رابطه ژرف و عمیقی با افکار گفتار و عادات ما داشته و آنچه امروز برای ما اتفاق می افتد نشان دهنده عادات گذشته ماست.
همچنین تفکرات منفی به علت همراه بودن با ترس و استرس و تنش های مختلف اغلب باعث بروز افسردگی و ناامیدی در اعمال انسان به ویژه خانمها خواهد شد.
پس به عنوان یک مختار برای کنترل وقایع و زندگی خود به عنوان اولین قدم نیاز به کنترل افکار خود داریم.کار ما این است که با کنترل افکار خود زندگی خود را نیز کنترل کنیم.
در ادامه توصیه هایی برای پیروزی بر افکار منفی به شما پیشنهاد می شود.
دانستن این موضوع که به طور کلی ذهن آدمی لحظه ای از فکر کردن نمی ایستد کمک بسیاری به شما خواهد کرد.طبق تجربیات خودم نکته ای که بسیار به من در کنترل افکارم کمک کرد این بود که متوجه شدم ما هیچ نقشی در انتخاب افکار منفی یا مثبت نداریم .شما نمیتوانید کاری کنید که در طول روز حتی یه فکر منفی هم به ذهنتان خطور نکند. جالب است بدانیم که طبق آمارهای به دست آمده روزانه ۶۰ هزار نوع فکر به مغز انسان می آید که حدود ۴۵ هزار فکر،منفی هستند.
حتما می پرسید این طور که وضع بدتر شد نه بهتر؟؟؟!!!???
اگر نتوانم کاری کنم که جلوی ورود افکار منفی را بگیرم پس باید چکار کنم؟؟؟
وقتی یک تصور منفی به ذهنمان خطور میکند ابتدا به عنوان یک فکر به صورت یک جریان وارد و سپس خارج میشود مشروط بر اینکه حواسمان را به آن پرت نکنیم.
پس بسیار طبیعی است اگر فکر منفی به ذهن ما وارد شود اما توقف کردن بر آن فکر و بسیط کردن آن است که باعث آزار ما میشود.
پس من متوجه شدم اولین کاری که باید انجام دهم این است: ذره بین حساسیت خود را از روی اعصابم بردارم و افکار منفی خود را تجزیه و تحلیل نکنم .
شما هم برای اولین گام افکار منفی خود را سرکوب نکرده و آنها را همچون ابری گذرا در بالای سر خود احساس کنید. می تواتید از این تکنیک استفاده کنید:به محض ورود افکار منفی به ذهنتان بگویید: (بعدی لطفا) یا (ایست).
2-با افکارتان نجنگید:
خوب است بدانید جدال با افکار منفی به ایجاد و رشد احساسات منفی منجر شده ،ناامیدی می آورد و در آخر هم موجب خستگی بیش از حد میشود.پس گام دوم این است:هنگامی که متوجه ورود و لجاجت افکار منفی شدیم سعی نکنیم به زور آنها را متوقف کنیم. اگر در حال انجام کاری هستید بایستید و اگر ایستاده اید گوشه ای بنشینید و چند نفس عمیق بکشید.سعی کنید دچر استرس و نگرانی دور کردن افکار منفی نشوید..لحظه ای با ذهن خود صحبت کنید و سعی کنید ذهن را متقاعد کنید که این فکر برای شما و زندگیتان بسیار مخرب است..می توانید از تکنیک نوشتن هم استفاده کنید.
3-در زمان حال زندگی کنیم:
از فکر کردن به اندوه ها، ناراحتی ها و هر اتفاق ناخوشایندی که در گذشته برایتان افتاده است دست بردارید.تمام اتفاقات گذشته را درسی ببینید که بسیار احتیاج داشته اید و آن اتفاقات بودند که باعث شدند شما تجربه های بسیاری به دست آورید.این موضوع را به خاطر بسپارید که اگر اتفاقات گذشته را پیش رو نگذاشته بودید اکنون این تجربه ها و پختگی ها را نداشتید و همین تجربه هاست که از شما انسانی قدرتمند و عاقل میسازد.باور داشته باشیم که در پشت پرده هر رنجی پله ای برای رشد است خواه این رشد مربوط به بعد معنوی ما باشد و خواه بعد مادی.دانستن و پذیرش این موضوع که هر اتفاقی درسی در دل خود دارد شما را از اندوه و استرس آینده نیز نجات میدهند زیرا اطمینان خاطر پیدا خواهید کرد که هیچ اتفاقی بر حسب اتفاق اتفاق نمی افتد..خوب است به یاد داشته باشیم امروز فرصتی شگفت انگیز است اگر آن را از دست بدهیم به گذشته ای ملال آور تبدیل خواهد شد.
4-جملات تاکیدی مثبت را زیاد استفاده کنید:
اگر شما جز افرادی هستید که تازه با این مبحث آشنا شده اید شاید در نگاه اول این مطلب برایتان کمی مضحک به نظر بیاید.اما واقعا جملات تاکیدی مثبت چه اثری دارد؟؟???
ذهن ناخودآگاه هم چون یک شنونده خاموش در هر انسانی وجود دارد. ذهن ناخودآگاه همه چیز را میشنود میبیند و باور میکند.و در آخر هم وظیفه دارد که به صورت کاملا ناخودآگاه شما را در مسیری قرار دهد که به تمام آن باورها جامعه عمل بپوشانید.وقتی از جملات تاکیدی مثبت استفاده میکنید در حال تربیت ذهن ناخودآگاه خود هستید. همچنین با هر جمله تاکیدی خواسته ای را مطرح میکنید و با تکرار هر روزه ی آن به طور ناخودآگاه منتظر خواهید شد تا خواسته خود را دریافت کنید.
5-مدیتیشن انجام دهید:
مدیتیشن یک تمرین است اگر به مدت ۲۱ روز متوالی مدیتیشن انجام دهید خواهید دید که چگونه به یک انسان مثبت اندیش تبدیل خواهید شد.مدیتیشن ابزاری قدرتمند برای آزاد سازی شما از افکار منفی است.برای انجام مدیتیشن میتوان دراز کشیده یا بر روی صندلی راحت نشست.مدیتیشن معمولی پیشرفتهای زیادی در بخش های مختلف زندگی شما از جمله خوشحالی تان دارد.
6-هر روز حداقل دو صفحه کتاب انگیزشی بخوانید:
اگر به شما بگویم که ذهن ما تمایل خاصی به افکار منفی داردو دائم در حال پیدا کردن افکار منفی است اهمیت خواندن کتابهای انگیزشی برای شما مشخص میشود.اگر مشغله کاری زیادی دارید پیشنهاد میکنم حتما روزانه حداقل دو صفحه کتاب انگیزشی بخوانید. یادتان باشد هیچ گاه ذهن خود را رها نکنید همیشه در حال آموزش دادن به ذهن خود باشید. این شما هستید که باید ذهنتان را بسازید.
مریم صفایی
۲۸تیر ۱۳۹۹