سعید
سعید
خواندن ۸ دقیقه·۵ سال پیش

کرونا و پوپولیسم

با شروع بحران همه‌گیری کرونا در جهان از چند ماه قبل رفتار دولت‌ها در قبال این اپیدمی قرن 21 مختلف و متفاوت بود، هم در نوع رفتار و تصمیمات کلی و هم در تغییر رفتار و تصمیم‌های جزئی. اما نکته کاملاً آشکار و شایع در میان تمام دولت‌ها یک نکته بود و آن‌هم اینکه دولت به‌عنوان نماد مدیریت کننده کلی، توپ را به زمین مردم انداخت. از «در خانه بمانیم» تا انواع و اقسام خبرهای حاوی «مردم رعایت نمی‌کنند» و هزاران حرف دیگر. اما دولت‌ها خود در این میان تنها کارشان آزمون‌وخطای تجربی از قرنطینه کردن تا رها کردن وضع و ایمنی جمعی و سایر تصمیمات و حرف‌ها و خبرهای ضدونقیض بود.

در میان تمام رفتارهای دولت‌ها اما دولت‌هایی که راست‌های افراطی در آن‌ها قدرت داشتند، به‌عنوان دولت‌های پوپولیست، قابل‌توجه‌تر از سایر دولت‌ها با هرگونه خط‌مشی سیاسی مشخص دیگر بود. آمریکا، بریتانیا، برزیل، ایتالیا، روسیه، اسپانیا و... نمونه‌هایی از کشورهای تحت سیطره دولت‌های راست افراطی یا همان پوپولیست ها هستند که هرکدام با عوام‌فریبی سعی در القای امری موهوم به مردم داشتند. در این میان سیاست‌های همین کشورها نیز باهم متفاوت بود ولی در نگاه کلی همچنان حالت و نمای پوپولیستی خود را حفظ کردند.

غیر پوپولیست ها

دولت چین، صرف‌نظر از سانسور و غیره مواردی که به آن متهم می‌شود، با قرنطینه دستوری و تأمین و افزایش و تمرکز سیستم درمانی توانست برای خودش اوضاع را به کنترل درآورد. دولت آلمان هم با حجم بالای تست گرفتن و استفاده از داروهای خوب در سیستم درمانی و القای صحیح وضعیت به مردم توانسته است طبق ادعای خود از مرحله همه‌گیری به‌نوعی عبور کند و اعلام کند که در حال مهار بیماری است. در فرانسه هم بااینکه بشدت وضع برای مقابله با یک همه‌گیری مساعد نیست، اعتصاب‌های قبلی، بدهی‌های دولت، رفتار مردم و ...، بااین‌حال دولت توانسته است با مدیریت حدوداً دستوری کار را به مرحله قابل کنترلی برساند. در آلمان و چین و فرانسه و بلژیک و کانادا و کره جنوبی حتی اگر مردم مقصر هم بودند اما کسی توپ را به میدان مردم نینداخت و دولت وظیفه خود را در امور دستوری جامعه به‌صورت حدودی، درست و کامل انجام داد.

پوپولیست ها

با گذر کردن از کشورهای فوق‌الذکر برخی آمارها و اخبار و بررسی وضعیت‌ها در کشورهای هدف این متن که در آن‌ها دولت‌هایی پوپولیستی بر سر کار هستند می‌توان اوضاعی را دید که واقعاً نشان از ضعف دولت‌های پوپولیست در پذیرش مسئولیت است. دولت پوپولیستی با تمام توان سعی می‌کند تا مقصر هر چیز را جز خود معرفی کند و بعد از کشف مقصر نیز همچنان در انجام وظیفه خود لنگ بزند. در آمریکا ترامپ پوپولیست که به‌حق دشمن مفهوم سیاست است(نمونه طرفداران آمریکایی ترامپ در ایران افرادی هستند که میگویند"ما با سیاست کاری نداریم و سیاست کثیف است" ولی به امثال ترامپ را می‌دهند)توپ را ابتدا در زمین مردم می‌اندازد تا بحران‌های خود در کشف و پیش‌بینی و کنترل اولیه را جبران کند، سپس اعلام می‌کند تا دولت‌های فدرال حق تصمیم‌گیری مجزا درباره قرنطینه کردن ایالات خود را دارند، دولت رسماً با توان ریاست جمهوری حتی جرئت انجام و پذیرش مسئولیت قرنطینه را ندارد، و بعدتر با فرار روبه‌جلو اعلام می‌کند که"ما از چین وضعمان بهتر است" درحالی‌که آمارها، حتی اگر دروغ باشند بازهم تنها مرجع هستند، چیز دیگری را نشان می‌دهند. در گام بعدی می‌بینیم که ترامپ مردم را به آرامش دعوت می‌کند و از طرفدارانش می‌خواهد قدرت‌نمایی کنند تا به‌زعم خود منتقدان را با این کار به عقب براند. در مرحله بعد شاهد این هستیم که در زمان اوج ابتلا در آمریکا ترامپ حرف از بازگشایی تجارت‌ها و عدم صحیح بودن تعطیلی میزند. همه این موارد را هم کنار بگذاریم همچنان حرکت‌های دلالان آمریکایی در فروش ماسک به چین، که سنا وارد این امر شده است تا دولت را بابت این کار تخطئه کند، و خرید ماسک سایر کشورها از چین همچنان جز موارد سؤال‌برانگیز رفتارهای این پوپولیست است. در مقام بعدی ترامپ از نیروهای نظامی برای ایجاد امنیت و سفت کردن وضع امنیتی کمک می‌خواهد این در حالی است که در کشورهایی چون فرانسه و آلمان و کره و ... از نیروهای نظامی بیشتر برای بحث کمک به کادر درمانی استفاده شده است و کار به‌جایی می‌رسد که حتی وی، دولتش و وزیر دفاعش، ناخدای ناو هواپیمابری را که خبر شیوع ویروس در نیروهای تحت امرش را اعلام کرده بود اخراج می‌کنند. در برزیل اما وضع بدتر است. دولت پوپولیست بولسونارو حتی مردم را قرنطینه هم نمی‌کند، حتی مسئولیت درست ضدعفونی و تأمین کالاهای بهداشتی را به بهانه تحقق شعارهای مردمی انتخاباتی‌اش رها می‌کند و می‌گوید خدا بزرگ است و برزیل باید تلاش کند و تعطیلی معنا ندارد. از طرفی با منتقدین و انتشاردهندگان اخبار مانند آمریکا همان‌طوری رفتار می‌کنند که آن رفتار را برای چین بد می‌دانند( همه ما میدانیم که WHATABOUTISM در اینجا جایی ندارد که بگوییم راه فراری باشد تا این دولت‌ها بگویند «پس چین چه؟» و چین نیز از قدیم سانسور را به حد شوری درآورده است اما استاندارد دوگانه داشتن نیز به‌هیچ‌وجه امر پسندیده‌ای نیست).

روسای جمهور برزیل و آمریکا
روسای جمهور برزیل و آمریکا

دولت ایتالیا هم که بشدت سیستم حکومتی عجیبی دارد در میانه اختلاف‌نظرها از قرنطینه در ماه‌های قبل، که توسط شهردار میلان توصیه‌شده بود وی توبیخ و مسخره گشته بود، تا مظلوم‌نمایی( که واقعاً هم مظلوم هستند در میانه اتحادیه اروپا اما به‌جای آن بهتر است از اتحادیه خارج شوند) و سیستم درمان خسته و تحت فشار و نرسیدن و حمایت نکردن درست از آن و تصمیمات پراکنده، ‌کار را سخت کرد تا جایی که دولت منش و شیوه پوپولیستی را برخلاف همتایان خود در غرب کنار گذاشت و با خرج مسئولیت‌پذیری، کشور را قرنطینه کرد و امروز شاهد کمتر شدن آمار مبتلایان در این کشور هستیم. در بحث خارج کردن اتباع بیگانه این کشورها نیز نوع رفتارها کاملاً ناآگاهانه و مسئولیت گریزانه بود به‌نوعی که در مجارستان با اتباع ایرانی و در آمریکا با اتباع همه‌ کشورها به‌نوعی غیر خردمندانه برخورد شد. در بریتانیا هم دولت بوریس جانسون پوپولیست با رفتارهای کاملاً سینوسی در مقابله با کرونا مورد توجه رسانه‌ها واقع شده است.از اعلام استراتژی ایمنی جمعی تا قرنطینه از بحران مواد دارویی تا فشار سنگین بر کادر درمانی از بحران بیخانمان ها تا بحران کشته‌شدگان کرونا در خانه‌های سالمندان تا عدم پاسخگویی دولت به رسانه‌ها باعث شده است تا دولت به حد بسیار زیادی نشان دهد که توان اداره کردن بحران و پذیرش مسئولیت و پیش‌بینی و اتخاذ تصمیمات درست را ندارد؛ به‌نوعی حتی بنده فکر می‌کنم که ابتلای وی به کرونا هم نوعی بازی رسانه‌ای بود و کار به‌جایی رسیده است که ملکه برای مردم بعد از سال‌ها سخنرانی کند و مردم را به مسئولیت‌پذیری دعوت کند.

تمام این موارد نشان داد که پوپولیست ها همه‌چیز را فدای هیچ می‌کنند و از مسئولیت‌پذیری گریزان‌اند و در بحران مدیریت‌ها بشدت ضعیف‌اند. این آبروریزی از پوپولیست‌هایی که فقط به دنبال پوشش ضعف خود در فرافکنی و پیدا کردن مقصر هستند اگر به شکل درستی نمایش داده شود تبدیل به عبرتی مناسب برای مردم می‌شود تا بفهمند که پوپولیست ها شاید خود را نماینده تام‌الاختیار آن‌ها(مردم) نمایش دهند و خواست‌های مردم را در قالب شعارهایی زیبا بیان کنند اما این افراد توانایی مدیریت ، جرئت اتخاذ تصمیم و انجام آن و مسئولیت‌پذیری و توان پیش‌بینی و آینده‌نگری(چون آینده برای آن‌ها فقط دوره زمامداری‌شان است) را ندارند و فقط بر بستر رسانه توان بقا دارند و در ذهن‌هایی که توسط رسانه مناسب‌سازی شده‌اند خانه کرده‌اند. قطع به یقین در روزهای آتی به دلیل این مدل‌های تصمیمگیری ادواری در کشورهای تحت اداره پوپولیست‌ها شاهد افزایش آمار نه مبتلایان که کشته‌ها خواهیم بود و برزیل در این اوج گیری آماری کم‌کم سرآمد خواهد شد.

این بحران علاوه بر تمام سانتیمانتالیسم ایجاد دوستی و مودت که در بستر رسانه‌ها گزارش می‌شود، علاوه بر بحث‌های محیط زیستی غیر کارشناسی و خبری که در همه‌جا در بوق رسانه‌ها می‌پیچد، می‌تواند یک نکته مثبت داشته باشد آن‌هم رسوایی و حذف پوپولیست ها از عرصه سیاست و حکمرانی است.



سیاستفلسفهشبکه اجتماعیتاریخکرونا
یه نفر که سعی میکنه یجور دیگه مسائل رو ببینه، به شما هم بگه! همین.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید