سجاد مهیایی
سجاد مهیایی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

مختصری در باب هنر تنها بودن با خود

«تنهایی» موضوعیه که کمتر بهش پرداخت شده، در عوض به عنوان یه ضعف و نقص ازش صحبت میشه. ولی بیماری فراگیر اخیر همه رو به نحوی با این مسئله رو در رو کرده.

ولی «تنهایی با خود» چیه و چرا از اون به عنوان یک هنر یاد میشه؟

اگر به کودکان‌مون تنها بودن رو یاد ندیم، اونها جز احساس تنهایی چیز دیگه‌ای یاد نمی‌گیرن. در صورتی که «تنها بودن با خود» و «احساس تنهایی کردن» دو چیز متفاوت هستند. – شری ترکل

وقتی که در تنهایی هستی و محضر خودت رو احساس می‌کنی و از این شرایط احساس آرامش پیدا کردی در واقع می‌تونی به منبع رشد و خلاقیت که همیشه در درونت قرار داشته نزدیک‌تر شی. دلیل اصلی انزوای بسیاری از شاعران و هنرمندان این بوده که تونسته بودند محضر خودشون رو درک کنند.

البته همه‌ی ما با خودمون رفتارهایی داشتیم که مشکلات و تضادهایی درونی برامون ایجاد کردند. تنهایی و انزوا با این حساب معمولا کمی دردناک و وهم برانگیزه. و حتی گاهی ممکنه با غم همراه باشه. ولی آرامشی که در پس این احساس‌هاست با هیچ چیزی توی این دنیا برابری نمی‌کنه.

میشه با این تفسیر متوجه این شد که بسیاری از افراد برای فرار از خویشتن خودشون به هر نوع رفتاری روی میارند. ولی تصور کنید که «اگه هنر شناخت انسان از درون» به عنوان یک کلاس درسی تدریس بشه چه تحولی در رفتارهای انسان قرن ۲۱ رخ میده و جلوی چه مشکلات بنیادینی‌ گرفته میشه!


اونقدر که برای زندگی و پیشرفت کردن زمان میزاری برای شناخت و درک خودت زمان میزاری؟
اونقدر که برای زندگی و پیشرفت کردن زمان میزاری برای شناخت و درک خودت زمان میزاری؟


با این اوصاف بریم سراغ اینکه چرا از تنها بودن با خود به عنوان یک هنر یاد میشه.

تنها بودن با خود جدای از مهارت‌های خاص و شناختی که به آن نیازمنده به کشف و خلاقیتی نیاز داره که جز با تلاش و حرکت بروز پیدا نمی‌کنن. علاوه بر این، فرد پس از درک و پذیرفتن اهمیت این موضوع به حالت رفتاری غیر عکس العمل‌گرا و عمیق‌تری میرسه که به متانت و توانایی روزانه‌ی اون اضافه می‌کنه. پس عنوان هنر لایق این موضوع‌ست چرا که با محاسبات و فرمول خاصی بدست نمیاد.

برای رسیدن به معنای تنهایی نیازی نیست به دل جنگل بروید یا در حالت عمیق مدیتیشن باشید. برای یافتن تنهایی واقعی کافیست حضور خود درون این بدن و احساسات رو درک کنید. و جالب اینکه تنهایی ظاهرا شما رو از دیگران دور می‌کنه ولی در واقعیت باعث بروز بهتر و زیباتر شما در دنیای اطراف‌تون میشه.

لازمه‌ی ورود به رابطه برای شناخت دیگری، شناخت خودمون در تنهاییه.

از زیبایی دیگر تنهایی اینکه با وجود زبان و تجربیات متنوع در سراسر دنیا تنهایی به شکل واحدی تجربه میشه و حتی انگار زبان و بیان یکتایی داره که باعث نزدیکی بیشتر افراد به هم میشه. به گفته‌ی شاعر اتریشی،‌ ریلکه : «یک ازدواج خوب بصورتی هست که هر فرد دیگری رو موظف به محافظت از تنهایی خودش میدونه. و به این صورت به یک دیگر بهترین شکل اعتماد رو بیان می‌کنند.» نتیجه‌ی لازم از گفته‌ی ریلکه اینه که ما نیاز داریم قبل از هر گونه تعهد و رابطه‌ای (که معمولا به عنوان جواب برای دردهامون استفاده می‌کنیم) به شناخت و ارتباط لازم با خودمون برسیم. و وقتی دلمون میشکنه بجای پیدا کردن شریکی برای التیام ظاهری دردمون، درون خودمون این مسئله و درد رو در میون بزاریم و التیام بدیم.


با ارزش‌ترین چیز توی دنیا اینکه بدونی چطور خودت باشی
با ارزش‌ترین چیز توی دنیا اینکه بدونی چطور خودت باشی


به نقل از فیلسوف فرانسوی، مونتاین: «ما روحی داریم که می‌تونه به خودش آسیب بزنه. می‌تونه دوست خودش باشه. ابزار لازم برای حمله و دفاع و یا دادن و گرفتن رو داره. نگران نباشید وقتی در کنجی بی حوصله نشستین تنهایی بیاد سراغ‌تون.» نکته‌ی جالب اینه که وقتی فرد قدر تنهایی و خودش رو می‌ٔدونه کمتر از بیرون آسیب می‌بینه و کمتر دنبال اعتبار بیرونی می‌گرده. می‌تونه انتخاب‌های دقیق‌تری داشته باشه و در هر زمان لازم روانش رو درمان کنه و ارتقا بده. به اصطلاح موناین ما در طول روز مثل یک بشکه در حال نشتی هستیم. با ابراز احساسات و رفتار گوناگون سعی می‌کنیم زنده بودن‌مون رو ابراز کنیم. در صورتی که پس از درک تنهایی فرد می‌تونه جلوی هدر رفتن این انرژی رو بگیره و به حالتی زیباتر و توانمندتر زندگی کنه. و وجهه‌ی زیباتری از خودش بروز بده. پس لازمه که به نقل از مونتاین:

ذهن و اراده‌تان که در جاهای دیگری مشغول شده اند را باز پس بگیرید. شما در حال تخلیه شدن و پریشان کردن خودتان هستید. متمرکز شوید. خودتان را نگه دارید. این یک خیانت، اسراف و دزدی‌ست.


تنهایی فقط بصورت فیزیکی بدست نمیاد.
تنهایی فقط بصورت فیزیکی بدست نمیاد.


خطر اصلی که می‌تونه مانع رسیدن و درک کردن تنهایی بشه اینه که تنهایی رو بصورت یک مکان فیزیکی یا غیرفیزیکی تصور کنیم. در صورتی که تنهایی یک تمرینه. یک تمرین مداوم مانند زندگی. برای درک تنهایی افراد باید قبول کنند که این روند سخت و زمان‌بره. خصوصا که هر فردی که تجربه‌ی مدیتیشن و یا تنهایی خاصی رو داشته اقرار می‌کنه که ذهن از ترسناک‌ترین دارایی‌های انسانه. ما دردها و احساسات مختلفی رو برای سال‌های طولانی توی ذهن و روان‌مون حبس کردیم و مسیر رسیدن و درک تنهایی از بین این انبار می‌گذره. پس با احتیاط و مراقبت لازم قدم بردارید و از خستگی زودهنگام و احساسات متفاوت و شدید نهراسید.

تنهاییهنر
پسرکی به دنبال معنا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید