دیروز میخواستم از دیوار یدونه ضبط ماشین بردارم. پس راه افتادم به طرف مقصد که باکری بود
رسیدم به مقصد و از فروشنده خواستم بهم ضبط صوت رو بده
جالبه گفت که این ضبط صوت برای خرید و فروش هست نه برای مصرف!
خلاصه صغرا و کبرا کرد . نمیدونم ,من خوبشو بهت میدم
منم این همه راه رو برای 150 تومن اومده بودم بی خیالش شدم, با نشان راه افتادم به طرف ذاکر , پیش اسپورت سعید!
این ضبط فابریک 85 بود . ولی از خرید کارخونه روش بود.
خلاصه آقا سعید , همه چیشو اوکی کرد و ضبط رو درآورد
تو همین لحظه , پسر اوتیسم خودم , آرشام کوچولو , قشرقش کرد و با اشاره گفت که خاموش کن
داشت گریه میکرد که نمیخوام. منم با سعید گیج شده بودیم چرا این خوشش نمیاد
خلاصه , نگو عادت کرده به قدیمیه و مام اصلا یادمون نیست که بچه های اوتیسم چیزهایی رو باهاش اختن , خیلی دوست دارند.
آرشام گریه میکرد و داد و بیداد میکرد . منم با گوشی آرومش میکردم
خلاصه سعید یه ضبط صوت باحال و مناسب به قیمت 700تومن بهم پیشنهاد داد و نصبش کرد
بعد از خداحافظی با سعید , گفتش این 50 تومن رو کم میکنم به شرطی که به آرشام خوردنی بگیری و منم قول شرف دادم
خلاصه آرشام زود زود اشاره میکرد به ضبط صوت نگون بخت که زیر پاش بود که این رو وصل کن
خلاصه کار قبل از رفتن به اسنپ , ضبط صوت قدیمی رو آوردم خونه و گذاشتم رو میز کامپیوترش و اونم خوشحال شد
سخن آخر:بچه های اوتیسم اصلا از تغییر چیزی خوششون نمیاد , ولی باید از قبل گفت بهشون که باید این ضبط سوت 17 ساله , جاش رو بده به جدیدش که آروم بشن و گریه و قشرق نکن , کسی ببینه پدر نگون بخت مرده , اینجوری گریه میکنه!