(این متن صرفا بیان مشاهدات است)
دیدم کسانی رو که تا مسئولیتی رو برعهده میگیرن رفتارشون تغییر می کنه .
۱:ارتباطشون رو با اطرافیان کمتر میکنن
۲:جدی تر میشن و هنگامی که بقیه شوخی میکنن ،خنده هاشون کمتر میشه .
۳: جملاتی که نشاندهنده کم ارزش بودن دغدغه دیکرانه زیاد بر زبونشون جاری میشه
مثل »»
-الان همه مشکلات رفع شده که داریم راجب این حرف میزنیم ؟
-بیاین راجب این مسئله زیاد سختگیری نکنیم
۴:نشان دادن قدرت با پافشاری روی ایده ها
اینجور مواقع ،دفاع کردن از ایده رو اشتباه میگیرن با پافشاری روی ایده . چون بهشون گفته شده بخشی از تیم بودن یعنی اینکه از حرفت و عقیده است دفاع کنی و هرگونه مصالحه و عقبنشینی ضعف رو نشان خواهد داد.
۵:منطق بیش از حد
اینجا یک زنجیره حس میشه .
اولین حلقه از زنجیره »»دلهره از به وجود اومدن پیامدهای سنگین در صورت خطا
دومین حلقه »» سعی بر کمتر کردن خطا ها
سومین حلقه »»کمک گرفتن از منطق برای کاهش احتمال خطا
چهارمین حلقه »» رد کردن و یا کم ارزش خواندن نظرات و ایده هایی که احساسات پشتشونه.
این رفتار ها بد یا خوب نیستن .
بعضی از افراد این رفتار هارو بروز میدن که اگه دیدن باعث ایجاد تنشی شد حذف میکنن رفتار هاشونو اگه نه که همون رو ادامه بدن موردی ندارد.