چه خوب است بدانید که حداقل پیش نیاز لازم برای یک ازدواج خوب این است که قبل از هر کاری به طور جدی و به دور از رمانتیک بازی، به چهار سوال زیر پاسخ دهید:
به خودتان زمان بدهید تا به این سوال با دقت پاسخ دهید. شاید شگفت زده شوید اگر بدانید افراد زیادی در جامعه ما و اغلب جوامع وجود دارند که تنها به دلیل تحت فشار قرارگرفتن از سوی خانواده، دوستان یا جامعه ازدواج می کنند. اگر شما هم یکی از این افراد هستید، باید پیش از این که خیلی دیر شود در تصمیم تان به ازدواج تجدیدنظر کنید.
«من او را دوست دارم» یک پاسخ کافی برای این سوال نیست، زیرا عشق، به تنهایی برای موفقیت در زندگی مشترکتان کافی نیست. بنابراین چند لحظه عمیق تر فکر کنید، به ویژگی ها و صفات مشخص او فکر کنید. برای مثال، گفتن جمله «او خوب است» اطلاعات سودمندی به شما نمی دهد اما گفتن این که «او فردی تحصیل کرده، آرام، منطقی و مهربان است» اطلاعات بیشتری به شما می دهد.
به طور کلی باید به این سوال جواب دقیقی بدهید که این فرد که شما تصمیم به ازدواج با او گرفته اید، چه تفاوتهای مشخصی از افراد دیگری که موردنظر شما برای ازدواج قرار نگرفته اند، دارد؟
شور و اشتیاق داشتن یک رابطه عاشقانه می تواند جلوی دید شما را تیره و کدر کند.
نزدیک بینی عشق تا وقتی که تنها به زندگی رویایی با معشوق تان فکر می کنید، میدان دید شما را محدود می کند، در این حالت شما تنها شباهت هایتان را برجسته می کنید و می بینید. اما مهم است که دیدتان را دوباره متمرکز کنید و به تفاوتهای خود و فردی که می خواهید با او ازدواج کنید نیز فکر کنید. با این کار شاید متوجه تفاوتی شوید که شما نمی توانید با آن زندگی کنید. در حقیقت، شما در دل این سوال باید به این سوال پاسخ دهید که:
آیا من حاضرم بدون این که در این شخص تغییری ایجاد کنم، بدون قید و شرط او را بپذیرم و با او سالیان سال زندگی کنم و دوستش داشته باشم؟
اگر پاسختان به این سوال مثبت است گامهای بعدی را بردارید، ولی اگر پاسختان اینگونه است: بعد از ازدواج درستش می کنم و او را تغییر میدهم! یک فکر اساسی برای خودتان بکنید. آن فکر اساسی کدام است؟ این است که یک مراسم ختم درست و حسابی برای زندگی خودتان بگیرید! من هم یک فاتحه برای شما ختم می کنم! روحتان شاد!
شما و همسر آینده تان درباره ازدواج و زندگی پس از ازدواج، انتظاراتی دارید. موقعی که انتظاراتتان بسیار متفاوت از انتظارات همسر آینده تان باشد احتمالاً زندگیتان دچار تعارضات و مشکلات جدی می شود. برای مثال، او انتظار دارد که هر جمعه هر دوی شما به دیدار خانواده اش بروید و یا در باغ پدرجانشان در یک مهمانی فامیلی شرکت کنید، در حالی که تصور شما این است که روزهای تعطیل در خانه باشید و یا به اتفاق همسرتان به تفریح و گردش بپردازید. بسیاری از افراد به اشتباه تصور می کنند این مسائل بعد از ازدواج به خودی خود حل می شود در صورتی که در بیشتر موارد مسائل جزئی عامل اختلافات بزرگتر می شود.
1. شکرگزار خدا به پاس توفیقی که به شما داده باشید، خدا به شما تاج افتخار "همسرسازی و شوهرسازی" را داده است.
2. توقع و انتظار خود را از زندگی معقول کنید، ازدواج خیلی مسائل را حل می کند اما اگر یکسری توقعات که عمدتاً مادی و روانی است، به طور معقول و متعادل نباشد شروع و آغازگر مشکلات و مسائل بعدی خواهد بود.
3. نحوه سازگاری با یکدیگر را از طریق مطالعه کردن و مراجعه به مشاوره متعهد و متخصص یاد بگیرید.
4. جاذبه های خود را برای یکدیگر قوی کنید این جاذبه ها شامل موارد زير مي باشد:
الف) شادابی ب) جاذبه های کلامی ج) جاذبه های رفتاری د) جاذبه های خصوصی
5. سعی کنید به زندگي و خانه هایتان رنگ معنویت بدهید. همه کارهايتان رنگ و بوی خدایی داشته باشد.
غذا پختن، تامین هزینه های زندگی و ....برای رضای خدا باشد. زن و مرد سعی کنند روح معنویت را در خانه خود بالا ببرند.
6. نکته بسیار مهم این که مرد باید سعی کند نقش پل ارتباطی را بین همسر خود و خانواده خود داشته باشد. زن هم باید نقش پل ارتباطی را بین شوهر و خانواده خود داشته باشد.
ازدواج موفق ازدواجی است که:
نه تنها بر اساس ملاک های صحیح، انتخاب درستی باشد بلکه سکویی برای رشد موفقیت های فردی و روحی زن و مرد نیز باشد.