هر کدام از ما و هم تیمی هایمان ممکن استالگوهای رفتاری خاصی را تکرار کنیم که باعث کند شدن رشد فردی و مشکل در کار تیم های کاریمان شود. ممکن است این رفتار ها را از تیمی به تیم دیگر و از سالی به سال دیگر ببریم، ممکن است حتی در میان دوستانمان بیشتر با این رفتار تکراری شناخته شویم و یا بعد از سالها یکی از هم تیمی های قدیم را ببینیم که هنوز همان رفتار همیشگی را مثلا در زمان مواجه شدن با یک مشکل کاری و یا دریافت یک پیشنهاد انجام میدهد.
به یاد بیاورید، آن فردی که وقتی نوبت به قبول مسئولیت میرسد، ناگهان ناتوانی خود را بهانه میکند و میگوید: «راستش من خیلی سلیقهای در فرانتاند ندارم.» یا آن دوستی که ابتدا برای حل یک مشکل کمک میخواهد و بعد به هر راهحلی با عبارتی نظیر «درسته، ولی میدونی چقدر باید کد عوض کنم؟» یا «بله، اما من در مورد این ابزار تجربهای ندارم» جواب می دهد و هیچ راهکاری را نه می پذیرد و نه خود راهکاری ارائه میدهد.
یا فرد دیگری که وقتی نظرش را میخواهید، سریع میگوید: «من فقط برنامهنویسم، این باید توسط یک معمار بررسی شود» و از مشارکت در کار تیمی خودداری میکند. یا کسی که دائماً نقش قربانی را برای خود انتخاب میکند یا آن فردی که همواره در تلاش است تا دشمنانی از بیرون تیم، مثل تیم مارکتینگ، بسازد و به شکایت از تیم پروداکت بپردازد.
این الگوهای تکراری ممکن است حوصله سربر باشند و ما را به عنوان اسکرام مستر یا تیم لید به ستوه آورند و به جای آنکه با رفتاری بالغانه پاسخ دهیم، خشمگین شویم یا مثل والدین، دوستانمان را نصیحت کنیم، یا حتی طرح دوستی بریزیم و خود به بازی هایی در مقابل این رفتار ها دست بزنیم که تنها مشکلات را پیچیدهتر میکند.
این رفتارهای تکرارشونده و مخرب در نظریه تحلیل رفتار متقابل به عنوان «بازی» نامیده میشوند. تحلیل رفتار متقابل، که توسط اریک برن پایهگذاری شد، یک نظریه روانشناسی و ابزار ارتباطی است که سه حالت نفسانی اصلی فرد، یعنی والد، بالغ و کودک را شناسایی میکند. این حالتها بیانکننده نوع رفتار و واکنشهای ما در موقعیتهای مختلف هستند.
بازیها در تحلیل رفتار متقابل به الگوهای پیچیده رفتاری اشاره دارند که فرد به صورت ناخودآگاه و به منظور تأمین نیازهای عاطفی خود انجام میدهد. این نیازها معمولاً به دنبال تأیید، قدرت یا احساس امنیت هستند. بازیها معمولاً منجر به روابط غیرسازنده و غیربالغانه میشوند که دستیابی به نتایج مطلوب در کار تیمی را مختل کرده و احساس نامطلوبی در دیگران ایجاد میکند. این بازیها مخرب هستند زیرا بر پایه فریب و تصورات نادرست بنا شدهاند و اغلب باعث سوءتفاهم و اختلاف میشوند.
در تیمها، مهم است که بازیها را شناسایی و کنترل کنیم. فرد با خودآگاهی میتواند از این که نیازهای عاطفی خود را از طریق بازی تأمین کند، جلوگیری نماید و در نتیجه، رفتاری بالغانهتر و مفیدتر داشته باشد.
پس از شناسایی این بازیها، وظیفه مسئول تیم و دیگر اعضا است که به شکلی بالغانه و سازنده با آنها مقابله کنند. پیشنهاد من این است که با آموزش تیم، همه اعضا بازیهای رایج را بشناسند و در زمان اجرا تشخیص دهند تا بتوانند به هم برای جلوگیری از پیشرفت بازی کمک کنند. مداخله برای توقف بازی باید با نقش بالغ انجام شود، نه به صورت والد سرزنشگر یا نصیحتگر. این امر میتواند شامل ارائه راهکارهای عملی و سازنده باشد که در جدول آمده است، به گونهای که همکاری و تفاهم در تیم تقویت شود و محیط کاری سالمتر و دلپذیرتری ایجاد شود.
من خودم بارها در این بازیها شرکت کردهام. گاهی اوقات خود را رفتار خودم را به عنوان فروتنی برای خودم توجیه کردهام، مانند زمانهایی که گفتهام «من مهارت کافی ندارم و کمتجربهام» (بازی چوب زیر بغل) یا «این کار از حوزه کاری من خارج است» (من بیقدرتم). گاهی فکر کردهام که فردی قاطع و مفید هستم و بازیهای ناسالم را تکرار کردهام، مانند وقتهایی که به جای کمک به مسئول کار برای انجام درست کار، گفتهام «بذارید من این کار را انجام دهم» (قهرمان) یا نقش منتور بیچشمداشت را بازی کردهام (نجاتدهنده).
اکنون که مدتی است در حال بازنگری و اصلاح الگوهای رفتاری خودم هستم و گاهی اوقات میتوانم از بیرون به خودم نگاهی بیندازم مفهوم مهارت های نرم برایم معنی دیگری پیدا کرده، پیش از این فکر میگردم مهارت نرم ذاتی یا بر أساس تجربیات زیاد در محیط های متفاوت قابل دستیابی است ولی امروز نگاهی دیگر به مهارت های نرم دارم. این روزها به نظرم مهارت های نرم هم مثل هر مهارت دیگری اول از یادگیری از علم و تجربه دیگران و بعد تمرین برای رعایت مکرر الگوی آموخته قابل تقویت است، به همین دلیل است که به همه پیشنهاد میکنم که به عنوان اولین قدم أصول و مقدمات علم روانشناسی را در اولویت یادگیری خود قرار دهند.
فراموش نکنیم که همه ما گاهی در بازیها گرفتار میشویم و وقتی یک بازی را متوقف میکنیم، نباید به دوستانمان احساس بدی بدهیم یا آنها را یا بی مسئولیت تلقی کنیم بازی ها نا خودآگاهند و حتی بسیاری مواقع با انگیزه های مثبت انجام میوشد. در واقع، همه ما گاهی خودمان را فریب میدهیم و این استثنا نیست.
راهنمای بازی های تحلیل رفتار متقابل (TA) در کار تیمی
1. چوب زیر بغل
- معرفی: افراد ادعا میکنند که به دلیل نداشتن مهارت لازم، قادر به انجام وظایف خود نیستند.
- هدف ناخودآگاه: کسب توجه و دلسوزی دیگران برای احساس امنیت.
- شیوه کسب انرژی: از طریق جلب توجه و همدردی به دلیل نداشتن مهارت.
- راهنمای شناسایی: جستجو برای نشانههای عدم اعتماد به نفس و درخواست مکرر برای تایید از دیگران.
- شیوه متوقف کردن: تشویق به شرکت در دورههای آموزشی و کارگاههای توسعه مهارت.
2. آره اما
- معرفی: افراد به طور مکرر پیشنهادات را با "آره اما" رد میکنند و همیشه دلایلی برای عدم پذیرش ایدهها دارند.
- هدف ناخودآگاه: اجتناب از تغییر و نمایش تسلط بر موقعیت.
- شیوه کسب انرژی: از طریق ایجاد مانع برای پیشنهادات دیگران و حفظ کنترل.
- راهنمای شناسایی: توجه به الگوهای رد کردن مداوم ایدهها و پیشنهادات بدون ارائه راه حل جایگزین.
- شیوه متوقف کردن: محدود کردن گزینههای پاسخ و اصرار بر راهحلهای مشخص و عملی.
3. نجاتدهنده
- معرفی: افراد بلافاصله و بدون درخواست وارد عمل میشوند و مسائل دیگران را حل میکنند.
- هدف ناخودآگاه: نیاز به تایید شدن به عنوان فردی کمککننده و مفید.
- شیوه کسب انرژی: از طریق حل مشکلات دیگران و دریافت قدردانی.
- راهنمای شناسایی: توجه به رفتارهایی که از نیاز به قدردانی و تایید ناشی میشوند.
- شیوه متوقف کردن: تشویق به اجازه دادن به دیگران برای حل مشکلات خود.
4. آنها مقصرند
- معرفی: افراد دائماً دیگران یا گروههای دیگر (مثل تیم گرافیک) را مقصر شکستها میدانند.
- هدف ناخودآگاه: حفظ تصویر خود به عنوان فرد بیتقصیر و اجتناب از مسئولیت.
- شیوه کسب انرژی: از طریق سرزنش دیگران و پرهیز از پذیرش خطا.
- راهنمای شناسایی: توجه به الگوهای مقصر دانستن دیگران به جای پذیرش مسئولیت.
- شیوه متوقف کردن: ایجاد فرهنگی که در آن مسئولیتها به صورت جمعی پذیرفته میشوند.
5. من بیقدرتم
- معرفی: افراد احساس میکنند که قادر به ایجاد تغییر یا تأثیرگذاری نیستند.
- هدف ناخودآگاه: ایجاد احساس امنیت از طریق نشان دادن ناتوانی در ایجاد تغییر.
- شیوه کسب انرژی: از طریق کاهش انتظارات دیگران نسبت به خود و دریافت حمایت.
- راهنمای شناسایی: توجه به بیانات منفی مکرر در مورد تواناییهای شخصی و ناتوانی در ایجاد تغییر.
- شیوه متوقف کردن: افزایش مشارکت افراد در فرایندهای تصمیمگیری تا احساس توانمندی بیشتری کسب کنند.
در ادامه توضیحات تکمیلی برای بازیهای 6 تا 10 آورده شده است:
6. بیا و من را گول بزن
- معرفی: افراد دیگران را به رفتارهایی تحریک میکنند که خود را تبرئه کرده و مسئولیتها را از دوش خود بردارند.
- هدف ناخودآگاه: تبرئه خود از هرگونه نقص یا خطا و جلب توجه و تسلی.
- شیوه کسب انرژی: از طریق ایجاد شرایطی که دیگران را مسئول مشکلات میکند، در حالی که خود را قربانی نشان میدهد.
- راهنمای شناسایی: توجه به رفتارهایی که سایرین را به خطا وادار میکند.
- شیوه متوقف کردن: عدم واکنش به تحریکات و تشویق به رفتارهای مسئولیتپذیر.
7. تمساح
- معرفی: افراد مداوم شکایت میکنند بدون اینکه به دنبال حل مشکل باشند.
- هدف ناخودآگاه: کسب توجه از طریق نمایش خود به عنوان قربانی شرایط.
- شیوه کسب انرژی: از طریق جلب همدردی و توجه دیگران با نمایش ناتوانی در حل مشکل.
- راهنمای شناسایی: توجه به شکایات مکرر بدون پیگیری برای راهحل.
- شیوه متوقف کردن: تشویق به ارائه راهحلهای عملی و کاهش توجه به شکایت بدون اقدام.
8. ببین چه کردی
- معرفی: افراد خطاهای دیگران را بزرگنمایی میکنند تا خود را بیگناه نشان دهند.
- هدف ناخودآگاه: حفظ تصویر شخصی بدون نقص و اجتناب از هرگونه سرزنش.
- شیوه کسب انرژی: از طریق بزرگنمایی اشتباهات دیگران و تمرکز بر خطاها برای کاهش توجه به خود.
- راهنمای شناسایی: توجه به سرزنش مکرر دیگران و اجتناب از پذیرش هرگونه خطا.
- شیوه متوقف کردن: تشویق به یادگیری از خطاها و ایجاد فرهنگی که در آن خطاها به عنوان فرصتهای یادگیری دیده میشوند.
9. اگر فقط
- معرفی: افراد پیشنهادهای ناممکن یا فراری را به عنوان راهحل ارائه میدهند.
- هدف ناخودآگاه: اجتناب از مسئولیتپذیری با پیشنهاد راهحلهای غیرعملی.
- شیوه کسب انرژی: از طریق ارائه راهحلهایی که عملی نیستند، تا از مواجهه با مسئولیتها اجتناب شود.
- راهنمای شناسایی: توجه به پیشنهاداتی که عمدتاً غیرممکن یا دور از دسترس هستند.
- شیوه متوقف کردن: خواستن پیشنهادهای عملی و محدود کردن گزینههای غیرممکن.
10. کمککننده
- معرفی: افراد بدون درخواست کمک، به صورت خودجوش در مشکلات دیگران دخالت میکنند.
- هدف ناخودآگاه: نیاز به احساس مفید بودن و مورد توجه قرار گرفتن.
- شیوه کسب انرژی: از طریق دخالت در مسائل دیگران و ارائه راهحلها، حتی بدون درخواست.
- راهنمای شناسایی: توجه به مداخلههای مکرر بدون طلب کمک از دیگران.
- شیوه متوقف کردن: تعیین مرزهای واضح بین افراد و تقویت خودکفایی دیگران.
این توضیحات به شما کمک میکند تا بازیهای تحلیل رفتار متقابل را بهتر شناسایی و مدیریت کنید، تا بتوانید به بهبود فضای کاری و تعاملات تیمی کمک کنید.