بالاخره جایی برای نوشتن یافتم :)
تجربه پوشش زنانه
در پروسه ترنزیشن (Transition یا همون تغییر)، یکی از سخت ترین پروسه ها، تجربه پوششه. من این تجربه رو به خوبی تونستم پشت سر بذارم و در این وبلاگ میخوام در موردش بنویسم.
فقط قبل از خوندن این وبلاگ، این رو بگم که من مجوزهای قانونی تغییر جنس رو دریافت نکردم (بنا به دلایل شخصی) و اگر شما هم مثل من هستید؛ پوشش داشتن ممکنه به ضررتون بشه (دگرپوشی بدون مجوز، از دید قوانین ایران جرمانگاری شده و ممکنه پلیس شما رو بازداشت کنه. از عواقب و حتی مجازاتش هم خبری ندارم، ولی خب این رو در نظر داشته باشید).

تجربه خرید لباس و اکسسوری زنانه
نخستین خریدم، بر میگرده به شهریور ماه ۹۶ که همراه دوستی به یک فروشگاه لوازم آرایشی رفتم و یک رژ لب و دو تا لاک ناخن خریدم. استرس شدید داشتم و خب یادمه که واقعا تا حد زیادی ممکن بود دچار حمله عصبی بشم. با این که واقعا موضوعی نبود که بتونه باعث ترس و وحشت یا حتی پنیک بشه. تو این مدت هم بعضی از دوستان لطف داشتن و به مناسبات مختلف، بهم لاک و رژ گونه و ... هدیه دادند.
تجربه بعدی، کمی متفاوت بود. تا حد زیادی ترسم از خرید ریخته بود و قرار شد باز همراه دو تا از دوستانم، به خرید لوازم آرایشی و شال سر بپردازیم. موضوع اینطور شد که قرار گذاشتیم با هم بریم مرکز خریدی که هم روسریفروشی زیاد داره هم لوازم آرایشی. این بار، خودم پیشقدم شدم تو تست کردن لاک ناخن و فروشندهها کمی متعجب بودند از این قضیه که چرا یک مرد داره لاک ناخن تست میکنه (اونم نه رنگهایی که به واسطه فرهنگ پانک یا ایمو بین آقایون رایج شده، مثل مشکی یا سرمهای).
بعد از خرید لاکهای مورد نظر، به سمت مغازه های روسری و شال فروشی رفتیم و اونجا هم مدلی که مد نظر داشتم، یافت نشد. مجبور شدیم به سمت مغازه های کنار خیابون بریم که خب این خودش کمی باعث پنیک کردن من شد، اما وقتی تو یه مغازه لوازم آرایشی رفتیم و اونجا برای خودم یک رژ قرمز پررنگ خریدم؛ کمی باز ترسم ریخت. خلاصه که به سمت یک لباسفروشی رفتیم و اونجا یک شال آبی خوشرنگ پسند کردم و بعد از تست کردنش روی سر خودم؛ با فروشنده حساب کردیم و اومدیم بیرون.
همه اینها تجربه خوب و عجیبی بودن، ولی عجیب ترین تجربه برای من؛ خرید مانتو بود. در واقع بیشترین ترس رو از این موضوع داشتم چون نیاز به این بود که وارد اتاق پرو بشم و شاید خیلی ها خوششون نیاد یک «آقا» وارد اتاق پرو بشه بخصوص جایی که عمده مشتریان خانم هستن (ممکنه فکر کنن قصد آزارگری و ... داشتیم). بهرحال این مرحله هم انجام دادم و قراره که اینجا توضیحش بدم :))
اولین جایی که رفتیم، فروشنده یک خانم بسیار جوان و زیبایی بودند و خب من طبق معمول یک خانم همراهم بود که در انتخاب کمکم کنه. همراه من، یک مانتو بهم داد و مدلش، مدلی بود که دوست داشتم ( و رنگش هم) و پرسیدیم «میشه پرو کرد؟» و من رفتم تو اتاق پرو. خانم جوان یهو دادش رفت هوا که «آقا میخوان پرو کنن؟! برای چه کاری میخوان؟». همین باعث شد که کمی استرسی بشم و نخوام دیگه پرو کنم. اما رفتیم یه مغازه دیگه و اونجا با گشادهرویی هرچی خواستم رو گفتن امکانش هست و با خیال راحت، پرو کردم و شال و ... تست کردم و اومدیم بیرون.
این از تجربه خرید. بریم سراغ تجربه پوشش ...
تجربه پوشش زنانه در محیط عمومی
بعد از مدتی، برای پروفایل تلگرام و ...؛ نیاز به عکس داشتم. به همین خاطر، تصمیم گرفتیم به کافهای بریم که صاحبش و کادرش آشنان. اونجا شروع به آرایش کردم و شالی به سر کردم. بارها در همون مکان، همین کار رو کردم و خب بازخورد بدی از خود صاحب کافه نگرفتم (و حتی ازش پرسیدم که ممکنه اماکن و ... براتون مشکل بسازن؟ و گفتن نه که خب خیال من رو راحت کرد).
پوشش زنانه اول از همه به خودم حس خوبی میداد. شاید الان عدهای از خانمها بیان زیر این پست و در مورد این که حجاب چی داره که دوستش داریم و ... پند و موعظه بدن (یا حتی بگن با این که وضعیت مردها تو جامعه بهتره شما خوشی زده زیر دلتون که میخواهید جنسیتتون تغییر کنه) ولی خب حقیقتا، این نوع پوشش علیرغم تمام مشکلاتی که داره؛ پوششی بود که در ۲۴ سال زندگی ازش محروم بودم و خب، حق دارم که ذوق داشته باشم براش 😍
و اما نگاه ها! بعضا آدمایی بودن که متعجب و با حالت خاصی نگاه میکردن. نگاهایی مثل «مرتیکه خجالت نمیکشه آرایش کرده» و ... . ولی یک سری افراد هم بودن که فکر کنم اگر عامل بازدارندهای (مثل رفقاشون) نبودن؛ میومدن شماره میدادن یا حتی خواستگاری میکردن 😂 خلاصه که هر دو حالت بود.
اما، موضوع مهم توانایی هندل کردن اینه که نگاهای سنگین معمولا مقدارشون بیشتره و بخصوص تا وقتی شما مجوز تغییر جنس و مجوز پوشش رو نداشته باشید، ممکنه براتون دردسر هم ایجاد کنن و مثلا وقتی میبینن که شما با پوشش در کافه هستید زنگ بزنن اماکن و ... . پس باید یاد گرفت تا کمی با آزارگرها کنار اومد و به موقعش هم جوابشون رو داد :)
نکات مهم برای ورود به پوشش
- پوشش، نیازی به هورمون تراپی و جراحی نداره. حتی نیازی به نظر روانشناس و مشاور و روانپزشک هم نداره! شما صرفا هروقت حس کردید لازمه وارد پوشش مربوط به جنسیت خودتون بشید، این کار رو انجام بدید.
- همه لباسفروشی ها یکسان برخورد نمیکنن، ولی حواستون باشه که لباسفروشی هایی که خوب برخورد میکنن زیادن. فقط کافیه که درخواستتون رو مطرح کنید (اگر بتونم به زودی در مورد لباسفروشی ها، لوازم آرایشی ها و ... که در شهرهای تهران و کرج با این موضوع خوب برخورد میکنن مطلب مینویسم و لیستی درست میکنم ازشون)
- وقتی در پوشش هستید، ممکنه نگاهای دورتون خیلی سنگین بشه. ممکنه حتی مردم هم بد نگاهتون نکنن، ولی حقیقت اینه که تا مدتی شما خودتون از هر نگاهی (حتی عاشقانه!) ممکنه برداشت کنید که این نگاه سنگینه. هرچقدر بیشتر در پوشش باشید، این مساله حل تر و محوتر میشه.
- حواستون به پلیس و گشت و ... باشه. چرا که بدون مجوز قانونی ممکنه براتون دردسر بشه. اگر حوصله دردسر ندارید، پوشش رو به جاهای خاص (مثل خیابونایی که گشت نداره، کافه ها، مهمونی و ... ) محدود کنید و وقتی مجوز قانونی تونستید تهیه کنید؛ هرجا دلتون خواست با پوشش برید.
- در نهایت، این هم بدونید آدم آزارگر زیاده. اون هم بخصوص در مورد اشخاص ترنس و ... . مهم ترین نکته که باید توجه داشته باشید، اینه که «پاسخ آزارگر سکوت نیست». هم راه قانونی برای جلوگیری از آزار بازه، هم اگر دیدید قانون پشتتون نیست؛ خب تو مشتتون که هست!
اینها هم نکاتی که شخصا بهشون رسیدم. اگر نکته و مساله دیگری هم وجود داره، ممنون میشم در بخش نظرات درج کنید :)
بعضی مطالب که به شکل ویرگول نمیتونم منتشر کنم (کوتاهن، جنبه غر دارن یا خیلی شخصی هستند) رو در کانال تلگرامم میذارم. خوشحال میشم به کانالم هم سر بزنید :
https://t.me/dysphor1a
در مورد نگاهها، حتی توی کشورهای آزادتر از ایران هم نگاه سنگین وجود داره، تفاوتش صرفا توی اجازهی دخالت آدمهاست!
مهمترین مسئله هم، اینه که تو خودت چقدر احساس آرامش داری، حقیقتا آدمهای دیگه مهم نیستن (تا زمانی که حریم خصوصیشون خدشهدار نشه).
و اینکه چرا پوشش حجاب میتونه جالب باشه، دلیلش واضحه! ایده اینه که یک دگرجنسپوش، بتونه پوشش قالب جنس مخالف رو که در فرهنگش وجود داره رو، داشته باشه. که پوشش قالب ما هم حجابه!
در نهایت برات آرزوی موفقیت دارم.
واقعا تعجب میکنم که چطور یک سری باعث مزاحمت میشن. خیلی تعجب میکنم. میون این همه کار و مشغله چطور وقت میکنن؟ یه قسمت از تعجبم هم اون خانم فروشنده اولی بود که داد و بیداد کرد. واقعا چه ربطی داره به شما. کل حرفه فروشندگی اینه که تو در نهایت بفروشی، چه فرقی برات داره چه کسی و به چه دلیلی. مهم اینه فرد بخره و فروشنده موفق شده. واقعا چرا یک مرد لباس زنونه میخره؟ خوب فروشنده میتونه پیش خودش بگه به من چه ربطی داره. من یک فروشندهام و باید بفروشم.
یک نکتهای هم خواستم به شما بگم، به صورت بیرون گودی، امیدوارم ناراحت نشی و فکر نکنی قضاوت کردم. بارها شده برای همسرم لوازمی خریدم که یک مرد سمت خریدش نمیره. با این فکر بورو برای کارهات که انگار میخوای برای یکی دیگه خرید کنی. یا مثلا یه مانتو چشمتو گرفت، و فروشنده کولی بازی در آورد بگو میخوایم با یه دوستی شوخی کنی و سورپرایز کنیم مثلا، طوری که این فکر به ذهنت نمونه که اون جنس رو نتونستم بگیرم چون فروشنده بد بود. خودت میتونی یه انعطاف سوسکی به خرج بدی و پرت به پرشون نگیره.
در زمانی هم که آرایش داری و لباس مورد علاقت رو پوشیدی یادت باشه که تو در جلوه یک زن در اجتماع اومدی و احدی حق نداره مزاحم یک خانم بشه. به این فکر نکن که تو ترنسی و برای مردم متفاوتی. معمولی فکر کن و شدیدا اعتماد به نفست رو حفظ کن. تو هم مثل همه، انسانی و حق زندگی داری و حق داری عاشق بشی، رابطه داشته باشی و در کل زندگی کنی.
امیدوار حرفهام شامل کلمه یا جملهای نبوده باشه که ناراحتت کرده باشه. در ضمن من کانال شما رو دنبال کردم. موفق باشی.
حالا اینجا اگر چنین اتفاقی بیفته، احتمال زیاد مقصر خودمم که زننمایی کردم (میبینید، من که خودم از نظر روانپزشکی که همین سیستم بهش صلاحیت داده زن هستم، بدون یه کاغذپاره میشم «زننما») و یه جرم بابت اون دارم و احتمالا اگر دفاعی کنم از خودم یه جرم هم بابت اون :))
در مورد فروشنده ها هم همینه، در بسیاری از کشورها برخورد های تند و زننده فروشنده ها در مقابل مشتری ها، میتونه قانونا پیگیری شه این درحالیه که من فقط با اخم های گره خورده از مغازه تونستم بیام بیرون و استرس این رو داشتم باقی فروشگاه ها هم همین برخورد رو کنن یا حتی بدتر (مثلا کتک بزنن، بیرون کنن یا حتی زنگ بزنن پلیس و ... )
و ممنون بابت کامنتتون، حرف ناراحت کنندهای نزدید واقعا :)
ولی میخوام بگم اخههه شال و مانتو چی داره ؟خخخخ (چیزی که در متنت نوشتی رو گفتم)
متن بسیار خوبی بود که من رو به این جامعه نزدیکتر کرد
اما یه سوالی که برام پیش اومده اینه که با توجه به تصاویری که از ترنسجندرها دیدم، مردم یا گشت ارشاد چجوری از بیرون تشخیص میدن؟ این رو واقعا درک نمیکنم.
اما گشت؛ گشت وظیفه داره کسی که «پوشش نامتعارف» داره (که حالا همین تعریف نامتعارف هم خودش جای بحثه) رو مواخذه کنه. من پوششم مثل اکثر خانمهای جامعست و احتمالا از نظر گشت، نامتعارف. پس احتمال بازخواست و حتی بازداشت شدن وجود داره. ممکنه اونجا وقتی مدارک شناسایی میخوان بفهمن که ترنس هستم و چون مجوز پوشش و ... ندارم؛ به قول ایشان «پسر» هستم و باید مثل «مرد زنانه پوش» برخورد قانونی کنن.