از گوگلفوتوز پیام اومد که پارسال این موقع عکسی داری میخوای ببینی؟ رفتم عکس رو ببینم که دیدم میتونم کل عکسهای آگوست ۲۰۱۷ رو هم ببینم. سرم به دیدن عکسها گرم شد و تکتک اتفاقها، روزها و لحظههای سال قبل در خاطرم زنده شد. همه استرسهایی که بابت گرفتن کار جدید داشتیم. اوج بیپولیهامون بود. فشار عصبی و بلاتکلیفی و یک عالم بدهی ... تنها چیزی که بهش فکر میکردم این بود که یک تغییر همه چیز رو به زودی رو به راه خواهد کرد.
حالا از اون روزها یک سال گذشته و چند تغییر بزرگ و هزار اتفاق ریز و درشت رخ داده اما مهمترینش اینه که اون فشارها و استرسها و بیپولیها، اون دغدغهها و خستگیها و کلافگیها جای خودش رو به آرامش داده. آرامشی که هرچند گاهی دستخوش تلاطم میشه اما دور نمیشه...
از این که امروز تونستم بعد از مدتها جایی بایستم که فشارهای عصبی کمتری دارم و با آرامش میتونم به فرداهای بهتر فکر کنم، خیلی خوشحالم و خواستم این خوشحالی رو با شما شریک بشم و برای همه اونایی که اینو میخونند و همه اونایی که شرایط مشابه پارسال من دارند، روزهای شادتر و بهتری رو آرزو کنم. برای من شد برای شما هم میشه. برای همه میشه :)