هممون یه بار این جمله رو گفتیم:(می خوام تغییر کنم!می خوام یه چیز دیگه بشم!)
بعدشم خیلی جاها شکست خوردیم و خیلی جاها دنبال راهنما بودیم،
برای تغییر و تحول هم راه های مختلفی بهمون پیشنهاد میشد :
از راه های خودسازی:
مشارطه و
محاسبه و
...
بگیر
تا
تفکر و
تعقل و
تزهد و
تصوف و
تعبد و
تلازم و
تشویق و
تهدید و
تکریم و
تقدیس و
....
ولی من خیلی گشتم و یه راه دیگرو ترجیح میدم، یه راهی که از همه ی روش های قبلی موثره
یه راهی که ملموس تره ،یه راهی که ساده تره و یه راهی که،شیرین تره
تنبه و تحول با ع...ش...ق: ((تعلق))
**************************************************************************
بزارید با یه مثال داستانو روشن کنم:
علی به عنوان یه ورزشکار حرفه ای کشتی ،یه روز تصمیم میگیره که بره تو تیم ملی،
اصلن میدونی تیم ملی رفتن،{عشقشه!}
از اون به بعد شروع میشه:
1-هر روز 6ساعت ورزش(ولی قرار با رفیقا بعد باشگاه چی میشه!!!)
2-برنامه غذایی با حداکثر xکالری درهفته(ولی Xنصف غذایی که میخوره هم نیست!!!)
4-بعدشمXوYوZرو باید هر هفته 2 وعده بخوره(ولی از Yبدش میاد!!!)
5-شب ها ساعت 10 باید بخوابه(ولی لیگ قهرمانان تازه از 11و ربع شروع میشه!!!)
و....
***************************************************************************
داستان تعلق همینه،
این که فرد برای علاقه اش همه ی سختی ها رو بجون می خره
تازه یه لول(سطح) بالاتر ،حتی علاقه های کوچیکترش رو هم نادیده می گیره تا به اون برسه
درست مثل یه عاشق....
*****************************************************************************
آقای حائری شیرازی تعلق رو محور تحول در انسان دونستن
ومجموعه صحبت های ایشون راجب به این موضوع ؛به طور منظم و مرتبط ،با همون کلمات و مثال های قشنگ و همه پسند ،در کتاب تعلق از نشر معارف چاپ شده:
یه نکته:از معدود کتابایی که نه تنها میشه چند بار خوندش،بلکه بایدِباید چند بار خوندش(بسیار موکد)
چون مطمئنا هر دفعه که کتابو می خونید لایه ی جدیدی از حرفا براتون مشخص میشه و تاثیرشو تو جای جای زندگیتون می بینید.
.
فعلا... یا علی!