جاهایی که کوت شده یک فلش بک به مطالب قبل است
جنگ آمریکا در برابر داعش در سال 2015 از ناکجا آباد شروع شد و کشوری که از گذشته نگران جنگ بیپایان در عراق بود، حالا دوباره به جنگ جدیدی به خاورمیانه برگشته است و احساس ترس و وحشت را به تن آمریکایی ها انداخته است. جنگ داخلی چندساله سوریه باعث ایجاد یک گروه تروریستی وحشتناک شد که استفاده خلاقانه آنها در فضای مجازی باعث شد موجی جهانی از جهادگرایان را به سوی خود بکشد. حملات مرگبار اعضای حرفهای داعش در لندن ، پاریس، سن برنادیو، کالیفرنیا، غرب را در مخمصهای انداخت که از 11 سپتامبر به بعد سابقه نداشته است. یکی از مقامات ارشد پنتاگون در آن زمان میگوید : « ما هرچیزی را بررسی کردیم – حتی سینک ظرفشویی- تا بتوانیم در این جنگ پیروز شویم.»
فشار در داخل دولت ایالات متحده بسیار عصبیکننده بود. ثابت شده بود که داعش یک دشمن قوی است و اوضاع خاورمیانه درحال تبدیل شدن به یک کابوس ژئوپولیتیک برای ایالات متحده است، زیرا روسیه، ایران و ترکیه برای حمایت از رقبای مختلف در جنگ سوریه وارد شدند. در آمریکا ، سناتور مک کین، دولت اوباما را به دلیل ناتوانی ظاهری خود دربرابر بحران بشردوستانه درحال رشد بسیار سرزنش کرد.
چاک هیگل وزیر دفاع وقت در زمان بازنشستگی الکساندر گفت : « وزارت دفاع رویکرد خویشتنداری برای هرگونه عملیات سایبری خارج از شبکه دولتی ایالات متحده حفظ خواهد کرد.ما از سایر کشورها میخواهیم همینکار را انجام دهند.»
آنها تنها منتظر فرصتی بودند تا فرماندهی سایبری خودش را ثابت کند.این اتفاق زودتر از چیزی که فکر میکردند اتفاق افتاد.
درهمینحال، گروهی از رهبران امنیت ملی آمریکا – کسانی که به خویشتنداری معتقد نبودند – وارد دولت اوباما شدند. اشتون کارتر جایگزین هیگل در وزارت دفاع شد. اشتون کارتر یک تکنوفیلی بود که از اینکه فرماندهی سایبری در گِل گیر کرده است عصبانی و ناامید شد. چند نفر از مقامات NSA میگویند کارتر عصبانیت خود را به مایک راجرز،دریادار نیروی دریایی که دومین رییس فرماندهی سایبری بود، اعلام کرده بود و از او خواست تا ابزارهای تیم را آپدیت کنند. درنهایت به نظر میرسد داعش فرصتی را برای فرماندهی سایبری فراهم کرد تا بتواند خود را ثابت کند.
در می سال 2014، ناکاسون رهبری آنچه را که به عنوان نیروی ماموریت ملی سایبری ، بازوی تهاجمهی فرماندهی سایبری ایالات متحده شناخته میشد ، به عهده گرفت
این همان لحظهای بود که کاردون و ناکاسون منتظرش بودند. در 7 آوریل 2016 ، فرماندهی سایبری شروع به جمع آوری نیروی ویژه مشترک (ARES) کرد. یک تیم کوچک 50 الی 100 نفری که نام خدای جنگ یونان باستان ، آرس، را برروی خود گذاشتند. در ماه ژوئن کاردون اولین نیروی جنگی سایبری شناخته شده را معرفی کرد و ناکاسون رهبری این گروه را به دست گرفت. یکی از نوآوریهای نیروی ماموریت ملی سایبری این بود که همه تیمهای مختلف تقریبا به یک شکل آموزش دیده بودند.یک نوع آموزش ترکیبی از سیستم تعاملی نیروی هوایی و آموزش مهارتهای مشابه نیروی دریایی. این به این معنی بود که ناکاسون به راحتی میتوانست اپراتورهای مختلف را رهبری کند. ناکاسون گوشهای از دفتر نیروی ماموریت ملی سایبری خود را برای اسکان تیم ARES به همراه یک آسانسور برای انتقال از دفتر شخصی خود تعبیه کرد.
این نوع دفتر – کار در فضای باز و پارتیشن بندی با MDF – برای کسانی که در سیلیکون ولی کار میکنند آشنا است.اما برای ارتش به شدت عجیب و غیر معمولی بود. باکنر میگوید :« ما به درجه افراد اهمیتی نمیدادیم. ما تعداد زیادی افسر جوان ، سرباز، خلبان ، تفنگدار و ملوان داشتیم و در این جنگ همه برابر بودیم.»
ظاهرا او هنگام تفکر لبها خود را به هم فشار میدهد.
ناکاسون در صحنه عملیات بصورت منظم ظاهر میشد. هنگامی که تیم سیستم را آپدیت میکرد یا زمانی که حمله میکردند، او از نزدیک به افراد گوش میداد و لبهایش را به هم فشار میداد. استفان دونالد ، یکی از رزمندگان نیروی دریایی که به عنوان رییس ستاد سازمان ARES خدمت میکرد ، به یاد میآورد : « ما جلسات توجیهی میگذاشتیم و در پایان آن جلسهی 45 الی 50 دقیقهای ، او همه چیز را در دو دقیقه خلاصه میکرد. او توانایی فوقالعادهای در به خاطر سپردن مسائل داشت.»
آنها مجبور شدند نقشه نبرد را از اول بنویسند. ابتدا آنها باید نحوه عملکرد آنلاین داعش را مورد بررسی قرار میدادند – این روند به خودی خود دشوار است – سپس باید میفهمیدند که چگونه میتوان به درستی هدفگذاری کرد. معاون فرماندهی سایبری ، کوین مک لاوین، که ریاست کمیته هدفگیری را به عهده داشت ، اغلب در جلسات اولیه میگفت :« به من با زبان خوش بگو این نقشه چه کاری با آنها (داعش) میکند؟» پاسخ معمولا هکهای بیشماری بودند که آسیب جزئی به داعش وارد میکردند، بود. در ادامه مک لاوین به تیم میگفت تا دائما از خودشان بپرسند: « چه کارهایی میتوانیم در حوزه سایبری انجام دهیم تا در نتیجه جنگ یک تغییر ایجاد کند؟»
مثل همیشه ، NSA جلوی پیشرفت را میگرفت. نشت اسنودن بسیاری از برنامهها و قابلیتهای مخفی NSA را فاش کرده بود و آژانس را مجبور کرد تا با زحمت و سختی زیرساختهای خود را آپدیت و بازسازی کند. درحالحاضر، فرماندهی سایبری در خطر فاش شدن برنامههایش و زیرساختهایش قرار داشت. بحثهای مکرری درباره مبادله اطلاعات بین سازمانها بدون افشای اطلاعات میگرفت.
کاردون به یاد میآورد درگیری فلسفی و ریشهای میان اپراتورهای نظامی که در میدان جنگ فعالیت میکنند و متخصصان اطلاعاتی که در سایه فعالیت میکنند وجود دارد. با ARES به نظر میرسید که این درگیریها فوران کرده است. کاردون میگوید : « آنها میگفتند: اگر این کار را بکنی ، آنها تو را شناسایی میکنند! من فقط به آنها نگاه میکردم و میگفتم : چه اهمیتی دارد ؟ وقتی من با توپخانه ، هواپیما و جتها حمله میکنم ، فکر میکنید آنها نمیدانند مسبب همه اینها ایالات متحده است؟»
بیوقفه از بالا فشارها وجود داشت. یک مقام ارشد به یاد میآورد «راجرز رییس فرماندهی سایبری» میخواست تمام موانع را از سر بردارد تا این مرحله را تمام کنند. درحالی که از این تلاشها هفتهها گذشته بود ، مقامات پنتاگون در مطبوعات از کندی پیشرفت گله میکردند. کارمندان 14 ساعت در روز و 7 روز هفته را کار میکردند.
سرانجام تیم ARES مرحله شناسایی را به پایان رساند و با ایجاد نفوذ در شبکهها و کانالهای ارتباطی داعش، بدافزارهای را راهاندازی کرد و راههایی برای اطمینان از ورود دوباره ایجاد کرد.و در نهایت رییسجمهور را از این موضوع باخبر کردند. این طرح «عملیات سمفونی درخشان» نام گرفت و در آن تلاش میشد با بهرهگیری از نقاط ضعف و بیدقتیهای داعش با آنها مبارزه کنند. تیم ARES کشف کرده بود که علیرغم کمپین رسانهای جهانی و پیچیده و چندجانبه داعش ، این گروه تروریستی به اندازه کابران عادی اینترنت تنبل هستند.آنها تقریبا همه کارها را تنها با 10 اکانت انجام داده بودند.
دونالد ، یکی از رزمندگان نیروی دریایی که به عنوان رییس ستاد سازمان ARES خدمت میکرد
در 8 نوامبر 2016 ،روز انتخابات در ایالات متحده، روزهای سخت فرارسید. (خود مجله از کلمه D Day که نام دیگر عملیات نرماندی در جنگ جهانی دوم است استفاده کرده است.) تیم ARES یک حمله دیجیتالی ایجاد کرد که ارتباطات داخلی تروریستها را هدف قرار میگرفت. دونالد میگوید :«ما همه چیز را راهاندازی کردیم.»
این طرح «عملیات سمگفونی درخشان» نام گرفت و در آن تلاش میشد با بهرهگیری از نقاط ضعف و بیدقتیهای داعش با آنها مبارزه کنند.
ناگهان آنها به یک سد غیرمنتظره برخوردند : آنها درحال تلاش برای ورود به یک حساب کاربری بودند که یک سوال امنیتی ساده «نام حیوان خانگی شما چیست؟» جلوی آنها را گرفت. احساس ترس تمام تیم عملیات را در بر گرفت.تا اینکه یک تحلیلگر به جواب رسید. او گفت جواب 1257 است. تحلیلگر توضیح داد :« من یک سال است که این فرد را زیرنظر دارم. جواب تمام سوالات او همین است. و خب مشخص است که کد، کار کرد. سمفونی درخشان درحال اجرا بود.»
این تیم یکی پس از دیگری از ورود داعش به حسابهای خود جلوگیری میکردند ، پروندهها را پاک میکردند و کنترل را برمیگرداندند و در نهایت فعالیت گروه را غیرفعال میکردند. ناکاسون سال گذشته در مصاحبهای نادر با NPR گفت :« در در 60 دقیقه اول عملیات،من میدانستم که موفق میشویم.ما میدیدیم که اهداف یکی یکی شروع به سقوط میکنند. توصیف آن دشوار است ،اما شما فقط میتوانید با قرارگرفتن در جوی که اپراتورها در آن بودند آن را حس کنید، آنها میدانستند که واقعا خوب عمل کردهاند.»
روز اول ، اپراتورها از روی یک ورق بزرگ که به دیوار آویزان شده بود ، اهداف خود را خط میزدند. اما این فقط نقطه آغاز بود. در مراحل بعدی ، تیم ARES برای تضعیف اعتمادبهنفس داعش به سیستمها و افراد خود دست به حمله زد. این تیم سرعت آپلود داعش را کاهش داد، فایلهای کلیدی را حذف کرد،و چیزی که در دنیای کامپیوتر آن را «IT Gremlin» میخوانند را در سراسر شبکه آنها منتشر کرد. تیم همچنین برای یافتن چیزی که «آتش کشنده نامیده میشود» اقدام کرد. در مجموع، ARES ثابت کرد که موفقیت داعش با قطعه قطعه شدن امپراتوری رسانهای ، از مجله آنلاین گرفته تا برنامه رسمی، کندتر شده است.
این حمله موضوع مهمی را به ایالات متحده در فضای مجازی نشان داد. باکنر میگوید:« عملیات سمفونی درخشان همان چیزی بود که سد داعش را شکست.این حمله مثالی واقعی به مردم داد که میتوانستند آن را درک کنند.»
موفقیت ARES بسیار مهم بود. زیرا به نظر میرسید که وضعیت در بخشهای دیگر فورت مید،مقر NSA، خیلی خوب پیش نمیرفت. در تابستان 2016 ، گروهی موسوم به Shadow Break ابزار هک و تخریبی که از NSA به سرقت رفته بود را منتشر کردند و در آگوست همان سال ، FBI مخفیانه یک پیمانکار سابق NSA را به دلیل پاک کردن پروندههای آژانس که حدودا 50 ترابایت حجم داشت را دستگیر کردند. بسیاری از این نشتها مات و مبهوت شده بودند. جمیز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی، و کارتر ، وزیر دفاع، احساس کردند که «راجرز» در رمزگذاری جواهرات آژانس (منظور اطلاعات) سهل انگاری کرده است و او فرد مناسبی برای این کار نیست.
ناکاسون سومین فرد قدرتمند اطلاعاتی در آمریکا را که به اصطلاح به آن «دو کلاهه» میگویند ، است.
اگر چه او یک تکنیسین نابغه بود. اما برای فرماندهی یک نیروی کار غیرنظامی نامناسب بود. او با کارمندان افراطی برخورد میکرد، با افسران ارشد فرماندهی سایبری در جلسات بد رفتار میکرد و با کارمندان NSA درگیر بود، زیرا دستوراتش طوری به نظر میرسید که انگار درحال مشاوره دادن است. کلاپر و کارتر همچنین او را بخاطر اینکه وقت زیادی را برای سخنرانیهای عمومی و در جادهها میگذراند او را سرزنش کردند و به او دستور دادند تا توجه خود را روی کار خود در فورت مید بگذارد.(یک بار کلاپر به او گفت:«شاید بد نباشه که تو خونه بمونی!»).پاییز آن سال ، برنامه آنها برای اخراج راجرز و تقسیم کردن «کلاه دوگانه» به دو بخش مختلف تصویب شد.آنها میخواستند تا فورت مید را به دو بخش فرماندهی سایبری ارتش و بخش غیرنظامی NSAتقسیم کنند. اوباما برای این کار مردد بود. پس تصمیم گرفت که این تصمیم را به جانشینش – که آن زمان فکر میکرد کلینتون بود – واگذار کند.
اما پس از آن ، درحالی که اولین ساعات عملیات سمفونی درخشان داعش را ویران کرد ، پیروزی غافلگیرانه دونالد ترامپ تمام این نقشهها و فرضیات را از بین برد. درحقیقت، انتخابات، دستوپا چلفتی بودن آژانسهای اطلاعاتی را در بیش از یک مثال نشان داد. روسیه یک حمله پیچیده و سهگانه ، هک و درز ایمیلهای حزب دموکرات، تلاش برای نفوذ به سیستمهای رای دهی و یک کارزار گسترده در رسانههای اجتماعی برای تقویت تقسیمات حزبی، را انجام داده بود.درحالی که مقامات اطلاعاتی ایالات متخده فقط بخشهای مبهی از این مبارزات را فهمیده بودند. آنها نگران بودند که مقابله علنی با روسیه انتخابات نوامبر را کاملا تخریب کند.
هیچکدام از طرفین فورت مید پاسخ مناسب به این حمله نداده بودند: NSAنتوانست وسعت تلاش روسیه را تشخصی دهد و به فرماندهی نظامی هیچ دستوری مبنی بر مقابله به مثل داده نشد. بخش نظامی ، به یاد میآورد که آن موقع اصلا درگیر این موضوع نشدند. یکی از مقامات ارشد فرماندهی سایبری در آن زمان میگوید:« من فکر میکنم این موضوع یک نقطه کور برای ما بود. به یاد ندارم کسی به ما مراجعه کرده باشد و گفته باشد باید کاری کنیم که این اتفاق نیفتند.» حال با اوج گرفتن انتخابات ، به نظر میرسید که روسها از دخالتهای خود راضی بودهاند و حتی نتیجه مطلوب خود را دیدهاند: انتخاب دونالد ترامپ
راجرز که میدانست موقعیتش دربابر کلاپر و کارتر چقدر آسیبپذیر است ، به سرعت ترامپ را در آغوش گرفت و از مرخصی شخصی برای ملاقات با رییس جمهور در برج ترامپ تنها چند روز پس از انتخابات استفاده کرد. ناگهان ، کاخ سفید اوباما هرگونه امید به تغییر ساختار و رهبری NSA و امید به اینکه کاری برای یک رهبر نظامی مخالف همسو با مخالف خود ، خصوصا شخصی که ممکن است در رسوایی روسیه دخالت داشته باشد، را کنار گذاشت. یک مقام ارشد دولت اوباما در پنتاگون توضیح میدهد: « آنها فکر میکردند که اخراج وی و صحبت درباره تقسیم NSA در وضعیت فعلی خطرناک است.»
بنابراین درنهایت، اختلال عملکرد NSA و عدم اطمینان دولت درباره اینکه چگونه آمریکا در دنیای سایبری مورد حمله واقع شده به برنامه تقسیم NSA ضربه زد.
اولین هفتههای دونالد ترامپ در کاخ سفید روحیه NSA که همیشه در فشار بود را بالا نبرد. تنها چندهفته پس از ریاستجمهوری خود ، او با عصبانیت درباره نشتهایی که به نظر او ناشی از فورتمید است توییت کرد. وی در 15 فوریه، به عنوان بخشی از توییتهای طوفانی 7 صبحش نوشت :« اطلاعات به طور غیرقانونی توسط جامعه اطلاعاتی (NSAو FBI ؟) به افراد ناکام نیویورک تایمز و اسوشیتدپرس داده شده است.». او در آینده کل دستگاه اطلاعاتی و نظامی واشنگتن را «دولت پنهان» نامید. چنین اظهار نظرهایی باعث ترس و وحشت تمام افراد NSA شد.کسانی که شغل خود را به عنوان تامین اطلاعات روزانه فرماندهان کل و حفظ امنیت آمریکا بسیار مهم میدانستند. یکی از افراد NSA به من گفت: «مثل آن میماند که پدرم مرا فاحشه میخواند و تمام دنیا روی سرتان خراب میشد.»
با وجود حملات مداوم رییسجمهور به جامعه اطلاعاتی ، ترامپ همچنین زمینه را برای مهمترین نحول در سیاستهای سایبری که در سال 2010 تدوین شده بود را آغاز کرد. از همان روزهای ابتدایی دولت ، کارمندان ترامپ میدانستند که میخواهند همه چیز را بهم بریزند. غریزه آنها مبنی بر اینکه آمریکا باید حمله تهاجمیتری نسبت به حملات متناوب و ناامیدکننده که در سالهای اخیر دولت اوباما در تاسیسات دفاعی ایجاد شده بود، داشته باشند. این مسائل جنجالهایی را ایجاد کرده بود که افرادی مانند ناکاسون را نیز درگیر میکرد.
برخی از اعضای یک گروه مشاوره رسمی پنتاگون به نام «هیئت علمی علوم دفاعی» استدلال کردند که محدودیت سنتی ایالات متحده در دنیای اینترنت باعث جسارت دشمنان خارجی میشود. اگر چه «سمفونی درخشان» نشان دادکه ایالات متحده میتواند اقدامات پیشگیرانهای انجام دهد، اما چنین اقداماتی هنوز اسئثنا هستند. ایران، چین، کره شمالی و روسیه در انجام حملات و عملیاتهای مجازی که زیر آستانه جنگ سنتی باقی مانده بود برای تضعیف قدرت آمریکا احساس آزادی میکنند. بارها و بارها ، ایالات متحده سکوت نسبی نسبت به حملات آنلاین نشان داد: سرقت سوابق پرسنل دولت در سال 2014 توسط چین. هک سونی که کره شمالی مضنون اصلی آن بودند. تلاش روسیه در سال 2016 برای دستکاری در انتخابات ریاست جمهوری. یکی از مقامات ارشد کاخ سفید میگوید: « آنها غذای ما را میدزدیدند. ما میگوییم همه این تواناییها را داریم، اما روند بوروکراتیک ما با ادعاهایمان یکی نیست. علاوه بر این، دولت ترامپ درمورد این مسئله به سختی میتوانست موضح بگیرد : «در این موضوع توافق گستردهای بین دو حزب وجود داشت.»
یکی از مقامات ارشد سایبری درباره دستورالعمل سوم شورای امنیت ملی ترامپ را به طور خلاصه این طور عنوان کرد:
«خون ریزی را متوقف کنید، ساخت چیزهایی که خونریزی میکند را متوقف کنید و طرف مقابل را وادار به خونریزی کنید.»
درسال 2017، دولت ترامپ شروع به توسعه یک استراتژی سایبری کامل ملی کرد که هدف آن قرار دادن ایالات متحده در موضعی چابکتر و فعالتر بود. اجرای این استراتژی بسیار طول کشید. درحالی که خود ترامپ هرگونه بخث درمورد دخالت در انتخابات روسیه را به شدت نادیده میگرفن، همه در خارج از دفتر بیضی رسیدن انتخابات میاندورهای 2018 را حس میکردند و تمایل داشتند تا موضع سختتری نسبت به دخالتهای خارجی بگیرند. این احساس در سال 2017 با حمله گسترده دو باج افزار مورد حمایت دولتهای مختلف جهان (یکی NotPetya که یک ابزار هک دزدیده شده از NSA بود و دیگر WannaCry کره شمالی) افزایش یافت. این حملات صدها میلیون دلار به شبکههای جهان خسارت زد.
این حملات سایبری یک مشکل به وضع وخیم موجود در Fort Meade اضافه کرد: شرکتها استعدادها را شکار میکردند. جی پی مورگان، یکی از پیمانکاران NSA ، تصمیم گرفت تا یک مرکز امنیتی در فاصله چند کیلومتری Fort Meade افتتاح کند تا کارمندان NSA را درباره نبود مشکلات در این شرکت فریب دهد.
در بهار 2018 اخباری مبنی بر اخراج مایک راجرز منتشر شد. برای کسانی که یک دهه گذشته، کار در کنار ناکاسون را گذرانده بودند، وقتی فقط نام او به عنوان مدیر بعدی NSA و رهبر فرماندهی سایبری مطرح شد فقط یک موضوع باعث سورپرایز کارکنان شد : «این اتفاق سریعتر از آنچه مردم فکر میکردند اتفاق افتاد. او در شروع کارها درنگ نکرد.»
در دوره دوقطبی شدن دیوانهوار سیاست، ناکاسون با معرفی خود در سنا خود را معرفی کرد. بزرگترین چالش وی گذراندن جلسات اجباری ملاقات و استقبال با سناتورها در دوره تحلیف بود. ناکاسون، یک کاتولیک محافظهکار، قرار بود که آن سال گوشت و کافئین را کنار بگذارد. او این فرایند سخت و طاقت فرسا را بدون شکستن عهد خود پشت سر گذاشت و هرگز تسلیم یک فنجان قهوه نشد.(حتی اکنون، به عنوان مدیر NSA ، اگر برنامه سفر وی در جاده با زورهای مقدس مانند چهارشنبه خاکستری تداخل داشته باشد، اتوموبیل وی در کلیسا توقف میکند.)
درنهایت، در جلسه تاییدیه وی، متن تاییدیه وی فقط درباره یک تغییر مناسب بود. دن سالیوان ، سناتور جمهوریخواه آلاسکا، اظهار داشت که ایالات متحده «کیسه بکس اینترنت جهان» شده است. ناکاسون صریحا با چنین چیزی موافق بود. ناکاسون درباره مهاجمان خارجی گفت: « من میگویم درحال حاضر آنها فکر نمیکنند که کارشان عواقب زیادی داشته باشد. آنها از ما نمیترسند. هرچه بیشتر سکوت کنیم، دشمنان ما بیشتر قادر به اجرای روشهای خود هستند.»
سالیوان از ناکاسون پرسید که آیا چنین چیزی خوب است.ناکاسون پاسخ داد:« این اصلا خوب نیست سناتور». این شاید موجزترین اظهارات عمومی در مورد دیدگاه استراتژیک ناکاسون بود که او تا به حال ارائه داده است.
ترفیع ناکاسون در فورت مید تحولی ناچیز اما مهمی را در سه آژانس اطلاعاتی برتر کشور ایجاد کرد: سه شخصیت عمومی جنجالی و بزرگ جیمز کومی ، مایک پمپئو و مایکر راجر در ابتدا به ترتیب FBI، CIAو NSA را مدیریت میکردند با کریستوفر وری، جینا هاسپل و ناکاسون طی 18 ماه جایگزین شدند. با توجه به همه گفتهها، این سه فرد در دید عمومی دولت ترامپ محو شدند و درحال حاضر ، همه آنها با هم به خوبی و نزدیک همدیگر کار میکنند.
بی صدا و آرام بودن ناکاسون تغییر ویژهای در فورت مید ایجاد کرد . یک مقام سابق دولت ترامپ که بر ناکاسون نظارت میکرد گفت :« مردم دوست دارند برای او کار کنند. در هر اتاقی میتوانید این را حس کنید. او متخصصی درگیرکننده و فروتن است. حتی جو NSA نیز آرام شد. درعرض 6 ماه ، همه چیز تغییر چشمگیری کرد. درحال حاضر یک NSAوجود دارد که چیزهای به شدت خوب تولید میکند.»
ناکاسون زمانی رهبری را در دست گرفت که همه میدانستند که ایالات متحده به اندازه کافی برای مقابله با جنگ سایبری سریع نیست. یکی از مقامات سابق در سال 2018 به من میگفت:« ما در حال حاضر در اواسط 11 سپتامبر هستیم. مثل اینکه روز 11 سپتامبر آهسته شده باشد و 5 الی 10 سال طول بکشد. اما برخلاف 2001 برجها الان در اطراف ما دیگر سقوط نمیکنند.»
ناکاسون وارث یک منظر سیاسی و نظامی بود که از زمان الکساندر به طور قابل توجهی تغییر کرده بود. فرماندهی سایبری بیش از 6000 کارمند دارد. رشد چشمگیری که اولین بار توسط ناکاسون انجام شده است. اکنون NSA حدود 38000 پرسنل به علاوه حدود 20.000 پیمانکار دارد.
اما ناکاسون بیش از وسعت امپراطوریاش قدرت دارد. کاخ سفید اختیار تصمیمگیری در مورد عملیات تهاجمی را که همیشه توسط رییس جمهور انجام میشد را به او اعطا کرد. شورای امنیت ملی ترامپ آنچه Aufragstaktik میگوید روی آورده است. این اصطلاح به معنای «دستورات عملیاتی» است.کاخ سفید هدف را مشخص میکند،فرمانده تاکتیک ها را تعیین میکنند. همانطور که یک مقام ارشد دولت میگوید :«رییس جمهور اهداف و جهت استراتژیک خود را مشخص میکند، سپس تیم خود را برای انجام این اهداف مدیریت میکند.(به نظر میرسد این رویکرد هم منعکس کننده یک چشمانداز استراتژیک واقعی است که از چابکی و همچنین امتیاز ویژه رییس جمهور برخوردار است.) کاخ سفید میگوید:«چه در فضای مجازی و چه در غیراینصورت، رییس جمهور به طور خاص در جزئیات نقش ندارد.» همانطور که یک مقام دفاعی توضیح میدهد:« ترامپ، با شجاعت ، یا بی پروایی، میگوید فلان کار را بکن، این چیز را آزاد کن و وقت زیادی را صرف تفکر درمورد اثرات ثانویه نمیگذارد.»
این رویکرد در سپتامبر 2018 در استراتژی سایبری تکمیل شده دولت، اولین بار در 15 سال گذشته، توسط جان بولتون، مشاور امنیت ملی ، ایجاد شد. بولتون، که چند هفته قبل از شروع کار ناکاسون در فورت مید در کاخ سفید شروع به کار کرد، روند تایید شورای امنیت ملی برای عملیات سایبری را از بین برد. یک مقام پیشین کاخ سفید میگوید:«ما آموختهایم که بدون برداشتن موانع بروکراتیک نمیتوان تهاجمی بود.»
ناکاسون به سرعت از اقتدار جدید خود تحت فلسفهای که «تعامل مداوم» نامیده است استقبال کرد. در پاییز 2018 فرماندهی سایبری، هکرهای روسی که در انتخابات 2016 مداخله کرده بودند توسط یک عملیات که توسط ترامپ تایید شده بود هدف قرار داد. این عملیات که «خدایان مصنوعی» نام داشت، ترول های اینترنتی آژانس تحقیقاتی اینترنتی را هدف قرار داد و آنها را تحت هشدارهای خاص با پیام «ما میدانیم شما کی هستید» قرار داد و همچنین آژانس تحقیقات اینترنتی را در انتخابات 2018 آفلاین کرد.
بخشی از ایده تهاجمی بودن این است که دشمنان را محاصره کنیم. یکی از مقامات توضیح میدهد:« برخی از چیزهایی که امروزه اتفاق میافتد ممکن است پیچاندن دشمن باشد تا آنها تمام وقت خود را برای حل آسیبپذیریها،فهمیدن اینکه چه کسی خرابکاری کرده است، و درواقع چه خبر است، کند. این موضوع توجه و منابع دشمن را مصرف میکند.»
به نظر میرسید آزار و اذیت فرماندهی سایبری نسبت به آژانس تحقیقات اینترنتی جواب داده بود و انتخابات میان دورهای بدون هیچ مشکلی برگزار شد. الیز استفانیک، نماینده ایالات متحده، عضو کمیته اطلاعات مجلس و خدمات مسلح که بر ناکاسون نظارت میکرد میگوید:« انتخابات 2018 یک موفقیت چشمگیر بود.» رویکرد «تعامل مداوم» از بسیاری از جهات، تلاشی برای تطبیق درسهای ماموریتی است که ناکاسون در سال 2016 علیه داعش انجام داد و صبر استراتژیک NSA میباشد. حملات آنلاین را نمیتوان مانند حملات موشکی هاوک انجام داد و هرساعتی در هر مکانی روی کره زمین آن را مستقر و اجرا کرد. باکنر که سال گذشته در بخش سیاستهای سایبری ارتش بازنشسته شد میگوید:« برای عملیات سایبری ، نمیتوانید از ارتش بخواهید «خب آماده باشید» بلکه این دسترسیها و درک چگونگی عملکرد دشمن در فضای مجازی سالها طول میکشد و اگر چیزی را برای سال بعد میخواهید باید از همین الان شروع کنید.»
هشت ماه پس از ماموریت روسیه، در ژوئن 2019، ایران یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی را بر فراز تنگه هرمز سرنگون کرد. در پاسخ، فرماندهی سایبری به شبکههای ارتباطی ارتش ایران حمله کرد و یک پایگاه داده ردیابی را که به ایران کمک میکرد کشتیهای خلیج فارس را هدف قرار دهد، پاک کرد. چند ماه پس از آن، فرماندهی سایبری تیمی را به مونته نگرو اعزام کرد تا از نزدیک ببیند که روسیه چگونه به شبکه آنجا نفوذ میکند. ناکاسون آن را یک ماموریت «شکار به جلو» نامید تا برای حملات آینده به ایالات متحده آمادگی بیشتری داشته باشد. تیم ها به اوکراین و مقدونیه هم رفتند.
ناکاسون در پاییز در مجله Foreign Affairs نوشت: « ما یاد گرفتیم که نمیتوانیم صبر کنیم تا حملات سایبری بر شبکههای نظامی ما تاثیر بگذارد.» او که با مشاور ارشد خود مایکل سولمایر این را نوشته بود سعی کرد استراتژی جدید را ترسیم کند. او گفت :« ما یاد گرفتیم که دفاع از شبکههای نظامی ما نیاز به اجرای عملیات خارج از شبکههای نظامی ما دارد.»
آژانس امنیت ملی (NSA) همچنین برای برقراری ارتباط بیشتر با جامعه امنیتی ، چند قدم دیگر نیز برداشته است. سرعت اخطارهای هشداردهنده آسیبپذیریها و بدافزارها در سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است، که بخشی از آن بر روند رسمی افشایی که توسط دولت ترامپ در سال 2017 توسعه یافته، تاثیر گذاشته است. و فرماندهی سایبری فضایی برای برای جلسات در نزدیکی فورت مید ایجاد کرده است که برای میزبانی جلسات و کنفرانسهای طبقهبندی نشده با صنعت آمریکا طراحی شده است.
به شکل عجیبی ، با توجه به عصبانیت اولیه رییس جمهور از NSA به عنوان شخص اصلی در توطئههای «دولت پنهان» خیالی، کاخ سفید به نظر میرسد کاملا از کار ناکاسون و NSA و فرماندهی سایبری راضی باشد. ناکاسون هرگز در یک توییت ترامپ ظاهر نشده است و سیاست سایبری به یکی از مهمترین برنامههای ثابت در دولت آشفته ترامپ تبدیل شده است. در کاخ سفید، مدتها است که نمونه کارهای سایبری توسط یک کارمند جوان شورای امنیت ملی به نام جوشوا استاینمن که کارافرین جوراب لوکس در سیلیکون ولی و مامور سابق نیروی دریایی است و از معدود افرادی است که مدت زیادی است در دولت ترامپ مسئولیت دارد، انجام میشود. کت و شلوارهای درجه یک ، کراوات های ویندسورک و جورابهای مجللش یک چیز نادر در دولت است. او حامی این دیدگاه بوده است که ماموریتهای تهاجمی و دفاعی NSA نباید از قوائد مستثنا باشد،بلکه باید قوائد خودش را داشته باشد. اوبراین مشاور امنیت ملی میگوید: «وقتی رییس جمهور شروع به کار کرد، وی به صراحت اعلام کرد که ما باید در فضای مجازی رقابتی تهاجمیتر با دشمنان خود داشته باشیم.» در طول سه سال گذشته، جاش و ژنرال ناکاسون برای اجرای هدف رییس جمهور تلاشهای بسیاری کردهاند.
در عین حال، حملات سایبری ایالات متحده به اندازه کافی رایج شده است و کاخ سفید از نتایج آنها به اندازه کافی خوشحال است.اوبراین، به عنوان چهارمین مشاور امنیت ملی ترامپ در سپتامبر 2019 مسئولیت خود را آغاز کرد تا نامه موفقیت آمیز بودن عملیات فرماندهی سایبری را به رییس جمهور بنویسد. به نظر میرسد حداقل دوبار اوبرایان از زمان تصدی مسئولیت از این دست نامهها ارسال کرده است؛ درحالی که تاکنون هیچ کدام از حملات علنی نشده است.
انتخابات 2020
درحالی که فرماندهی سایبری و NSA در مورد برنامههای خاص خود درباره انتخابات 2020 سکوت کرده اند، ناکاسون بارها و بارها گفته است ایالات متحده سخت تر و سریعتر از 2016 مبارزه خواهد کرد.او میگوید:«هدف شماره یک ما در آژانس امنیت ملی و فرماندهی سایبری انتخابات ایمن و قانون در سال 2020 است.»
در ماه نوامبر هر اتفاقی بیافتد، امپراطوری ناکاسون احتمالا یک جزیره با ثبات نسبی باقی بماند. یکی از مقامات سابق فرماندهی سایبری میگوید:« پاول تازه در سازمانهای مختلف کارمندان را آرام کرده است.» با این حسابها، ناکاسون که یکی از تنها چهار عضو اقلیت نژادی در میان 41 فرمانده برتر ارتش است، قدرت خود را در فورت مید نگه میدارد. او بی پروا است و در هر فرصتی توصیههای دوستانش را جمع میکند و آنها را با علاقه مشتاق میکند. او رسمی، بخشنده و منظم است. دستیاران و همکارانش به شوخی میگویند که او به ندرت با بیش از دو یا سه جمله به سوالات پاسخ میدهد و دستیارانش عادت دارد که با تنها سه نقطه دستورات را دریافت کنند.
سالها تیم ناکاسون و خانوادههایشان هرشب جمعه با هم دیگر شام را سرو میکنند.قبل از همه گیری کرونا، او مقامات ارشد دولت را برای صرف شام در اتاق ناهارخوری NSAمیزبانی میکرد. غذا را از منوی سرآشپز برجسته آنجا انتخاب میکردند و سپس یک سخنرانی کوتاه میکرد و سپس به بحث درمورد چالشهای آژانس میپرداختند.
بزرگترین سوالی که اکنون فورتمید با آن روبرو است این است که آیا ناکاسون آخرین فرمانده نظامی NSA خواهد بود؟ نقش «کلاه دوگانه» ده ساله نظارت بر NSA و فرماندهی سایبری، تلاشها را برای تقسیم بازو نظامی ماشین جنگ سایبری آمریکا از بازوی اطلاعاتی غیر نظامی آن بیشتر کرده است. جیمز ماتیس، اولین وزیر دفاع ترامپ، در مورد تقسیم نقشها در پایان سال 2018 صحبت کرد اما قبل از اجرای آن استعفا داد. ناظران در سراسر جامعه اطلاعاتی ارتش و کپیتال هیل (کنگره) میگویند که احتمال کمی میدهند که این تقسیم اتفاق بیفتد.
این ممکن است تا حدی به این دلیل باشد که ثابت قدم بودن ناکاسون به عنوان یک رهبر ، اکنون نیازها را کاهش داده است. به شکل عجیبی در عصری که به نظر میرسد بخش بزرگی از دولت و بوروکراسی واشنگتن بهم ریخته است، بزرگترین موفقیت ناکاسون اجتناب از جلب توجهها است. در مورد این سوال که آیا امپراطوری فعلی ناکاسون باقی میماند یا نه،ناکاسون دیدگاه قاطعی دارد. یکی از مقامات میگوید:«پاول با جدایی فرماندهی سایبری با NSA مخالف است.در این زمینه مانند بسیاری از زمینههای استراتژیک سایبری آمریکا، پاول پیروز خواهد بود.»
«پایان»
منبع: Wired USA