مهاجرت و کوچ افراد به شهرهای بزرگ تر با امکانات بیشتر موضوع جدیدی نیست. دراز روزگاریست که انسان ها با دلایل گوناگون که گاه نشات گرفته از رضایت و گاه نشات گرفته از اجبار بوده است کم و بیش زادگاه و محل سکونت خود را ترک گفته و با ذهنی پر از امید به دنبال تداعی کردن آرزوهای خود به پیش میروند. اما این تمام ماجرا نیست و نمیشود انکار کرد که آنچه در سالهای اخیر بیش از هر موضوعی جلب توجه میکند مهاجرت شمار زیادی از شرکت های انفورماتیک به پایتخت است.
اما حال آن که تب راه اندازی استارتاپ در میان جوانان شیوع پیدا کرده است این موضوع بیش از پیش به چشم میآید که آنها پایتخت را همچون راهی برای رسیدن به کعبه آمال و آرزوهای خود میبینند. اگرچه که از حق نگذریم تفاوت امکانات پایتخت با دیگر شهرهای کشور حتی شهرهای بزرگ، گاها در حرف هم انکارناپذیر است.
به جان خریدن سختی اولیه و مهاجرت به پایتخت به جای فعالیت در سایر شهرها برای کسب و کارهای تازه نفس را میتوان به تفاوت دویدن در سربالایی و در مسیری هموار تشبیه کرد؛ حتی اگر در هر دو حالت انرژی یکسانی را برای پیمایش مسیر صرف کنید تفاوت میان مسافتی که پیمودهاید غیرقابل انکار است.
تاریخچه کسب و کارها و صنایع بزرگ امروزی به خوبی نشان میدهد که در هر نقطه از جهان میتوان شرکتی راه انداخت و آینده را تغییر داد، اما این اتفاق در مرکز گرانش آن صنعت کاری مسلما سادهتر است. حالا خواه پاریس و مد باشد، خواه سیلیکون ولی و تکنولوژی.
درست یا غلط در وضعیت فعلی حباب کارآفرینی، صاحبان کسب و کارها که هر شب رویای موفقیت و تغییر دنیا را میبینند، بازار پایتخت را بزرگترین هدف خود میدانند و بر این باورند که اگر بتوانند در بازار ۱۵ میلیون نفری تهران موفق باشند تسخیر بازار سایر استانها کاری ساده است.
اما اگر بخواهیم کمی واقعبینانه تر به موضوع نگاه کنیم درمییابیم که همه تقصیرات را هم نبایست متوجه صاحبان کسب و کارها دانست، موضوعی که سالیانی است شرکتهای انفورماتیک و امروزه استارتاپهای فعال در شهرستانها را رنج میدهد نبود نیروی متخصص در این شهرها است. به شکلی که همان نیروهای فنی متخصص نیز شهر خود را سقف کوتاهی در برابر آرزوهایشان میدانند و و علیرغم همه مشکلات بین راه، کامیابی خود را در گرو مهاجرت به یکی از شرکتهای پایتخت نشین میبینند. حتی اگر این شرکت و موقعیت شغلی جدیدشان از آنچه تا امروز بودهاند پایینتر باشد.
در این شرایط مدیران کسب و کارها که نمیخواهند از گردونه رقابت کنار بروند راهی به جز تن دادن به مهاجرت و شروعی از نو، در جایی نو ندارند.
اما به راستی آیا نمیتوان سرویسی موفق در شهرستان داشت؟ پرسیدن این سوال از افرادی که اعتقاد دارند صرف خواستن یک استارتاپ از هر نیروی دیگری قویتر است اما درنهایت تصمیم به مهاجرت گرفتهاند، مطمئنا پاسخهای جالبی دارد.