در شرکت همکاری داریم که شوخ طبعه و همیشه یک سری نکات کمرنگ رو به یک طنز بامزه تبدیل میکنه، من به تازگی متوجه شدم در دل شوخیهاش نکات جالبی رو بیان میکنه، برای همین خیلی خوب به برونریزیهای شوخی طورش گوش میدم.
یک روز دوستی آمده بود برای پرسش یک موضوعی و هر کدام از ما در گوشهای از شرکت مشغول پیشبرد کاری با مشتریان درون سازمانی بودیم، و زمانی همه با هم رسیدیم که قضیه حل شده بود، همکار شوخ طبع، تا ما رو دید با لحنی بامزه گفت:
"همینطوریه! اچ آر همیشه دیر میرسه"
وقتی به نکته عنوان شده فکر میکردم پر بیراه نبود، در خیلی از سازمانهای ایرانی وقتی پای حرف کارکنان مینشینی و تجربیاتشان را میشنوی این موضوع را به وضوح حس میکنی، در خیلی موضوعات که باید اچ آر متولی و بسترساز و راهبرش باشد اما جاش خالیه یا دیر خبردار میشه!
به امید اینکه HR یا همانHC در بسیاری از شرکتهای ایرانی در نقش اصلی خودش یعنی مربیگری قرار بگیره که یکی از راههاش دنبال کردن و یادگرفتن از تجربیات شرکتهای موفق دنیاست.
#به_قلم_ساناز