من معمولا کتاب های موفقیت و یا بیوگرافی رو نمیخونم. یا بهتره بگم کلا نمیخونم. اخیرا دوتا کتاب کفش باز و اسب سیاه رو توی بازار زیاد میبینیم. خب منم از سر کنجکاوی خریدمشون و خوندمشون. الان تقریبا دو هفته از زمانی که مطالعه شون کردم میگذره و نصف شبی گفتم بد نیست دربارشون یه پست بزار م تا بقیه هم استفاده کنن. هیچ نظری رو نمیخوام دربارشون بدم چون میدونم که کاملا سلیقه ای و دیدگاهت بستگی به اون پله ای داره که الان روش وایسادی. فقط خواستم چند تیکه کتاب رو از اسب سیاه بزارم.
شماره 1 :
فکر میکنم همه چیز به انگیزه برمیگرده. اگه واقعا بخوای یه کاری رو انجام بدی براش سخت تلاش میکنی.
شماره 2 :
وقتی کمدم رو بهم میریزم و دوباره مرتبش میکنم احساس بهتری دارم.
شماره 3 :
با خودت صادق باش.
شماره 4 :
وقتی نوبت به شناخت علم میرسه، جزئیات خیلی اهمیت داره.
شماره 5 :
سرنوشت شانسی نیست، انتخابیست.
شماره 6 :
بسیاری از ما وقتی به جایی میرسیم میفهمیم که داشتیم به کجا میرفتیم.
شماره 7 :
از استاندارد های دوری کن.
این 7 تیکه قرار نیست 200 صفحه از یک کتاب رو توصیف کنه، ولی میتونه ارزش مطالعه ش رو بالا ببره. در نتیجه پیشنهادش میکنم.
درباره ی کفش باز هم باید بگم که اگر آدمی هستید که دنبال هیجان و داستان های شگفت انگیز داستانید اصلا پیشنهادش نمیکنم.
فقط صادقانه و واقعی پله به پله ی موفقیت رو توضیح میده. البته به طور واقعی، پس ارزش مطالعه رو داشت. حداقل برای من.