سانیا علی نژاد·۴ ماه پیشنه، نوپ، نوچ، نخیرتعدادی سوال تکراری وجود دارند که زیاد پرسیده میشن و جوابم به همهشون نه است. همه رو اینجا جمع میکنم چون حوصله هزاربار تایپ کردن نه رو ندار…
سانیا علی نژاد·۴ ماه پیشاگه فقط یک نفر دوسم داشته باشه من خوشحالماگه کسی باشه که عاشقانه دوسم داشته باشه کافیه، اگه پول بیشتری داشته باشم خوشحالم، اگه یه خونهی بزرگتر داشته باشم خوشحالم، اگه کسی عاشقم ب…
سانیا علی نژاد·۶ ماه پیشبا خانوادهی ناسازگارمان چه کنیم؟همهی ما این رو خوب میدونیم که هیچکس 100 درصد حرفاش درست نیست. خصوصا اگر یه دختر 16 سالهی به بلوغ نرسیده باشه که توی وبلاگش پستای خزعبلات…
سانیا علی نژاد·۶ ماه پیشتولدِ امشب :)به کیک تولد مقابلم چشم میدوزم؛ تاریکی خانه را در آغوش کشیده است و هالهای از نور زرد و نارنجی شمعها در چشمانم سوسو میزند. به عکس روی کیک…
سانیا علی نژاد·۶ ماه پیشچرا روزایِ تولدت خوشحال نیستی؟اکثر ما آدما روزای تولدمون دچار یک احساس درد و شکستگی گاها موقت یا چند روزه میشیم. ولی واقعا دلیل اصلیش چیه؟ چرا توی همچین روز مقدسی که روز…
سانیا علی نژاد·۶ ماه پیشنظر شخصی من درباره کتاب اسب سیاهمن معمولا کتاب های موفقیت و یا بیوگرافی رو نمیخونم. یا بهتره بگم کلا نمیخونم. اخیرا دوتا کتاب کفش باز و اسب سیاه رو توی بازار زیاد میبینیم.…
سانیا علی نژاد·۷ ماه پیشدلم تنگه؟:)خلع درون را به خوبی احساس میکند. هراسان به دنبال کسی است که نمیشناسد. شاید هم به دنبال چیزی میگردد که تا به حال ندیده است. چه میخواهد؟…
سانیا علی نژاددرنامـهای به تو که نمیخوانی·۷ ماه پیشنامه هایِ جا مانده از جا تَکهمحبوب من، سلام!حال که دستی به قلم دارم و برای تو، خواهم نوشت بیا و در فراسوی هرآنچه هست و نیست برای هم جان بدهیم.بیا تا جهانی پر از دلدادگی…
سانیا علی نژاد·۷ ماه پیشنوشته ساعت چهار صبحباید خیلی چیزارو طرد میکردم و پشت سر میزاشتم. وقت زیادی نداشتم. باید از لابهلایِ دفترچههام یکی رو انتخاب میکردم. حتما تویِ اونا کلی خاط…
سانیا علی نژاد·۷ ماه پیش«خودت را برسان»اکنون که تصمیم به کتابتِ رسالهای که تنپوشِ غم به تن دارد زدهام بیش از روزهای گذشتهای که غرق در اندوهِ جا خوش کرده در لحظاتشان بودهام،…