پیرو پست قبلی که توش درد و دل کرده بودم از اینکه خیلی دوست دارم اثر گذاریم رو توی دنیا افزایش بدم٫ نشستم فکر کردم و یه ایده رسید به ذهنم. اما راستش رو بخواین خیلی جرات میخواد که ایده ام رو عملی کنم. احساس میکنم اعتماد به نفس ندارم. در واقع اعتماد به خودم ندارم. ولی فکر میکنم گاهی نداشتن اعتماد به خود ناشی از امتحان پس ندادن هست. یعنی من خودم رو توی موقعیتی قرار نداده ام که توش خودم رو محک بزنم و بفهمم تواناییم چقدره و بهش اعتماد داشته باشم. این ایده شاید شباهت داشته باشه به یه چالش که توش شاید من بتونم یه فیدبک بگیرم از تواناییم و اعتمادم به خودم بالاتر بره یا لااقل تنظیم بشه.
این ایده خیلی خارج از دایره امنم هست و فکر میکنم اگر بخوام پرفکت و کم نقص انجامش بدم باید از هیلی جهات بهش فکر کنم و اون خیلی جهات دیگه هم باز این ایده رو خارج تر از دایره امنم میکنه. فعلا میخوام خیلی آروم آروم و با احتیاط از دایره امنم خارج بشم و دایره امنم رو بزرگتر کنم. نیاد یهو بپرم توی پنیک زون!
نیاز دارم بشینم فکر کنم و بنویسم که برای ایده ام چه چیزهایی نیاز دارم و چه قدمهایی میخوام بردارم .
توکل به خدا! ببینیم چی میشه آخرش...
