بهعنوان یک طراح محصول، هدف اصلی شما ساختن تجربهای بینقص و لذتبخش برای کاربر است. اما یک حقیقت مهم وجود دارد: اگر کاربران نتوانند محصول شما را پیدا کنند، بهترین تجربه کاربری هم بیفایده خواهد بود. اینجاست که همکاری با تیم سئو (SEO) به یک ضرورت تبدیل میشود، نه یک انتخاب.
سئو فقط وظیفه تیم مارکتینگ نیست. تصمیمات شما بهعنوان طراح، تأثیر مستقیمی بر دیده شدن محصول در موتورهای جستجو مانند گوگل دارد. بیایید ببینیم این همکاری در عمل چگونه اتفاق میافتد.
چرا سئو برای یک طراح محصول اهمیت دارد؟
به زبان ساده، سئو به موتورهای جستجو کمک میکند تا محتوای سایت شما را بهتر بفهمند، ایندکس کنند و به کاربران مناسب نمایش دهند. اگر طراحی شما به گونهای باشد که رباتهای گوگل را گیج کند یا مانع دسترسی آنها به صفحات مهم شود، محصول شما در نتایج جستجو دفن خواهد شد. در واقع، یک طراحی خوب باید هم برای انسانها و هم برای رباتها بهینه باشد.
گوگل برای درک موضوع یک صفحه، به ساختار آن و تیترها نگاه میکند. استفاده صحیح از تگهای <h1>, <h2>, <h3> و... به گوگل میگوید که سلسلهمراتب محتوای شما چگونه است.
اشتباه رایج: استفاده از چند تگ <h1> در یک صفحه، فقط به این دلیل که از نظر ظاهری بزرگ و پررنگ هستند. این کار گوگل را سردرگم میکند که موضوع اصلی صفحه چیست.
راهکار درست: در هر صفحه فقط یک <h1> برای عنوان اصلی به کار ببرید. برای تیترهای فرعی، به ترتیب از <h2>, <h3> و... استفاده کنید. برای تغییر ظاهر آنها، از CSS کمک بگیرید، نه تگهای اشتباه.

رباتهای گوگل لینکهایی را دنبال میکنند که در کد HTML به صورت استاندارد (<a href="...">) نوشته شده باشند. اگر منوها یا دکمههای اصلی سایت فقط با جاوااسکریپت کار کنند و لینک واقعی نداشته باشند، گوگل نمیتواند صفحات متصل به آنها را پیدا و ایندکس کند.
اشتباه رایج: طراحی یک مگامنو (Mega Menu) که لینکهای آن فقط با جاوااسکریپت مدیریت میشوند و تگ <a> واقعی ندارند.
راهکار درست: همیشه از تگهای <a> با آدرس مشخص (href) برای لینکدهی استفاده کنید. انیمیشنها و تعاملات ظاهری را میتوانید با جاوااسکریپت به آن اضافه کنید.

تصاویر بهینه، هم سرعت بارگذاری صفحه را افزایش میدهند (که برای تجربه کاربری و سئو حیاتی است) و هم به گوگل کمک میکنند محتوای تصویری شما را درک کند.
اشتباه رایج: آپلود یک تصویر ۴ مگابایتی با نام IMG_4581.jpg برای بنر اصلی سایت.
راهکار درست:
نام توصیفی انتخاب کنید: بهجای نامهای پیشفرض، از نامهایی مانند gold-ring-with-diamond.jpg استفاده کنید.
حجم را کم کنید: تصاویر را فشرده کرده و از فرمتهای مدرن مانند WebP بهره ببرید.
متن جایگزین (Alt Text) را فراموش نکنید: همیشه تگ alt را برای تصاویر پر کنید. این متن هم به کاربران نابینا کمک میکند و هم به گوگل میگوید تصویر درباره چیست.
امروزه گوگل سایت شما را ابتدا بر اساس نسخه موبایل آن ارزیابی میکند (Mobile-First Indexing). اگر سایت روی موبایل تجربه کاربری ضعیفی داشته باشد (مثلاً دکمهها خیلی کوچک باشند یا کاربر مجبور به اسکرول افقی شود)، رتبه شما آسیب خواهد دید.
چکلیست طراحی برای موبایل:
آیا فونتها خوانا هستند؟
آیا دکمهها و لینکها به راحتی قابل کلیک کردن هستند؟
آیا صفحه به سرعت بارگذاری میشود؟ (توجه به Core Web Vitals)
استفاده از تبها و آکاردئونها برای نمایش محتوا، طراحی را خلوتتر میکند. اما مراقب باشید! گوگل به محتوایی که در نگاه اول قابل مشاهده است، اهمیت بیشتری میدهد.
نکته کلیدی: اگر اطلاعات بسیار مهمی (مانند پاسخ به سوالات کلیدی کاربران) پشت یک کلیک پنهان شده باشد، ممکن است گوگل ارزش کمتری برای آن قائل شود.
راهکار درست: محتوای حیاتی را تا حد امکان به صورت باز نمایش دهید. اگر مجبور به پنهان کردن آن هستید، مطمئن شوید که محتوا در کد HTML صفحه وجود دارد و فقط از نظر بصری مخفی شده است.
طراحی دسترسپذیر یعنی محصول شما برای همه افراد، از جمله کسانی که دارای معلولیتهای جسمی یا شناختی هستند، قابل استفاده باشد. جالب است بدانید که بسیاری از اصول دسترسیپذیری، مستقیماً به بهبود سئو نیز کمک میکنند.
متن جایگزین (Alt Text) برای تصاویر: هم برای کاربران نابینا که از صفحهخوان استفاده میکنند ضروری است و هم برای رباتهای گوگل.
کنتراست رنگ کافی: مطمئن شوید متنها به راحتی قابل خواندن هستند.
لینکها و دکمههای قابل فهم: بهجای استفاده از یک آیکن تنها (مانند ذرهبین)، از متن یا برچسب aria-label برای توضیح عملکرد آن استفاده کنید.
رعایت ترتیب تگهای عنوان: همانطور که گفته شد، هم به کاربر و هم به گوگل در درک ساختار صفحه کمک میکند.
برای بررسی دسترسپذیری از نظر رباتها میتوانید با سایت پیج اسپید کار کنید.

بخشی از صفحه که کاربر در لحظه ورود و بدون اسکرول کردن میبیند (top of the Fold)، حیاتیترین قسمت برای جلب توجه اوست. اگر این بخش دیر بارگذاری شود، هم تجربه کاربری و هم سئو به شدت آسیب میبینند. چرا؟
کاربر بیحوصله میشود: احساس میکند سایت کند یا خراب است و به سرعت صفحه را ترک میکند (افزایش Bounce Rate).
گوگل نمره منفی میدهد: معیارهای Core Web Vitals، بهخصوص شاخص LCP (Largest Contentful Paint)، به دلیل تأخیر در نمایش بزرگترین عنصر تصویری، افت میکنند.
مثال از یک طراحی بد: قرار دادن یک ویدیوی ۱۰ مگابایتی با پخش خودکار (autoplay) در هدر صفحه. تا زمانی که ویدیو بارگذاری نشود، کاربر با یک فضای خالی مواجه میشود، دکمه فراخوان (CTA) را نمیبیند و گوگل نیز صفحه را به دلیل سرعت پایین جریمه میکند.
راهکارهای هوشمندانه برای طراحان:
استفاده از تصویر جایگزین (Placeholder): به جای بارگذاری مستقیم ویدیو، یک تصویر سبک و جذاب از آن را نمایش دهید. ویدیو تنها پس از کلیک کاربر بارگذاری شود.
بارگذاری با تاخیر (Lazy Loading): برای تصاویر و ویدیوهایی که در بخشهای پایینی صفحه قرار دارند، از loading="lazy" استفاده کنید تا تنها زمانی که کاربر به آنها نزدیک میشود، بارگذاری شوند.
بهینهسازی فرمتها: ویدیوها را فشرده و با فرمت mp4 یا webm استفاده کنید. بهتر است ویدیو را روی سرویسهایی مانند یوتیوب یا ویمئو آپلود کرده و iframe آن را به صورت بهینه (مثلاً فقط پس از کلیک) بارگذاری کنید.
پیشبارگذاری (Preload) منابع کلیدی: فونتهای سفارشی یا تصویر اصلی هدر را با rel="preload" به مرورگر معرفی کنید تا در اولویت بارگذاری قرار گیرند.
به یاد داشته باشید، هر عنصری که در بالای صفحه قرار میدهید، مستقیماً روی سرعت تأثیر دارد. در دنیای تجربه کاربری، ۲ تا ۳ ثانیه تأخیر یعنی از دست دادن کاربر و هدایت او به سمت رقبا!

چگونه این همکاری را شروع کنیم؟
یک کارشناس سئو را به جلسات اولیه طراحی دعوت کنید. نظرات او در مراحل ابتدایی میتواند از دوبارهکاریهای پرهزینه در آینده جلوگیری کند.
یک چکلیست سئو برای تحویل نهایی طراحی داشته باشید. قبل از تحویل طرح به تیم توسعه، مطمئن شوید مواردی مانند ساختار تگها، لینکها و بهینهسازی تصاویر رعایت شدهاند.
در ابزارهای طراحی (مثل Figma) یادداشت بگذارید. میتوانید مشخص کنید که کدام بخش باید تگ <h1> باشد یا برای یک تصویر خاص، متن alt پیشنهادی خود را بنویسید.
جمعبندی
طراحی خوب فقط به زیبایی و حس خوب محدود نمیشود؛ به دیده شدن هم بستگی دارد. اگر محصول شما در گوگل پیدا نشود، هیچ کاربری فرصت تجربه کردن آن را نخواهد داشت. پس همیشه به یاد داشته باشید که شما هم برای انسانها طراحی میکنید و هم برای رباتها. موفقیت محصول شما در گرو رضایت هر دوی آنهاست.