ویرگول
ورودثبت نام
Sara Ghasemi
Sara Ghasemi
Sara Ghasemi
Sara Ghasemi
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

رنگ هشدار همیشه نارنجی نیست.

تلاقی رنگ‌ها: وقتی زبان برند، با زبان هشدار UX درگیر می‌شود

چند وقت پیش بین من و طراح گرافیک تیم تبدیل، بحثی داغ شکل گرفت:
من از دید UX می‌گفتم پیام‌های هشدار و خطا باید با رنگ‌های هشداردهنده مثل نارنجی و زرد نمایش داده شوند.
اما او می‌گفت: «نه! نارنجی و زرد اصلاً مناسب نیست، چون رنگ برند ما زرده؛ وقتی هشدار رو نارنجی کنیم، کاربر فکر می‌کنه یه CTA دیده! و رنگ برند با حس هشداردهنده تلفیق میشه.»

اول فکر کردم مقاومت بی‌مورد داره؛ ولی هرچی بیشتر بررسی کردیم، دیدم حداقل نیمی از حق با اوست.

ما طراحان محصول، به دنبال نظم، ساختار و قواعدی شفاف هستیم: قرمز برای خطا، سبز برای موفقیت، و نارنجی برای اخطار و هشدار. این معناشناسی رنگ‌ها، زیربنای یک رابط کاربری قابل فهم است.

اما در عمل، به این سادگی نیست. وقتی قوانین جهانی UX با رنگ اصلی برند، بافت محصول، یا مدل ذهنی خاص کاربر برخورد می‌کند، یک اصل مهم مطرح می‌شود: قانون، تا وقتی مفید باشد، قانون است.

رنگ هشدار همیشه نارنجی نیست.
رنگ هشدار همیشه نارنجی نیست.

تناقض ادراکی: Color Semantics Overload

اختلاف نظر من و طراح گرافیک تیم، مثال بارزی از پدیده‌ای به نام Color Semantics Overload است.

من از منظر UX می‌گفتم: «هشدار باید نارنجی یا زرد باشد تا توجه را جلب کند.»

طراح گرافیک می‌گفت: «رنگ اصلی/CTA برند ما زرد/نارنجی است. استفاده از آن برای هشدار، معنای عمل مثبت را تضعیف می‌کند و کاربر را به اشتباه می‌اندازد.»

در این شرایط، حق با هر دو طرف است!

  • حق UX: هشدار باید قابل تشخیص باشد.

  • حق برند/گرافیک: رنگ تبدیل (Conversion)، مستقل است و نباید با پیام خطر ترکیب شود.

وقتی یک رنگ (مثلاً زرد) همزمان دو معنای متضاد (۱. اقدام مثبت/موفقیت و ۲. احتیاط/خطر) را در یک محصول حمل می‌کند، هر دو معنا تضعیف شده و مغز کاربر درگیر یک تضاد ادراکی می‌شود: «آیا این دکمه‌ای برای ادامه است، یا پیامی برای هشدار؟» نتیجه، سردرگمی و کاهش کارایی است.

راه‌حل هوشمندانه: جداسازی بافت و شدت

برای حل این تضاد، باید از شدت رنگ فاصله بگیریم و به کنتراست ادراکی و سلسله‌مراتب (Hierarchy) توجه کنیم.

محصولاتی مانند Binance (با رنگ برند زرد) از یک تاکتیک هوشمندانه استفاده می‌کنند:

  1. حفظ استقلال رنگ برند: رنگ زرد کاملاً برای CTAها و نمایش ارزش (پول، انرژی، اقدام) رزرو می‌شود.

  2. تنزل هشدار به سطح خنثی: برای هشدارهای خفیف یا پیام‌های توجه، پس‌زمینه‌ی خاکستری یا بافت خنثی جایگزین پس‌زمینه رنگی می‌شود.

  3. تزریق معنا با آیکون: در این پس‌زمینه خنثی، فقط از یک آیکون زرد رنگ برای انتقال معنای «توجه» استفاده می‌شود.


UX همیشه با صدای بلندتر صحبت نمی‌کند

توجه، همیشه نیازمند استفاده از شدیدترین رنگ نیست. در یک رابط کاربری که رنگ‌های گرم (زرد، نارنجی) در همه جای آن برای تشویق به عمل استفاده شده‌اند، اضافه کردن یک هشدار نارنجی دیگر، تنها به «نویز بصری» (Visual Noise) منجر می‌شود و به جای جلب توجه، خستگی بصری ایجاد می‌کند.

در این سناریو: اگر همه چیز رنگی است، خاکستری بیشتر دیده می‌شود.

استفاده از پس‌زمینه‌ی خنثی یا طوسی برای هشدارهای سطح متوسط، به چند دلیل کارآمدتر است:

  • کنتراست معنایی: بافت خنثی به وضوح از دکمه‌های پرانرژی برند (زرد/نارنجی) متمایز می‌شود.

  • حفظ برند: رنگ برند از وظیفه‌ی انتقال خطر، رها می‌شود.

  • رزرو شدن قرمز: رنگ قرمز برای خطاهای حیاتی و امنیتی (ورود، تراکنش، رمز عبور) رزرو می‌شود و تأثیر خود را حفظ می‌کند.

جمع‌بندی: بلوغ در طراحی، شکستن آگاهانه قوانین است

طراحی محصول، یک علم مطلق نیست؛ بلکه توازن بین منطق، احساس و درک کاربر است.

رنگ هشدار همیشه نارنجی نیست. در یک اکوسیستم رنگی با برند گرم، خاکستری می‌تواند دقیق‌تر و بلندتر از نارنجی، پیام «هشدار» را به کاربر منتقل کند.

شناختن قوانین ضروری است، اما تکیه بر آن‌ها بدون در نظر گرفتن بافت و هویت برند، منجر به یک رابط کاربری "مطابق با قوانین" اما "ناموثر" می‌شود. قوانین را بشکنید، اما آگاهانه و مبتنی بر داده‌های محصول واقعی‌تان.

رابط کاربریطراح گرافیکرنگطراحی محصول
۷
۱
Sara Ghasemi
Sara Ghasemi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید