چند وقت پیش مشغول کاری بودم، باید توی سامانهای ثبتنام میکردم. موقع وارد کردن اطلاعاتم با این صحنه رو به رو شدم:
هرکاری کردم متوجه نشدم مشکل از کجاست! بعد از پیگیری فهمیدم مشکل از سرور بوده نه اطلاعات من. به این فکر کردم چقدر خوب میشد اگه یک ارور با مضمون «اتصال به سرور امکان پذیر نیست» میدیدم تا زمان و انرژی نمیذاشتم. (جدا از حس بدی که در من ایجاد کرد، چون فکر میکردم اطلاعاتم اشتباهه)
توی سیسستمهای تعاملی یک موضوع به اسم Usability Heuristics داریم. آقای جیکوب نیلسون این موضع رو معرفی کردن که شامل 10 اصل هست. توی این مطلب قراره راجب اصل اول نمایش وضعیت سیستم (Visibility of system status) صحبت کنیم
نمایش وضعیت سیستم میگه کاربر باید بدونه داخل سیستم چی میگذره. یعنی اینکه به کاربرتون بگین الان کجاست و چه اتفاقاتی داره توی سیستم میوفته. این سیستم ممکنه هر چیزی باشه، از نرمافزارهای موبایل گرفته تا چراغ عابر پیاده. این بازخوردها باید در زمان مناسب به کاربر نشون داده بشه تا کاربر روند سیستم رو بهتر درک کنه.
همه ما برای رشد و تصمیمگیری بهتر، به بازخورد نیاز داریم. در نبود این بازخوردها حس سردرگمی به آدم دست میده و ما به عنوان یک طراح دوست نداریم کاربرها این حس رو داشته باشن.
بازخورد رو از سه طریق میشه به کاربر نشون داد: بصری، سمعی و لمسی
مثال بصری (دیداری): هر بازخوردی که کاربر شما با دیدن، متوجه وضعیت سیستم در حال استفاده ازش بشه. با دقت به اطرافمون متوجه میشیم خیلی از وسایل این بازخورد رو میدن. مثلا گوشیها یا لپتاپهامون نشون میدن چقدر از باتریشون مونده یا چراغهای عابر پیاده که زمان انتظارمون رو مشخص میکنن.
مثال سمعی (شنیداری): وقتی توی ماشین برای پخش آهنگ گوشیمون رو از طریق بلوتوث به سیستم ماشین وصل میکنیم و میشنویم که سیستم میگه : your bluetooth device is connected successfully :)
مثال لمسی (لامسه): با یک لرزش میتونیم این بازخورد رو به کاربر بدیم. فقط باید حواسون باشه که از این بازخورد به خوبی و درجای درست استفاده کنیم و گرنه ممکنه باعث ناراحتی کاربرمون بشیم. مثالش هم زمانی هست که رمز ورود به گوشیمون رو اشتباه وارد میکنیم و گوشیمون با یک لرزه کوچیک، ما رو متوجه خطا میکنه.
زمانی که کاربر با سیستمی تعامل داره باید بدونه اون تعامل درست انجام شده و موفقیت آمیز بوده یا نه! مثلا شما دکمه دریافت رسید عابر بانک رو فشار دادید نه صدای چاپ شدن کاغذ رو میشنوین (فیدبک سمعی) و نه روی صفحه عابر بانک اطلاعاتی میبنین (فیدبک بصری). در اینجا نیاز دارین بدونین سیستم در حال انجام درخواستتون هست یا اون رو نادیده گرفته؟
مثلا توی خریدهای اینترنتی وقتی دکمه افزودن به سبد خرید رو زدید، باید متوجه بشین که محصول به سبد خریدتون اضافه شده
نشون دادن این بازخوردها میتونه خیلی ساده باشه، مثل تغییر رنگ یا ظاهر دکمه
بازخورد به موقع نشون میده سیستم در حال کار کردنه و نیازی نیست کاربر چندین بار روی یک دکمه کلیک کنه تا از درست کار کردنش مطمئن بشه. همچنین کاربر سریعا منبع خطا رو متوجه میشه و اون رو برطرف میکنه.
فکر کنین برنامهنویس باشین و توی کدهاتون به مشکلی بربخورین. در این شرایط اگه بازخوردی از سیستم نگیرین، متوجه نمیشین کدوم بخش خطا داره. اون موقع میشه پیدا کردن سوزن توی انبار کاه :)
اگه دکمههای آسانسور رو فشار بدین و چراغش روشن نشه، متوجه نمیشین الان باید منتظر بمونین یا دوباره دکمه رو فشار بدین
پس بهتره همیشه به کاربر این بازخورد رو بدیم: ما درخواست تو رو متوجه شدیم و در حال انجامش هستیم. اینجوری Interaction Cost (هزینه تعامل) بین کاربر و سیستم رو کاهش میدیم
در آخر هم یک ویدیو از coursera براتون میذارم که اگه دوست داشتین میتونین ببینین
همون طور که گفتم میشه به سه روش به کاربر بازخورد داد.
من توی مقاله بعدی «بررسی انواع بازخوردها در طراحی» نمایش انواع بازخورد در محصولات دیجیتالی رو براتون مثال زدم و امیدوارم براتون مفید باشه