تقریبا یک ماه قبل تیاتری رو دیدم که هرچی سعی کردم فراموشش کنم نتونستم البته نه اینکه صرفا خیلی خوب باشه یا بد .
تیاتری که دیدم صرفا داستانش کپی شده از یک فیلم سینمایی ایتالیایی بود که تنها تغییرش ،تغییر جنسیت بچه صاحبخونه بود.اما من الان نه به بازی بازیگراش کار دارم نه به موضوع تیاتر ونه حتی به اینکه این داستان یک داستان کاملا کپی شده از زیر نویس فیلم بود.
تنها چیزی که فکرمو مشغول کرده و مثل خوره به جونم افتاده این که تو تیتراژ این تیاتر اسم نویسنده هم وجود داشت!
اگر بخوایم منصف باشیم رسما اونیکه فیلمو ترجمه کرده بود و کارای زیر نویسش رو انجام داده علنا زحمت بیشتری کشیده نسبت به نویسنده.پس اگه قرار بود این نمایش نویسنده ای هم داشته باشه باید اسم مترجمش بود نه کپی کننده.
من نمیگم کپی اشتباه یا انجام دادنش جرم_ که البته هست_ من میگم اگه قرار چیزی کپی باشه بیایم تا یک حدی تغییرش بدیم که برای مخاطبی که احیانا مثل خود ما امکان داره اثر اصلی رودیده باشه حرف جدیدی داشته باشیم ومخاطب و فکر نکنه که احمق فرضش کردیم.این حس بهش دست نده که زمانش رو هدر داده با دیدن این تیاتر
دیدن وتقلید از یک اثر زمانی خوب وسازنده است که صنعت سینما وتیاتر رو به سمت جلو سوق بده نه اینکه با دزدی از ایده های افراد دیگه مخصوصا کشورهای دیگه درجا بزنیم همونجایی که هستیم .اینکه تو ایران برای نوشتن محدودیت وجود داره جای تردیدی نیست.اینکه تیاتر اوضاع خوبی بین آحاد مردم نداره جای هیچ شک و شبهه ای نیست .اینکه بخوایم آدم ها رو ترغیب کنیم برای دیدن یک تیاتر به خودی خود کار سختی هست پس بهتر با این کپی های سطح پایین این اوضاع رو سخت تر از قبل نکنیم.