سارا اطاعت
سارا اطاعت
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

زندگی با نقاب


زندگی امروز اکثریت ما این روزها درگیر شده با بازی کردن یک سری نقش‌هایی که باعث میشه خودمون نباشیم. می‌ترسیم که خودمون رو مطرح کنیم؛ شاید دوست داشتنی به نطر نیایم و تایید نشیم. از تنهایی و طرد شدن می‌ترسیم و هر روز بیشتر خودمون رو محدود می‌کنیم. یک سری نقاب برای خودمون انتخاب می‌کنیم که بتونن ازمون محافطت کنن.

به نظرم راه‌حل رهایی از این مسئله از دل نوع روابط ما با آدم‌ها در زندگیمون میاد. تو هیاهوی روزامون نگاه کنیم که چه قدر داریم به بقیه فضا می‌دیم و اون‌ها رو می‌پذریم؟ رابطه با دیگران می‌تونه مثل آیینه برای نشون دادن رابطه با خودمون باشه.

تو تجربه من، فضا دادن به آدم‌ها برای اینکه خودشون باشن، سخت‌ترین کاری هست که تا الان انجام دادم. برای من فضا دادن به آدم‌ها اینجوری معنی میشه که تو رابطم باهاشون چه قدر بهشون امنیت خاطر میدم که بتونن خودشون باشن و خودشون رو سانسور نکنن. آیا می‌تونم یک بحث رو شروع کنم و همون لحظه رو بشنوم و از قبل قضاوتی نکنم؟ تاب‌آوری در روابطم چه قدره؟ آیا اطرافیانم می‌تونن ویژگی‌های خودشون رو داشته باشن و آزادانه بیان کنند؟

من با نگاه کردن به تجربه‌ی خودم متوجه شدم که آدم کنترل‌گری بودم و این بزرگ‌ترین مانع در روابطم بود. کنترل گری رابطه‌ی معکوسی با فضا دادن به دیگران داره و باعث میشه تجربه صمیمیت کمرنگ‌تر از هر موقع دیگه‌ای بشه. اینکه آدم بتونه به دیگران فضایی بده که خودشون باشن قطعا تمرین می‌خواد. این کار میتونه با تمرین ۵ دقیقه‌ای شروع بشه و باعث رابطه‌ای عمیق با فرد مقابل بشه. کم‌کم با این فضایی که به دیگران می‌دیم دسترسی به خودمون زیادتر میشه و می‌تونیم اون‌جوری که هستیم، فارغ از نقاب‌هامون زندگی کنیم.

نقابفضاپذیرشکنترلگری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید