پادکست اسطوره ای تحوت
پادکست اسطوره ای تحوت
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

اپیزود پانزدهم- کتاب اسطوره شناسی - ددالوس

ددالوس

هم اووید و هم آپولودوروس این داستان را روایت کرده‌اند. آپولودوروس احتمالاً بیش از صد سال پس از اووید زندگی می‌کرد. او نویسنده‌ای بسیار ساده است و اووید بسیار از این سبک فاصله دارد. اما در این مورد، خانم ادیت همیلتون از روایت آپولودوروس پیروی کرده‌ است. روایت اووید او را در بدترین حالت خود نشان می‌دهد، احساساتی و اعتاب آمیز و سخن ورانه است.

ددالوس معماری بود که هزارتوی مینوتور را در کرت ساخت و به آریادنه نشان داد که چگونه تزئوس می‌تواند از آن فرار کند. داستان تزئوس در فصل بعدی کتاب گفته خواهد شد. وقتی شاه مینوس متوجه شد که آتنی‌ها راه خروج را پیدا کرده‌اند، متقاعد شد که فقط با کمک ددالوس می‌توانستند این کار را انجام دهند. بنابراین او را همراه با پسرش ایکاروس در همان هزارتو زندانی کرد، که یقیناً اثباتی بر این بود که آن هزارتو به خوبی طراحی شده بود، چرا که حتی سازنده آن هم بدون نشانه‌ای نمی‌توانست راه خروج را پیدا کند.

اما مخترع بزرگ دست از کار نکشید. او به پسرش گفت، "فرار ممکن است از طریق آب و زمین مسدود شود، اما هوا و آسمان آزاد هستند"، و دو جفت بال برای خود و پسرش ساخت. آنها بال‌ها را به تن کردند و درست قبل از پرواز، ددالوس به ایکاروس هشدار داد که مسیری میانه بر فراز دریا نگه دارد. اگر او بیش از حد بالا پرواز کند، ممکن است خورشید چسب بال‌ها را ذوب کند و بال‌ها بیفتند.

با این حال، همانطور که داستان‌ها اغلب نشان می‌دهند، جوانان آنچه بزرگ‌ترها می‌گویند را نادیده می‌گیرند. همانطور که دو نفر سبک و بدون زحمت از کرت دور می‌شدند، لذت این قدرت جدید و شگفت‌انگیز به سر ایکاروس زد. او با شادی به بالا و بالاتر پرواز کرد و به فرمان‌های نگران پدرش توجهی نکرد. سپس سقوط کرد. بال‌ها جدا شده بودند. او به دریا افتاد و آب‌ها بر روی او بسته شدند. پدر دل‌شکسته به سلامت به سیسیل پرواز کرد، جایی که توسط شاه آنجا به گرمی استقبال شد.

مینوس از فرار او خشمگین شد و مصمم شد او را پیدا کند. پس نقشه‌ای حیله‌گرانه کشید. وی اعلام کرد که هر کس بتواند نخ را از درون یک صدف حلقه ای عبور دهد، جایزه بزرگی دریافت خواهد کرد. ددالوس به شاه سیسیل گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد. او سوراخ کوچکی در انتهای بسته صدف ایجاد کرد، نخ را به یک مورچه بست، مورچه را وارد سوراخ کرد و سپس آن را بست. وقتی مورچه در نهایت از انتهای دیگر بیرون آمد، نخ از میان تمام پیچ و تاب‌ها عبور کرده بود. مینوس گفت: "فقط ددالوس می‌توانست به این فکر برسد"، و به سیسیل آمد تا او را دستگیر کند. اما شاه حاضر نشد او را تسلیم کند و در نبرد مینوس کشته شد.

شما را دعوت میکنم داستان بعدی را در پادکست تحوت گوش دهید.

اپل پادکست

کست باکس

پادبین

اسپاتیفای

شنوتو

آمازون موزیک

لینک کانال تلگرام پادکست : https://t.me/ThothPodcast

آدرس پیج اینستاگرام پادکست تحوت : http://Instagram.com/thoot.podcast

ددالوس
ددالوس


تحوتپادکستپادکست فارسیددالوساسطوره شناسی
. تحوت یک پادکست اسطوره ایه – که توش قصد داریم با هم به مطالعه کتب مرتبط با اسطوره شناسی بپردازیم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید