در گیر و دار سال نو میلادی، مطلب قبل رو منتشر کردم و درنتیجه زمانی برای انتشار این متن تا الان پیدا نکردم.
دلیل های زیادی برای جشن گرفتن و یا نگرفتن سال نو میلادی هست، و مهم فقط نگاه ماست. بهتون میگم در هر سطح از مسیر فکری چی دیدم.
این رو در طول متن داشته باشید: دیدید بچه ها با اسم جشن و مهمونی و هر آهنگی خوشحال میشن؟ براشون مهم نیست جشن مال کیه!(جز تولد!)
سطح اول و در واقع اولین چیزی که شاید بشنوید در مخالفت ها اینه که "مال ما نیست"
سطح دوم میشه " با هرچیزی که شادت میکنه شاد باش"
سطح سوم میره سراغ "تهاجم فرهنگی" یا "ما خودمون مگه کم جشن داریم"
سطح چهارم ولی به تمام و کمال مراسم ها رو برگزار میکنه و از بابت خرسنده.
سطح پنجم اتفاق رو همونی که هست درک میکنه، در موردش مطالعه میکنه و ازش حرف میزنه، شاید حتی توی جشن شرکت هم بکنه. توش غرق نمیشه و یا باهاش مقابله نمیکنه.
سال نو میلادی یه فرصت خوبه که هم در مورد آداب و رسوم و فرهنگ ها و افسانه هایی بدونیم که میتونست فرهنگ ما باشه. فرصت خوبیه تا اهداف و برنامه های زمستونی بچینیم.
به نظرم ما خیلی هم خوش شانسیم:))
یلدا تا کریسمس تایم و سال نو میلادی تا شمسی، کل فرصت تازه شدن توی فصل های سرد سال
اگر میخواید بدونید من چطور جشن میگیرم این مطلب رو بخونید