بوتیک هتل سرای عامری‌ها
بوتیک هتل سرای عامری‌ها
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

اتاق شاه‌نشین (بخش دوم)

در قسمت یکم خبر آمدن شاه قاجار به سرای عامری‌ها پیچیده بود و خان دستور داده بود آسید را پیدا کنند و یک شبه نقش همایونی را بزنند بالای شاه‌نشین. مباشر آسید را نیافته بود و...

مباشر تند و تند اینها را گفت و بعد یک نفس عمیق کشید تا ببیند خان چه می‌گوید. خان که داشت با انبر ور می‌رفت به زغال های قلیان یکهو دستش خورد به یک زغال سرخ و سوخت. از جا پرید که پایش خورد به قلیان و کل زغال ها ریخت به روی ترمه ای که بر آن نشسته بود. از غیظ شروع کرد به جویدن سبیل‌هایش . چشمانش کاسه خون شده بود از خشم. یکهو منفجر شد که

"مردک می‌گویم شاه فردا شب قرار است بیاید اینجا. عکس شاه را سر قبر پدر تو می‌خواهم بگذارم مگر. بروید از هر جای این خراب شده که هست بیاوریدش. کر هستی مگر؟ خودش می داند چه باید بکند. پدرسوخته مسخره کرده ما را."

شب زیبای سرای عامری‌ها
شب زیبای سرای عامری‌ها

لگدی زد به زیر قلیان و راه افتاد به سمت حوض. دیگر جای چون و چرا نبود برای صفدر. عقب عقب رفت تا به درب رسید. بس که هول بود یادش رفت کوزه آب را پر کند و بگذارد در خورجین. راه افتاد یکه و تنها به سمت کویر بلکه سید را بیابد. صلاة ظهر وسط بیابان بود و آفتاب بی پیر هم فرقش راداشت می‌شکافت. آخرین قطره آب را ساعتی پیش خورده بود و از تشنگی داشت هلاک می‌شد. چند باری چشمهایش سیاهی رفت و تلوتلویی خورد اما محل نگذاشت. یکهو یک سپیدی محو را دید کنار قنات بی‌بی حنیخه که خم و راست می‌شد. باورش نمی‌شد. نزدیکتر که رسید آ سیدعلی را دید که در حال نمازخواندن بود. تلوتلوخوران رسید به سید و نقش زمین شد. دست راستش را با دست‌خط خان بالا برد و تا خواست حرفی بزند از هوش رفت....

چشمان صفدر که باز شد سرش هنوز دوار داشت، تا به خودش آمد سید علی را دید که دارد داربست چوبی را علم می کند در اندرونی و یکی دو تا کارگر دارند آهک را آماده می کنند تا شروع کنند به لقد کردنش با خاکستر و گل نی و بشود ملاط دست آ سید علی. سید علی سلانه سلانه رفت به سمت خان:

چرا حالا بالای این دیوار، این همه دیوار داریم در این حیاط، حیاط بیرونی باشد جلوه بیشتری ندارد؟ شاه که وارد شد چشمش بیفتد و ذوق کند؟

حوض‌خانه‌ی سرای عامری‌ها
حوض‌خانه‌ی سرای عامری‌ها

خان رفت رو به اطاق شاه نشین، سرش را گرفت بالا به سمت طاق و گفت:

"کجا را در کاشان سراغ داری سید که هر دو ور اطاق پنجره باشد؟ ببین این همه پنجره چه کرده با این اطاق، به هر جا که بخواهی دید دارد. نمی‌دانی وقتی نور و آفتاب داخل اتاق می‌شود سر صبح از هر دو سو چه دل‌انگیز است نشستن در این اطاق و دودی از قلیان گرفتن. می‌خواهم شاه را بیاورم همینجا، حیاط یوسفی، که خلوتِ خانه است. یادش بماند این اتاق ویژه است سید جان. از هر طرف که بنشینی میانش جلوه‌ای از عمارت را می‌بیند، یک طرفش حیاط و حوض آب و باغچه و طرف دیگر نقش گل و گیاه و گچبری‌های دیوار، یک سو کاهگل است و سوی دیگر گچ. نظیر ندارد در کاشان."

آسید علی کله اش را خاراند، راه افتاد سمت نردبان و گفت:

"یالله، تا صب خیلی نمانده."

نقش شاه قاجار
نقش شاه قاجار


تاریخداستانگردشگریکاشانسرگرمی
مرمت خانه‌ی عامری‌ها درسال 1378 باهدف احیای بخشی ازفرهنگ بومی شهرکاشان شروع شد.هتل سرای‌عامری‌ها واقع درکاشان اکنون با 38اتاق،رستوران،کافی‌شاپ و گالری،اقامتی رویایی برای شما در دل کویر فراهم کرده است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید