یکی از چالشهای اساسی در آغاز کار، انتخاب اسم تیم یا محصول است. برای انتخاب اسم، اکثر ما به دو دسته تقسیم میشویم:
یا خیلی با تیم و ایده خودمان حال میکنیم و درگیر کمالگرایی (Perfectionism) میشویم و خیلی زیاد سر آن وقت میگذاریم.
یا آنقدر این کار را عقب میاندازیم و به آن بیتوجهی میکنیم که یک دفعه مجبور میشویم به خاطر یک مهلت (Deadline) خارجی (مثل جلسه قرارداد، ثبت شرکت، جذب سرمایهگذار، انتشار و عرضه محصول و ...) این کار را سَمبَل* کنیم و تا آخر عمر از این کار خود فیض بریم!
در هر دو صورت معمولاً اعضای اصلی تیم، طی یک جلسه اسم شرکت را انتخاب میکنند. حال میخواهیم ببینیم که معمولاً این جلسات چطور اداره میشوند.
طوفان فکری کلمات دو بخشی
معمولاً اولین کاری که در جلسات تعیین اسم تیم انجام میشود، طوفان فکری است. یعنی هر چه به ذهن هر شخص رسید میگوید و منشی یا دبیر جلسه آن را بیچون و چرا یادداشت میکند. این کار بین نیم ساعت تا یک ساعت طول میکشد و اگر در تیم افراد خلاق داشته باشیم، خیلی به همهمان خوش میگذرد وگرنه جلسهای اعصابخوردکن و پر از سکوت خواهد شد؛ چون افراد به نهایت بیاستعداد و بیذوق بودن یکدیگر پی خواهند برد!
اولین اشتباه، آخرین اشتباه
در انتخاب اسم معمولاً چند نکته عمومی هست که همه به آنها توجه میکنند:
اسم کوتاه باشد: معمولاً دو بخشی
خوانش انگلیسی آن راحت باشد: چون ما با چین که کار نمیکنیم! اگر هم کار کنیم آنها باید انگلیسی بلد باشند. کسی از انگلیسیزبانها انتظار ندارد چینی بلد باشد.
اما یک سری نکات مهم دیگر هم هست که باید نیمنگاهی به آنها داشته باشیم:
نتیجه سرچ (جستجوی اینترنتی) اسم ما چه خواهد بود: مثلاً "بومرنگ" خیلی اسم باحالی برای پوشاک جوانان و نوجوانان است ولی خیلی کسب و کارها و اپلیکیشنهای جذاب دیگری پیش از ما آن را به کار بردهاند و صفحه اول گوگل را اشغال کردهاند. حواستان باشد که اسم انتخابی را هم به فارسی و هم به انگلیسی جستجو کنید.
اسم انتخابی دوخوانی نداشته باشد؛ مخصوصاً به لاتین: مثلاً اسم "گوگولی" برای وسایل کودک و مادر را در نظر بگیرید؛ برای نوشتن آن به لاتین به عدد انسانهای روی زمین روایت معتبر داریم! Googooli، Gougouli، Guguly و ...)
اسم انتخابی در زبانی دیگر معنی بدی نداشته باشد: این نکته بسیار حیاتی است و میتواند شما را نابود کند! مثال مشهور آن در ایران پنیر خارجی "K.i.r.i" (سعی کردم با نقطه، از بار بیادبی آن بکاهم!) است که امروزه آن را به اسم "Kibi" میشناسیم و خدا را شکر آن دوران تلخ را هم ما و هم آن شرکت لبنیاتی پشت سر گذاشتیم و سوءتفاهمها حل شد و همه امروز آن را با خیال راحت میل میکنند! اصلاً از ما به شما نصیحت: در گذشته آدمها کنکاش نکنید.
اسم انتخابی چند جور شنیده یا خوانده نشود: مثلاً اسم "نیوان" را تصور کنید. شبیه "لیوان" نیست؟ خصوصاً اگر اسم رستوران باشد که دیگر باخت بزرگی است.
اسم با محصول و نوع فعالیت همخوانی حداقلی داشته باشد؛ لااقل در تعارض نباشد(!) :مثلاً اسم خوشبوکننده دهان را نگذاریم "پیاز"! و به نظر شما چرا در قفس داروخانهای سیگار نیست؟! حتی سهراب سپهری هم اسم یک کرم ضد نرمکننده را "سنگ پا" نمیگذارد! الان که نه، ولی فرض کنید در عهد قاجار بودیم و میخواستیم کسب و کاری در حوزه سلامت جنسی داشته باشیم و اسمش را بگذاریم "آغا محمد خان"! البته به جایش اگر میگذاشتیم فتحعلیشاه یا ناصرالدینشاه قطعاً برند میشد، هم در ایران هم در فرنگ! بدترین نمونه زنده این نامگذاری را میتوانیم در هواپیمایی "معراج" ببینیم. آدم همان اول یاد شهادت میافتد. درست است که فقط پیامبر به معنای واقعی کلمه به معراج رفت، ولی کلمه معراج قبلاً برای "معراج الشهدا" بازاریابی و در ذهن مخاطب ثبت شده است.
آرین صنعت گستر پارس افزا: جان هر کس دوست دارید، از این اسمها برای شرکت خود نگذارید. چون برای مخاطب هیچ فرقی با گسترش پارس صنعت آریا نمیکند! برای شرکت هم اگر چنین اسمی میگذارید، به خاطر خدا اسم محصول یا خدمتتان را اینجوری انتخاب نکنید.
چند میانبر برای انتخاب اسم
همانطور که گفتم ممکن است تمام اعضای تیممان افرادی بیذوق، بدون خلاقیت، با دایره لغوی محدود و به طور خلاصه «ماست» باشند. در این مواقع چند میانبر تجویز میکنیم تا صرفاً از بنبست بیرون آیید:
نامی خوشآوا و مخفف عبارتی معنادار: این تکنیک خیلی متداول است. مثلاً «عرش» که مجموعهای از حروف اول کلمات «عمید رایانه شریف» است. در این بخش خلاقیت بیشتری هم میتوان به خرج داد. مثلاً میتوان کمی نمک ریخت! مثلاً برای یک تیم تحلیل داده میتوان اسم "سادش" را انتخاب کرد که مخفف عبارت "ساحل آرامش دادههای شماست"!
زبانهای دیگر را چک کنید: در ایران زبان کُردی در این زمینه چشمه لایزال است! آنقدر کلمه دوبخشی خوشآوا و خوشمعنی پیدا میکنید که حد ندارد. مثلاً "رامان" به معنای «فکور» است؛ یا مثلاً شما میدانستید "باسکار" به معنای «کسی است دراستدلال و بحث کردن بسیار توانمند است»؟
بدشانسی: این ایدز، اون ایدز نیست
گاهی اوقات شما اسمی خوب انتخاب کردید ولی روزگار با شما بد تا میکند. یک نمونه مشهور آن شرکت Ayds است. این شرکت از دهه 30 (1930's) محصولاتی برای کاهش اشتها تولید میکرد. کارشان هم گرفته بود تا اینکه در دهه 80 ناگهان تمام تیترهای خبری درباره بیماری مهلک جدیدی به نام AIDS صحبت کردند و چون این دو نوشته، شبیه هم خوانده میشوند، شرکت Ayds شاهد کاهش قابل توجه فروش خود بود.
در نهایت ضمن آرزوی موفقیت برای شما و تیمتان در انتخاب اسم شرکت، استارتآپ، محصول و فرزند(!)، خوشحال میشوم اگر تجربه جالبی در این زمینه دارید، همه را مستفیض کنید تا با هم بخندیم.
پاورقیها:
*سَمبَل: ماستمالی کردن؛ تخصص کسانی که کارهای خود را دائم عقب میاندازند و تا لحظه آخر اطرافیان خود را دق میدهند؛ فوق تخصص مسئولین محترم؛ کاری را با کیفیت پایین انجام دادن.