تغییر دادن و تغییر کردن یک شخص، یک عادت، یک روش یا ... هیچ وقت ضربتی و سریع اتفاق نمی افتند. برای تغییر باید بسیار صبور باشیم و مستمر تلاش های کوچک کوچک کنیم تا رخ دهد وگرنه ممکن است کلا دیگر تغییر اتفاق نیافتد! ( البته که استثناء هم داریم و تغییرات سریع و ضربتی هم امکان پذیرند ولی معمولا با آسیب همراه هستن و سبب ضرر شوند) (در ادامه بیشتر توضیح دادم)
بذارید در قالب یک مثال تجربی این موضوع رو بیشتر باز کنم :
من یک دوستی قدیمی داشتم که باهم سر یک موضوع تفاوت نظر داشتیم ... دوست داشتم که با بیان دلایل منطقی به او بفهمانم دارد اشتباه میکند و او را تغییر بدهم ( بالاخره هر کسی دوست دارد دوستش شبیه خودش باشد...) یک روز بحث را وسط کشیدم و گفتم : ببین به این دلایل این چیزی که تو به آن اعتقاد داری اشتباه است و نمیتواند درست باشد!
دوستم که سال های زیادی روی این باورش کار کرده بود و با رسانه ها و مستندات درست و غلط گوناگون برای خودش این موضوع رو کاملا روشن و درست فرض میکرد تلاش کرد تا با دلایل دیگری نشان دهد که نه این باور آنقدر ها هم غلط نیست و این بحث کمی طولانی شد و در پایان بحث دوستم که دلایل من را نمیخواست قبول کند از بحث کناره گیری کرد و کلا به حالت قهر خداحافظی کرد و رفت ...
بعد از این قضیه من با خودم فکر کردم که خوب مشکل کار از کجا بود و فهمیدم که من کار اشتباهی کردم!
این دوستم طی سالیان سال به یک موضوع اعتقاد پیدا کرده و بنای زندگی اش را روی آن اعتقاد بنا کرده و من خواستم در طی چند ساعت او را قانع کنم که این همه راه رو اشتباه رفتی !... معلومه که هیچ وقت نمی پذیره و این تغییر در اون ایجاد نمیشه ... این کار فقط باعث شد بین من و دوستم فاصله زیادی ایجاد بشه و ازم دلگیر بشه چون حس کرد که تفاوت ما خیلی بیشتر از اون چیزیه که بتونیم باهم دوست باشیم!
من باید خیلی ریز و غیر مستقیم اول کمی از اعتقاداتم رو میگفتم و بعد خیلی نرم کم کم طی چند ماه بهش راه درست رو نشون میدادم و میگفتم این راه هم بد نیست شاید بهتر باشه تست کنی!! و کم کم میفهموندم بهش که این راه، راه بهتریه و توی این تغییر همراهیش میکردم تا خیلی راحت تر و کوچک کوچکتر و بدون یک ضربه بزرگ به همه باور هاش سبب تغییرش میشدم !
درسته که احتمالا (هنوز معلوم نیست) یک دوست خوبم رو از دست دادم سر این تجربه ولی درس گرفتم که هیچ وقت عجله نکنم برای تغییر همیشه به کندی و یواش یواش تغییرات رو ایجاد کنم چه توی زندگی خودم و چه زندگی بقیه ! (البته که کلا تغییر سخته)
یک مستند فوق العاده هست بنام the social dilemma 2020 که در اون افراد بلند پایهی کمپانی های بزرگ تاثیر گذار مثل فیسبوک و گوگل و تویتر و... صحبت می کنن .
یکی از نتایجی که بهش اقرار داشتن این بود که شبکه های اجتماعی که ساختن بصورت ناخودآگاه افراد رو به مسائلی سوق میده که میخواد و فرد هم پتانسیلشو داره ! مثلا من کمی از هنجار شکنی خوشم میاد که نگاه کنم و اون شبکه اجتماعی در کمتر از چند ساعت فعالیت من متوجه میشه و به صورت زیاد ویدئوها و عکس های هنجار شکنی بهم نشون میده و باعث میشه من خودم تبدیل به یک فرد هنجارشکن بشم ...
اینطوری میشه که اکثر افراد یک جامعه به سمت تغییری میرن که یک گروهی کم و پولداری میخوان توی جامعه ایجاد بشه!
یعنی همه ما با سرعت خیلی کم داریم دچار تغییراتی میشیم که به نفع یکسری افراد پولدار و بزرگ تر از خودمونه!
همه افراد توی این مستند و سازنده های این ابزار ها با یک ترس بزرگ از این تغییر حرف میزدن و میگفتن ما خودمون نمیدونستیم همچنین هیولایی داریم طراحی می کنیم !
به این فکر کنید که اکثر اعتقادات و باور های ما رو همین ها تشکیل دادن بصورت تغییرات خیلی ریز که اصلا قابل شناسایی نیست برای ما ولی بعد از یکی دو سال کامل یک آدم دیگه میشیم !
من خودم شبکه های اجتماعیم رو بعد از دیدن این مستند حذف کردم و تلاش میکنم دیگه نرم سمتشون و به شما هم پیشنهاد میکنم این مستند رو ببینید و به این تغییرات ایجاد شده روی خودتون فکر کنید...
برای رسیدن به این تجربیات من کلی چیز از دست دادم خواهش میکنم شما تکرار نکنید!
برای دانلود مستند سوشال دلیما اینجا کلیک کنید :)
بابت همراهی تون ممنونم | توی کامنت نظرتون رو راجع به انجام تغییرات بگید !