ما میدانیم که اعدادی که اکنون در ریاضی داریم، آن اعدادی نیست که راضیمان کند.
ما از عدد انتظار زیادی داریم. ما از عدد انتظار داریم که وقتی به شیئی نسبت میدهیم، حقّش را ادا کند و آنچه که همان شیئ هست را به ما معرفی کند.
ما میخواهیم برای معرّفی یک شیئ، تکثّر نداشته باشیم یعنی نیازی نباشد که دربارهی یک شیئ، خیلی چیزها بگوییم تا چیزی را دربارهی آن شیئ بفهمیم.
ما میخواهیم برای معرفی یک شیئ، وحدت داشته باشیم تا با گفتن چیزهای کمی، خیلی چیزها را دربارهی آن شیئ بفهمیم.
ما عددی میخواهیم که پُرتَر باشد و با خودش خیلی فَهم بیاورد!
ما عددی میخواهیم که وقتی به کسی میدهیم که چشمش فقط بُعدهای محدودی میبیند، بتواند از بُعدهای بیشترش هم بفهمد.
عدد توپر، عددی است که با اینکه عدد است، اما از ابعادِ بیشتر خبر میدهد. (در عین واحد بودنش!)
در ریاضیِ فعلی، رسم است که برای نشان دادن ابعاد بیشتر، چند عدد را به هم میچسبانند (مثل زوج مرتب) و سپس میگویند که این را (مثلا این زوج مرتب را) دیگر یک عدد فرض کن. راست هم میگویند، دیگر فقط یک عدد است، اما چشم ما هنوز هم دو عدد میبیند. مغز انسان نمیتواند دو عدد را یک عدد فرض کند؛ مغز انسان یک عدد میخواهد که یک عدد فرضش کند. مغز انسان یک عدد میخواهد که یک عدد باشد اما پُــــُر باشد حسابی!!!
? ما اعدادِ توپُــُــُـر میخواهیم!