ویرگول
ورودثبت نام
#ساحل
#ساحل
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

معشوق ماه

✍?دیشب بدیدم ماه هم معشوقه میخواست
از چشم بیدار فلق هنگامه میخواست
دیشب دو چشم خسته ام هرگز نخوابید
تا صبح سـِر عشق از دیوانه میخواست
من بودم وشب بود و تنهایی و وحشت
در آن شب بی انتها، اِستاره میخواست
گفتم مرا آگاه از سـِر جنون کن
گفتا که عاشق،وعده ی شاهانه میخواست

شاعرانهمعشوقه ماهدلتنگی غروباحساس عشقبا من همراه شو
همین که چمدانت را برمیداری همه میپرسند میخواهی کجا بروی؟ اماوقتی یک عمر تنهایی هیچکس ازتو نمیپرسد کجایی!، انگار همین چمدان لعنتی تمام ترس مردم از سفر است هیچکس از تنهایی تو نمی ترسد!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید