شرح چند نکته قرآنی بر اساس ویدئوی «هشیاری، رؤیابینِ این رؤیا است» از روپرت اسپایرا
دیشب خواب میدیدم که در عالم هستی، در کره زمین ساکنم و زندگی عاشقانه و خیلی شیرینی با همسر و فرزندم دارم تا اینکه در جریان حادثهای تلخ بر اثر یک بیماری شدید تنها فرزندم را از دست دادم و همسرم نیز پسازاین حادثه دچار افسردگی شدیدی شد و گویا در یک روز ورق زندگی من برگشت.
سالها افتانوخیزان گذشت تا اینکه به علتی تمام زمین دچار یک بیماری همهگیر شد و کشتههای فراوانی داد در این میان خود من هم درگیر این بیماری شدم و در مراحل حاد این بیماری مهلک در بیمارستان بستری بودم. تقریباً نفسهایم به شمارش افتاده بود و بهوضوح مرگ را جلوی چشمانم میدیدم که ناگهان در کمال صحت و سلامت در بستر خودم از خواب بیدار شدم و متوجه شدم که نه هرگز همسری داشتم و نه فرزندی و در سلامتی کامل نیز به سر میبردم و تمام این ماجرا خواب بود.
خدا نور آسمانها و زمين است
متوجه شدم که این ذهن من بود که هم خودم و هم تمام تصاویر جهان رؤیا را روشن و قابل ادراک ساخته بود و اگر چنین چیزی نبود این تصاویر هرگز به وجود نمیآمدند.
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن
هر آنچه دیده بودم از ابتدا تا به انتها، ظاهر و باطنش تماماً در ذهن خودم که در بسترم خوابیده بودم و همه آنها را خواب میدیدم اتفاق افتاده بود.
هرچیزی جز او فانی است
درست هنگامیکه بیدار شدم تمام تصاویر خواب فروریخت و درنهایت فقط ذهن خودم که تمام تصاویر آن رؤیا را خلق کرده بود باقی ماند.
هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند نیست
تمام توان و تمام تحرکات و انرژی و نیروی آن تصاویرِ درون رؤیا از ذهنِ منِ خواب بیننده نشأت میگرفت.
ما از آنِ خداييم و بهسوی او بازمیگردیم
و اینکه درنهایت تمام چیزهایی که درون آن رؤیا وجود داشت تمام مکانها و زمانها تمام افراد و اشیا و چیزها نهایتاً به ذهنی که از آن پدید آمده بود بازگشت.
در انتها خواننده این سطور آگاه باشد که بهاشتباه دچار این تصور نشود که چون در این مثال همهچیز از جنس خوابوخیال بود پس دنیا مطلقاً هیچ ارزشی نداشته و کاملاً بیهوده و بیهدف است بلکه برعکس هنگامیکه کاراکتر درون رؤیا به حقیقت خودش و جهان پیرامونش آگاه شود آنگاه در ماتریکس دنیا گرفتار نشده و توجهش از حقیقی بودن این تصاویر به حضور آن صفحهنمایش که این تصاویر روی آن در حال اجرا هستند برمیگردد و اهل بصیرت میشود و آگاه میشود که «يار بیپرده از درودیوار، در تجلي است يا اولي الابصار» و درنتیجهی این ادراک، نوع نگرشش به چیزها تغییر کرده و همهچیز و همهکس را آن خویشِ لایزال ادراک میکند.
درنتیجهی ادراک عمیق این موضوع، ترس که عامل اصلی ایجاد نفس یا ایگو است که ریشه در حس جدایی و انفصال دارد بهمرور کمرنگ خواهد شد.
خاتمه میدهم به چند حدیث و ابیاتی از حضرت مولانا:
الدنيا کَحُلمِ النائِم
دنیا چون رویای خفتگان است.
حضرت محمد (ص)
النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا
مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رفتند بیدار میشوند.
حضرت علی (ع)
الدُّنیا حُلمُ و الاغتِرارُ بها نَدَمُ
دنیا خواب است و مغرور شدن به آن مایهی پشیمانی است.
حضرت علی (ع) - غررالحکم، ج 1، ص 364
«این جهان را که بصورت قایمست
گفت پیغامبر که حلم نایمست
از ره تقلید تو کردی قبول
سالکان این دیده پیدا بی رسول
روز در خوابی مگو کین خواب نیست
سایه فرعست، اصل جز مهتاب نیست»
مولانا
معنی بیت اول:
پیامبر در مورد این جهان که مبتنی بر صورت و ظواهر است فرمود که این جهان رؤیای کسی است که به خواب رفته است.
معنی بیت دوم:
اگر تو آنچه را که پیامبر اسلام در باب خوابوبیداری گفته میپذیری، به خاطر تقليد و پیروی از آن حضرت است، نه این که خود تجربه کرده باشی. ولی سالکان طریقت بدون بيان رسول خدا این بیداری حقیقی را دیدهاند.
معنی بیت سوم:
ای کسی که خودت را بیدار میپنداری، حتی در روز هم تو در خوابی و نگو که خواب نمیبینی همه این چیزها که میبینی سایه است و فرع است و اصل جز آن مهتاب حقیقت نیست.
نویسنده: نیما پارسی
کانال تلگرام تفحص خویش