ویرگول
ورودثبت نام
سپهر عدوانی
سپهر عدوانیسلام، سپهر هستم. شریف مدیریت خوندم و بعد از فارغ التحصیلی به همراه همسر گلم اومدیم استانبول. ایشون دکتری میخونه و من هم کار می کنم. در این بین، می خوام از تجربه های زندگی ام بنویسم. کاملاً خودمانی : )
سپهر عدوانی
سپهر عدوانی
خواندن ۷ دقیقه·۶ سال پیش

مسائل اجاره خانه در استانبول

در پست قبل در مورد روزهای نخست حضورمان در ترکیه نوشتم. روزهایی که بیشتر حول دانشگاه و آشنا شدن با گوشه کنار آن می گذشت. ولی در این روزها، دغدغه مهم دیگری داشتیم و آن، پیدا کردن مکانی برای شروع زندگی در استانبول بود. پیدا کردن خانه در همان شهر محل زندگی خودمان، تهران، پر از دغدغه و مصیبت بود و قطعاً در یک شهر جدید، بزرگ و ناشناخته، سختی های کار به مراتب بیشتر می شد که قصد دارم در این پست در این باره بنویسم.

پیش از رفتن به اصل موضوع، شاید یک سؤال برای شما ایجاد شده باشد، قطعاً که این سؤال در ابتدا برای ما نیز ایجاد شده بود. مگر دانشگاه مکانی را برای دانشجویان خود در نظر نگرفته است؟ جواب هم بله است و هم خیر. بله، دانشگاه هم خوابگاه هایی دارد که به دانشجویان کارشناسی، ارشد و دکتری مجرد خود اختصاص می دهد و هم خانه هایی که در اختیار اعضای Faculty قرار می دهد. ولی برای زوجی مثل من و غزاله که فقط یکی از ما دانشجو بود، برنامه ای در نظر گرفته نشده بود که جای تعجب داشت. جای تعجب از آن جا که بسیاری از دانشجویان دکتری در سن بین 25 تا 30 سال هستند و احتمان اینکه به همراه همسر خود به دانشگاه بیایند کم نیست. از طرف دیگر، در نظر نگرفتن هیچ امکان اسکان برای ما از یک طرف، نبودن هیچ برنامه ای که چنین دانشجویانی باید برای اسکان چه کار کنند از طرف دیگر، چالش داشتن خانه را کمی پیچیده می کرد. ولی مهمترین چیزی که به همراه داشتیم، برگ برنده ما یعنی غزاله بود.

غزاله که اهل ارومیه است و به زبان آذری مسلط، زبان ترکی استانبولی را نیز به صورت کامل بلد است. لازم به ذکر است که این دو زبان شباهت زیاد و البته تفاوت زیادی نیز با یکدیگر دارند تا جایی که یک فرد آذری که زبان ترکی استانبولی را بلد نیست ممکن به سختی متوجه شود یک فرد اهل ترکیه چه می گوید. با این حال به دلیل شباهت های این دو زبان مخصوصاً در قواعد، آذری ها بسیار سریع تر از افراد دیگر می توانند به این زبان مسلط شوند. به هر حال، اینکه غزاله زبان ترکی را بلد بود به ما این امکان را می داد که خیلی راحت تر به دنبال خانه بگردیم.

پیدا کردن خانه برای اجاره در استانبول نیز مانند تهران می باشد. شما یا می توانید سراغ بنگاهی ها بروید و آن ها خانه هایی را که در لیست خود دارند به شما نشان دهند و یا می توانید از اپلیکیشن های مخصوص استفاده کنید. ما در تهران از اپلیکیشن "دیوار" برای پیدا کردن خانه استفاده می کردیم. در اینجا نیز اپلیکیشن تقریباً مشابهی به نام Sahibinden به معنی "صاحبان" وجود دارد. همان طور که در تهران، اپلیکیشن های دیگری برای یافتن خانه مانند کیلید، آی هوم، ملکانا و کلی شرکت دیگر وجود دارند، در اینجا نیز اپلیکیشن های مخصوص خرید و اجاره خانه به صورت جداگانه یافت می شوند، مانند EmlakJet. باز به مشابه تهران که دیوار مکانی برای تبادل هر جنسی است، Sahibinden نیز در کنار خرید و فروش لوازم دست دوم، ماشین نو و دست دوم و هر وسیله ای که فکرش را می کنید، خانه نیز خرید و فروش می کند.

لوگوی شرکت Sahibinden
لوگوی شرکت Sahibinden

پس ما نیز هر دو مسیر را در پیش گرفتیم. به صورت موازی هم سراغ بنگاه هایی می رفتیم که در نزدیک خانه پسر دایی غزاله (جایی که قبل از پیدا کردن خانه به صورت موقت اسکان داشتیم) و یا در نزدیکی دانشگاه قرار داشتند و هم در Sahibinden و دیگر اپلیکیشن ها، خانه هایی که مناسب بودند را علامت می زدیم، تماس می گرفتیم و سراغ آن ها می رفتیم. در این جا باید توجه کنید که تمام مکالمات با بنگاه یا پشت تلفن با صاحبخانه یا کسی که آگهی را گذاشته می شود ترکی است. به طور عموم، مردم ترکیه زبان انگلیسی را بلد نیستند و این شما هستید که باید قدمی به پیش گذاشته و زبان آن ها را فرا گیرید. در محیط های آکادمیک مانند هر محیط آکادمیک دیگری، زبان انگلیسی به راحتی در جریان است ولی در دنیای بیرون از دانشگاه، انگلیسی شما را به جایی نمی رساند یا حداقل جای دوری نمی رساند. پس ما به کمک زبان غزاله توانستیم تعداد زیادی خانه را در زمان های خالی بین کارها دیدن کنیم.

منطقه نزدیک دانشگاه غزاله، Sariyer نام دارد. ساریر یک منطقه مسکونی خیلی قدیمی در استانبول محسوب می شود و این قدمت را می توان در خانه های این منطقه نیز مشاهده کرد. بیشتر خانه هایی که یا از طریق اپلیکیشن یا از طریق بنگاه در این منطقه پیدا می کردیم، خانه های بسیار بزرگ برای ما (حدود 120 متر) و بسیار قدیمی بودند. از دید بنگاهی ها، یک تازه عروس و داماد مثل ما باید خانه بزرگ بگیرد چرا که تازه عروس و دامادهای ترک گویا وسایل شان سه اتاق مجزا را می تواند پر کند. این در حالی است که وسایل ما به راحتی در یک خانه 40 متری جا می شد (همان طور که الان شده است.) با وجود تلاش غزاله برای فهماندن این موضوع، تعداد زیادی خانه دیدیم که یا خیلی بزرگ بودند، یا خیلی قدیمی بودند، یا در منطقه نامناسبی بودند و یا ترکیبی از تمام این حالات.

پس از نزدیک به 10 روی گشتن و ناامیدی در شیب های زیاد این شهر، یک از دوستان غزاله در دانشگاه از وجود چندین مجتمع مسکونی در نزدیک دانشگاه خبر داد. ما نیز خسته از پیاده روی های 15000 قدمی به بالا در روز آن هم در شیب هایی که خانه ها طبقه -2 را نیز به حیاط متصل می کرد، تصمیم گرفتیم به سراغ همان خانه ها برویم. در نقشه زیر کمی مشخص تر نشان داده ام که هم اکنون درباره کدام بخش از استانبول صحبت می کنیم:

منطقه شماره 1، محله Mecidiyekoy (محله مجیدیه) است، خاه پسر دایی غزاله. خانه های این منطقه، بعضاً دارای اندازه مناسب بودند ولی یا مناسب و خیلی گران و یا قیمت مناسب ولی محله نامناسب. مشکل اصلی البته دوری فاصله این محله از محل دانشگاه بود که نزدیک به 1.5 ساعت فاصله داشت. در منطقه شماره 2، خانه های نوساز نیز یافت می شدند ولی برعکس بسیاری دیگر از نقاط استانبول، وسایل نقلیه در فاصله دوری از آن ها توقف می کردند. همچنین خانه های قدیمی منطقه و افرادی که اطراف آن قدم می زدند، حس نامناسبی به ما می داد که باعث شد با وجود پیدا کردن خانه ای تمیز و جدید، از اجاره کردن آن منصرف شویم.

محله مجیدیه که بسیاری از بانک ها و شرکت ها در آن قرار دارند
محله مجیدیه که بسیاری از بانک ها و شرکت ها در آن قرار دارند

بالاتر در مورد ساریر توضیح دادم. مناطق 3 و 4 در واقع پایین وبالای ساریر هستند. همان طور که گفتم، خانه های این منطقه قدیمی با وجودی که قیمت مناسب و حتی در محله هایی مناسب بودند، بسیار بزرگ بودند و در کشوری که قیمت انرژی بالاست، خانه بزرگ می تواند مسأله ساز شود. همچنین خانه های قدیمی از معضلاتی همچون پنجره های نامناسب و نقشه های نامناسب نیز رنج می برند که سبب شد با وجود زیبایی محله و نزدیکی به آب و دریا، از اجاره کردن آن ها منصرف شویم.

منطقه ساریر، محله قدیمی استانبول
منطقه ساریر، محله قدیمی استانبول

در نهایت منطقه شماره 5، خانه ها و مجتمعات نزدیک دانشگاه بودند. خانه هایی نوساز که بیشتر توسط دانشجویان و افرادی که به دانشگاه مرتبط می شدند، مورد استفاده قرار می گرفتند. خانه ای که هم اکنون در آن زندگی می کنیم (در تاریخ 20 فوریه 2020) را در سایتی که خانه های منطقه را نمایش می داد پیدا کردیم. پس از آن که با بنگاه مرتبط با مجموعه مسکونی صحبت کردیم، خانه مورد نظر را به ما نشان داد. احتمالاً شما نیز اگر تجربه گشتن به دنبال خانه را داشته باشید، تأیید می کنید که پس از دیدن تعداد زیادی خانه، یک سری جزئیات مشخص هستند که باعث می شوند شما از خانه ای خوشتان بیاید یا آن را نپسندید. این خانه از دید ما خالی از ایراد بود (لااقل در مقام مقایسه با خانه هایی که تا آن لحظه دیده بودیم.) با گشتی که در خانه زدیم، رو به هم کردیم و آنی تصمیم خود را گرفتیم. اینجا همان خانه ای بود که دنبالش بودیم. یک خانه کوچک 35 متری، با آشپزخانه مجهز، پنجره های بزرگ و مشرف به کوه و باغچه در متجمعی نوساز و نزدیک به دانشگاه.

قرارداد خانه را یک روز قبل از اینکه من برای دفاع پایان نامه ام به ایران برگردم امضا کردیم. اگر داستان پایان نامه ام را نخواندید می توانید سری به آن بزنید. نوشته بعدی من درباره اتفاق های پس از بازگشت من از ایران به استانبول است. زمانی که پروژه بعدی ما آغاز می شد یعنی خرید وسایل خانه.


به امید روزی دیگر،

یاهو

ترکی استانبولیاجارهاستانبول
۶
۰
سپهر عدوانی
سپهر عدوانی
سلام، سپهر هستم. شریف مدیریت خوندم و بعد از فارغ التحصیلی به همراه همسر گلم اومدیم استانبول. ایشون دکتری میخونه و من هم کار می کنم. در این بین، می خوام از تجربه های زندگی ام بنویسم. کاملاً خودمانی : )
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید