یکی از باورهای عمومی این است که چون آمریکا کشور بسیار پیشرفته و بسیار قدرتمند و بسیار دموکراتیکی است، لذا نظام پزشکی آمریکا هم باید معتبرترین و کارآمدترین و بهترین نظام پزشکی در جهان باشد.
در راستای همین طرز فکر، معمولا وقتی قرار است نسبت به اعتبار و اثربخشی یک دارو یا شیوه درمانی اطمینانی داده شود که مو لای درزش نرود، گفته می شود که فلان دارو مورد تایید اف دی ای یا سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) است.
همین استدلال امروز در مورد واکسن کورونا هم صورت می پذیرد. بعنوان مثال، عده کثیری اصرار دارند بهترین واکسن کورونای موجود در جهان، واکسن فایزر آمریکایی است، چون مورد تایید اف دی ای قرار گرفته. از آنطرف واکسن های ایرانی و روسی و کوبایی و غیره قابل اعتماد نیستند، چون مورد تایید اف دی ای قرار نگرفته اند.
اینجا اصلا کاری نداریم که همان اف دی ای هم واکسن فایزر را تایید نکرده، بلکه تایید اضطراری کرده، و حتی اگر واکسن فایزر آمریکایی بهترین هم بود، در شرایط تحریم اولا بعید بود به ایران تحویل داده شود، ثانیا اگر تحریم هم نبودیم با وضعیت افتضاحی که خود آمریکا دارد ما را در نوبت آخر می گذاشتند، و ثالثا با توجه به سوابق گذشته غربی ها (از جمله صادرات ویروس ایدز به ایران توسط فرانسوی ها) احتمال بسیار زیادی هست که از این فرصت هم برای خرابکاری و تروریسم بیولوژیک در ابعاد گسترده استفاده کنند.
حتی این را هم کاری نداریم که گزارشات فاش شده از ایمیل های نهاد نظارتی اتحادیه اروپا بر تولید واکسن فایزر، در مکاتباتش با مقامات بلندپایه اروپایی، حاکی از آن است که اولا تحت تاثیر فشارهای مقامات اروپایی برای تایید این واکسن، برخی از مراکز تولید اصلا مورد بازرسی قرار نگرفتند، ثانیا در آنهایی که مورد بازرسی قرار گرفتند مشخص شد درصد خلوص واکسن هایی که بصورت انبوه در این مراکز تولید شده اند، از درصد خلوص نمونه های آزمایشگاهی بسیار پایینتر بود، و ثالثا این درصد خلوص پایینتر بدان معناست که نه تنها اثر بخشی این واکسن ها بسیار کمتر از نمونه های آزمایشگاهی است، بلکه عوارض جانبی حاصل از مصرف دو شیشه مختلف از واکسن فایزر می تواند به کلی متفاوت و ناشناخته باشد.
به این هم اصلا کار نداریم که تکنولوژی ساخت واکسن بر پایه RNA هرگز در هیچ واکسن مورد تایید دیگری استفاده نشده، و سایر کشورهایی که واکسن ساخته اند (از جمله ایران، روسیه، کوبا و دیگران) همگی از تکنیک مرسوم و آزموده شده همیشگی استفاده کرده اند، و مشخص نیست چرا فقط شرکت فایزر آمریکایی از این تکنیک نامرسوم استفاده کرده.
خیر، به هیچ کدام از این بحث های فنی و اخبار بحث انگیز رایج در جهان کاری نداریم. چیزی که بیش از هر چیزی باعث می شود عده ای از عدم دسترسی ایرانیان به واکسن فایزر آمریکایی ابراز تاسف و تاثر و سرخوردگی و افسردگی کنند فقط یک مطلب است. آن هم همان ذهنیتی که تصور می کند نظام پزشکی آمریکا بسیار قابل اطمینان است.
همزمان با ظهور نولیبرالیسم، به تدریج نظام پزشکی آمریکا هم متحول شد. این تحول ابعاد و اَشکال متنوعی داشت. از جمله شاخص های این تحول در این نکته نهفته که سابقا اکثر پزشکان آمریکایی در مطب های خصوصی و بطور مستقل مشغول طبابت بودند، اما از ابتدای قرن بیست و یکم به اینسو، اکثریت پزشکان آمریکایی در مجتمع های بزرگ پزشکی استخدام شده و حقوق بگیر و مزد بگیر شرکت های بزرگ شده اند.
این مجتمع های پزشکی بصورت سود محور و انتفاعی اداره می شوند. شیوه و فلسفه کار اینها به اینصورت است که هر بیمار مراجع در حقیقت یک مشتری است و مشتری باید از خدماتی که دریافت می نماید راضی و خشنود باشد تا در نوبت های بعدی مجددا به همان مرکز مراجعه کند (همین مدل در ایران تحت عنوان «بیمارستان های خود گردان» کپی برداری شد). در همین راستا، این مجتمع ها همیشه از فرم های نظر سنجی (معمولا الکترونیکی) استفاده می کنند که به بیماران امکان می دهد رتبه و درجه اعتبار پزشکان را تعیین نمایند. به همین دلیل، پزشکان وارد شکل بخصوصی از تعامل با بیماران می شوند، تعاملی که در آن بیمار دست بالاتر را نسبت به پزشک دارد.
علاوه بر این، یکی از شیوه های بسیار رایج در بازاریابی و فروش (یعنی سیستم Quota) در مورد این پزشکان هم استفاده می شود. به اینصورت که هر پزشکی باید لااقل یک تعداد از پیش تعیین شده ای از بیماران را ویزیت نماید تا بخش قابل توجهی از حقوق و مزایای مورد توافق در قرارداد استخدامش قابل پرداخت شود. این موضوع باعث می شود بزرگترین دغدغه پزشکان، افزایش تعداد بیمارانی که ویزیت می کنند باشد. از عوارض این شیوه این است که پزشک ترجیح می دهد بیمارانش بطور مداروم به او مراجعت کنند، تا اینکه از درمانهایی استفاده کند که پای بیماران را برای همیشه از مراکز درمانی کوتاه کند!
مساله دیگر نفوذی است که شرکت های بزرگ دارویی بر ادبیات پزشکی رایج در آمریکا گذاشته و تلقی های جدیدی از شیوه های درمانی ایجاد کرده اند، بطوریکه مصرف داروها را تا حد ممکن بالا ببرد. بعنوان مثال، این باور میان جامعه پزشکی آمریکا جا انداخته شده که استفاده طولانی مدت از داروهای حاوی مخدرها بهترین شیوه درمان دردهای مزمن است. این درحالیست که کلیه تحقیقات علمی نشان می دهد، استفاده از این مخدرهای در کوتاه مدت (در حدود 2 تا 3 روز) موثر است، و در طولانی مدت نه تنها کمکی به کاهش درد نمی کند، بلکه شدت آن را افزایش می دهد.
وقتی پزشکان داروهای مخدر از قبیل ترامودول، متادون، مورفین، فنتانیل، اکسیکانتین، یا ویکودین را تجویز می کنند، بیمار ابتدا مشاهده می کند که استفاده از این داروها تمام دردها و گرفتاری های زندگی را در طرفة العینی برطرف می سازد! همین مساله باعث می شود بیمار امتیاز بسیار بالایی به پزشک معالج خود بدهد، چون نه تنها درد اصلی که به خاطر آن به پزشک مراجعه کرده بود (مثلا کمردرد) برطرف شده، بلکه با مصرف این داروها هرچه بدبختی در زندگی داشت هم دفعتا فراموشش می شود!
پس از مدتی که اثربخشی داروی مخدر کاهش می یابد، بیمار مجددا به پزشک مراجعه کرده و همان دارو را با دوز بیشتر طلب می نماید. بسیاری از پزشکان آمریکایی این درخواست را اجابت می کنند. چون اولا موجب رضایت بیمار می شود، ثانیا اعتیاد بیمار موجب مراجعه مرتب وی شده و نتیجتا پزشک می تواند به سادگی تعداد حداقل ویزیت مورد نیاز در Quota خود را پر کند، و ثالثا، گاهی اوقات پورسانت های چربی هم از شرکت های دارویی دریافت می کند. به این می گویند یک بازی برد-برد!
نتیجه اینکه اعتیاد به مواد مخدری که بطور کاملا قانونی و مجاز توسط پزشک تجویز می شود، در ایالات متحده به یک اپیدمی تبدیل شده که روز به روز وضعیت وخیمتری پیدا می کند. تا قبل از شیوع کورونا، مرگ بر اثر مصرف بیش از حد یا اوردوز (Overdose) داروهای مخدر مجاز، بالاترین آمار مرگ و میر را در ایالات متحده داشت، بطوریکه حتی از مرگ بر اثر تصادفات رانندگی هم بیشتر بود.
با شیوع پاندمی کورونا این روند همچنان وخامت بیشتری یافته، اما به دلیل میزان مرگ و میر بسیار زیاد ناشی از کورونا در آمریکا، حالا اوردوز رتبه دوم را پیدا کرده.
کشور ایالات متحده آمریکا حدود 5% از کل جمعیت جهان را در خود جای داده است. اما این 5% در حدود 27% از مرگ و میر ناشی از اوردوز داروها در جهان را به خود اختصاص داده. یعنی از هر چهار نفری که در کل جهان بر اثر مصرف بیش از اندازه دارو جان می دهند، بیش از یک نفر آنها آمریکایی است.
این تنها گوشه ای از نقاط ضعف نظام پزشکی و سلامت در آمریکا بود. علاوه بر این، هزینه های بسیار بالای درمانی در آمریکا، نبود زیرساخت های درمانی و پزشکی از قبیل بیمارستان و درمانگاه در بسیاری از مناطق کشور آمریکا، استفاده بسیار گسترده از مواد غذایی صنعتی و تراریخته، و رسوخ همه جانبه باورهای ایدئولوژیک در روالهای پزشکی و درمانی، همگی دست به دست هم داده اند تا وضعیت درمان و سلامت در آمریکا به وضعی فاجعه آمیز بدل شود.
چرا نظام پزشکی در آمریکا تا این اندازه فشل است؟
به این دلیل که آمریکا از میان تمامی کشورهای جهان، بیشتری متقاضیان مهاجرت را به خود اختصاص داده است. توجه داشته باشید علیرغم این واقعیت که آمار مبتلایان و قربانیان کورونا در آمریکا با فاصله بسیار زیاد از تمام کشورهای جهان بدتر است، اما به محضی که جو بایدن وارد کاخ سفید شد و محدودیتهای دوران ترامپ را ملغی کرد، سیل عظیمی از لاتینو ها از طریق مرز آمریکا با مکزیک ناگهان بطور سیل آسا به درون آمریکا سرازیر شدند.
وقتی نیروی کار به این سهولت و سادگی از اقصی نقاط جهان قابل دسترسی است، چرا باید نظام پزشکی و سلامتی داشته باشند که جان انسانها را مقدم بر سود می داند؟
جمعیت محلی آمریکا که نیمی از آنها همین حالا به لقب «تروریست های داخلی» نایل آمده اند، در حقیقت یک جمعیت اضافی است که نبودش بر بودنش ارجح است. پس چرا باید کسی نگران سلامتی این اراذل و تروریست های داخلی باشد؟ همان بهتر که آنقدر قرص و کپسول مصرف کنند تا خواب به خواب شوند!
قانونی شدن مصرف برخی مواد مخدر از قبیل ماری جوانا و غیره هم در همین راستا قابل تحلیل است. وقتی سلامت جسمی و عقلی توده جمعیت در یک جامعه برای هیئت حاکمه آن جامعه بی اهمیت شد، دیگر چه لزومی دارد صنعت پر سودی مانند تولید و تجارت مواد مخدر غیر قانونی باقی بماند؟ بهتر است قانونی شود تا هم درآمدهای مالیاتی کلانی از این طریق نصیب دولت شود و امکان معاف کردن لایه های بالاتر جامعه از مالیات فراهم شود، و هم این جمعیت اضافی اجازه پیدا کند بدون ترس و لرز و بطور کاملا قانونی خودش را هلاک کند. اگر اوردوز کردند و مردند که چه بهتر، تعداد تروریست های داخلی کمتر می شود. اگر هم نمردند، به هر حال با مصرف این مواد در اکثر مواقع بالا خواهند بود و نسبت به اوضاع رو به وخامت زندگی در آمریکا اعتراضی نخواهند کرد.
یک مشت چِت مغزِ الکی خوش که به خیال خودشان در حال سیر و سفر در فضا و کائنات هستند قطعا بهتر از عده ای انسان هوشیار و عصبانی و معترضند. بخصوص در آمریکا که مالکیت اسلحه هم آزاد است و دست بر قضا این تروریست های داخلی مسلح هم هستند!
حالا با این اوصاف به این سوال می رسیم که چرا عده ای اصرار دارند نظام پزشکی آمریکا تعیین کند چه نوع واکسن یا داروهایی در ایران قابل استفاده هست یا نیست؟ چرا باید ایرانیان حتما واکسنی را مصرف کنند که یک شرکت دارویی آمریکایی آن را تولید کرده؟
آیا رهبری که واردات و استفاده از واکسن آمریکایی را ممنوع کرده از سر نادانی و بی سوادی چنین تصمیمی گرفته، یا از سر لجاجت با آمریکا و بی اهمیت دانستن جان ایرانیان؟
این روزها همه جور استدلال عجیب و غریبی می بینیم برای اینکه ثابت کنند این تصمیم رهبری اشتباه و حتی ظالمانه بوده. یکی می گوید چون فلان سلبریتی بر اثر کورونا در ایران مرده، پس رهبر مقصر است که اجازه ورود واکسن آمریکایی را نداده!
یکی دیگر می گوید چون مثلا ده سال پیش رهبری در فلان سخنرانی اشاره کرده بوده که منابع نفتی آمریکا تا سال 2021 تمام خواهد شد و الان سال 2021 است و منابع نفت آمریکا هنوز تمام نشده، پس اظهار نظر درباره ممنوعیت واردات واکسن آمریکایی هم قطعا تصمیم اشتباهی است!
یکی دیگر می گوید آیت الله مصباح که اخیرا فوت کرد، به دلیل استفاده از واکسن فایزر آمریکایی فوت کرده و این نشان می دهد که این آخوندها خودشان دارند واکسن فایزر استفاده می کنند و مردم را از واکسنی که اتفاقا به گفته خودِ راوی، موجب فوت آیت الله مصباح شده محروم می کنند!!!
البته اکثر از کسانی که این محتواهای مضحک و هوچیگری های لوده وار را تولید می کنند، برای این فعالیت ها از دولت آمریکا و دیگر ان جی او های حامی دموکراسی و صهیونیسم در جهان مزد و حقوق و پاداش می گیرند. به هر حال در دنیای امروز، این هم نوعی کاسبی است. سر کار گذاشتن خلق الله و پاچه خواری کدخدا و سگ هار عبری زبانش در منطقه.
ببخشید قربان، شغل شریف حضرتعالی چیه؟
خواهش می کنم، من فعال حقوق بشر در حوزه تخصصی ایران هستم.
عجب. به نظر شغل جالبی میاد. یعنی دقیقا روزانه چکار می کنید؟
نگاه می کنم ببینم موضوع داغ تو ایران چیه، بعد یک جوری اون موضوع رو ربط میدم به اینکه حکومت داره مردم رو کشتار میکنه.
چقدر جالب. مثلا امروز روی چه موضوعی کار کردین؟
امروز دیدم بحث واکسن کورونا داغه، برای همین گفتم که چون رهبر رژیم اجازه نداده واکسن آمریکایی وارد بشه، مردم ایران دارن میمیرن.
آهان... اونوقت کسی نمی پرسه واکسن آمریکایی اگه اینقدر خوبه، چرا تو خود آمریکا همین الان روزانه هزاران نفر بر اثر ابتلا به کورونا کشته میشن؟
نه دیگه نکته اش همینجاست. مردم ایران که تو آمریکا نیستن ببینن اونجا چه افتضاحیه. ایرانیا همون ایران رو می بینن، بعد ما هم که این حرفها رو میزنیم خیال میکنن ایران بدترین جای دنیاست و آمریکا بهترین جای دنیا. همین باعث میشه با وجودیکه وضعشون خیلی بهتر از آمریکاست، اما حسرت بخورن که چرا آمریکایی نیستن و چرا روزگار زده توی سرشون و ایرانی به دنیا اومدن!
خیلی جالبه. شما چه کار مهمی می کنین.
بله، برای همینه که حقوق میگیریم. الکی که بهمون پول نمیدن. کلی زحمت می کشیم. صبح تا شب توی یه آپارتمان فندقی متعفن وسط نیویورک میشینیم و این کارها رو انجام می دیم.
خیلی ممنون. موفق باشید!
بیچاره آن هموطنانی که گوششان را در اختیار اینچنین «منابع خبری» می گذارند و اجازه می دهند دنیایشان را با این اباطیل ترسیم کنند.
آخرین آمار کورونا در ایالات متحده آمریکا تا این لحظه: 26,767,229 (بیست و شش میلیون و هفتصد و شصت و هفت هزار و دیست و بیست و نه) نفر مبتلا، 452,279 (چهارصد و پنجاه و دو هزار و دویست و هفتاد و نه) نفر کشته.
رتبه دوم، بعد از آمریکا، کشور هندوستان با حدود یازده میلیون مبتلا و حدود 155 هزار کشته.
روسیه رتبه چهارم با کمتر از چهار میلیون مبتلا و 73 هزار کشته.
ایران رتبه شانزدهم، با 1,417,999 (یک میلیون و چهارصد و هفده هزار و نهصد و نود و نه) نفر مبتلا و 57,959 (پنجاه و هفت هزار و نهصد و پنجاه و نه) نفر کشته.
بنابراین، احتمال ابتلا به کورونا در آمریکا برای هر آمریکایی حدود 8% و این احتمال در ایران برای هر ایرانی حدود 1.6% است.
از روی این آمار، چطور عده ای به این نتیجه می رسند که آمریکا بهترین است و ایران بدترین؟!
تازه این وضعیت در شرایطی است که دولت فخیمه ما یک دولت غربگرای برجامی و منفعل است. دولتی که تمام تلاشش را برای پیاده کردن مدل آمریکایی در ایران بکار برده.
آیا راه حل مشکلات ایران، از جمله مقابله با کورونا، حرکت هر چه بیشتر به سمت مدل آمریکایی است، یا برعکس، فاصله گرفتن هر چه بیشتر از مدل آمریکایی؟
آیا حذر داشتن مسئولین از وارد کردن واکسن آمریکایی مصداق خیانت است، یا برعکس، مصداق عقل و شعور و مسئولیت پذیری که هیچکدامش به اندازه یک ارزن در گندیده دهنان اپوزیسیون برانداز داخل نشین و خارج نشین وجود ندارد؟