سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

از تئوری «مصرف متظاهرانه» تا عبای ایتالیایی رئیس جمهور

رئیس جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی، در سال جهش تولید ملی عبای ایتالیایی به تن می کرده اند.

این موضوع از دو جهت حائز اهمیت است.

اولا، رئیس جمهوری اسلامی ایران که با رای قاطع اکثریت مردم ایران انتخاب شده اعتقادی به حمایت از تولید ملی نداشته و اشتغالزایی برای کارگران ایتالیایی را واجبتر از اشتغالزایی برای کارگر ایرانی می داند. البته این خبر جدیدی نیست و از مدتها پیش کاملا مشخص بود این دولت تداوم همان تفکر سپهبد رزم آراست که معتقد بود ایرانی حتی نمی تواند از پس تولید یک آفتابه برآید.

اما ثانیا، نکته مهمتر اینجاست که مصرف کالاهایی با برندهای غربی در جامعه ما موجب کسب اعتبار و آبرو می گردد. این دومی چیزی نیست که منحصر به رئیس جمهور باشد. بلکه ضایعه ای اجتماعی است که ریشه هایی بسیار عمیق و تاریخی دارد.

تورستین وبلن (Thorstein Veblen) جامعه شناس مشهور آمریکایی در اوایل قرن گذشته بود که نظریه «مصرف متظاهرانه» (Conspicuous Consumption) را مطرح نمود. وِبلِن اینطور مشاهده کرد که در اثر توسعه نظام سرمایه داری، طبقه جدیدی شکل گرفته که وِبلِن آن را «طبقه مرفهین» (Leisure class) نام نهاد. از خصوصیات طبقه مرفهین این بود که اقدام به مصرف کالاهایی می نمودند که هیچ فایده و سودمندی ذاتی در آنها نبوده، یا اگر هم کاربرد ذاتی داشته باشند، هدف از مصرف آنها در درجه اول آن کاربرد ذاتی نیست. بلکه این کالاها با هدف به نمایش گذاشتن ثروت و تظاهر به تمکن مالی مصرف می شوند. و این نمایش ثروت و تظاهر به تمکن مالی و مادی هم با هدف اکتساب پرستیژ و جایگاه معتبر اجتماعی صورت می پذیرد. بعبارت دیگر، چنین شکلی از مصرف، کاملا ماهیت اجتماعی داشته و به دلیل نیازهای فردی و شخصی نیست.

هر چند در نظریه تورستین وبلن، این شیوه مصرف متظاهرانه از خصوصیات طبقه ثروتمند و متمول تعریف شده، اما نکته بسیار جالب اینجاست که تحقیقات جدیدتر نشان می دهد اولا طبقات کم بضاعت و فقیر تمایل بیشتری به مصرف متظاهرانه دارند، و ثانیا این پدیده در جوامع کم توسعه یافته و جهان سوم بسیار رایجتر از جوامع توسعه یافته و قطب های سرمایه داری است. بعبارت دیگر، مصرف متظاهرانه معمولا نشاندهنده این مطلب است که شخص متظاهر فی الواقع از طبقات کم بضاعت بوده و سعی می کند از این طریق خود را ثروتمند جلوه داده و اعتبار کسب نماید.

در کتاب «میلیونر در همسایگی» نشان داده شده که آمریکاییهایی که ثروتشان بیش از یک میلیون دلار است معمولا از مصرف متظاهرانه خودداری کرده و بیشتر تمایل به پرهیز از اصراف دارند. بعنوان مثال، میلیونرها ترجیح می دهند خودروهای دست دوم را بصورت نقد خریداری کنند، اما افراد کم بضاعت معمولا خودروهای صفر کیلومتر و نو و لوکس را بصورت قسطی و از طریق استقراض وام خریداری می کنند.

دقیقا به همین دلیل لوکس گرایی دولت تدبیر و امید برای میلیونها ایرانی جذاب و دلپذیر گشت. بعبارت دیگر، دولت تدبیر و امید روی موج عقده های حقارت مردمی سوار شد که حاضر بودند برای استشمام بوی نوی یک هواپیمای ایرباس، کل صنعت هسته ای کشور را یکجا بدهند برود.

https://www.aparat.com/v/orcnY/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%3A_%D8%A7%DB%8C%D9%86_%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D8%A8%D9%88%DB%8C_%D9%86%D9%88%DB%8C%DB%8C_%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%87%D8%AF%21

گفته شده در زمان ناصرالدین شاه بخشی از جواهرات تخت طاووس به سرقت می رود. مشخص نیست کدامیک از درباریان دزد واقعی بوده، اما برای اینکه دل شاه خوش باشد باید یک قربانی پیدا می کردند تا گناه را به گردن او بیاندازند. لذا یک بدبخت گرسنه و بیچاره ای را پیدا می کنند، یک وعده قیمه پلو به او می دهند تا بخورد و یک بار در تمام عمرِ ذلت بارش طعم سیری را بچشد. بعد که سیر شد در مقابل شاه گردنش را می زنند تا خیال شاه راحت شود که حق به حقدار رسید و سارق به کیفر بزه خود که تجاوز به جواهرات ناموس سلطنت بوده رسیده است.

مصرف متظاهرانه هم یک چنین حکایتی است. شخصی آنچنان در حسرت سوار شدن بر فلان خودرو لوکس است که حاضر است بقیه عمرش را مصروف کار نیمه بردگی در جهت پرداخت اقساط آن خودرو نماید. یا چنان شیفته تصویر آن سیب گاز زده است که برای در دست گرفتن فلان لپ تاپ یا تبلت یا گوشی موبایل حاضر است تن به هر کاری بدهد.

همین فرهنگ وقتی در سطح اجتماعی گسترش پیدا کرد، مطالبات سیاسی هم تحت تاثیر یک چنین رویکردی قرار می گیرد. شهروندان عقده ای با استفاده از حق رای خود، بوی نوی یک فروند هواپیمای ایرباس را با صنعت هسته ای تعویض می کنند. طبیعتا عبای ایتالیایی رئیس جمهور هم نماد پیشرفت و ترقی می شود. و لابد ادکلن فرانسوی و گوشی موبایل سیب گاز زده و غیره.

سعدی می فرماید:

ابلهی را دیدم سمین، خلعتی ثمین در بر و مرکبی تازی در زیر و قصبی مصری بر سر.
کسی گفت: سعدی! چگونه همی‌بینی این دیبای مُعْلَم بر این حیوان لا یعلَمْ؟
گفتم:
قد شابَهَ بِالوَری حِمارٌ
عِجلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ

یک خلقت زیبا به از هزار خلعت دیبا

به آدمی نتوان گفت ماند این حیوان
مگر دراعه و دستار و نقش بیرونش
بگرد در همه اسباب مُلک و هستی او
که هیچ چیز نبینی حلال جز خونش

این هم از زیباییهای دموکراسی است. فقط در دموکراسی می شود اینطور یک ملت را تا حد احمق ترین و عقده ای ترین اقشار اجتماع حقیر و زبون کنیم. مملکتی که یک رهبر اقتدار گرا و مجموعه ای از نخبگان سیاسی و نظامی و امنیتی قایم بالذات و مقتدر داشته باشد مشخص است که تن به چنین ذلت هایی نخواهد داد.

البته نظام جمهوری اسلامی نه صد درصد اقتدارگراست و نه صد درصد دموکراتیک. ما نظامی هردوانه داریم. گاهی دموکراسی بر اقتدارگرایی می چربد و گاهی اقتدار گرایی بر دموکراسی. به همین دلیل زیر فشار عناصر نفوذی و انواع توطئه ها و دسیسه های خارجی، رهبری اقتدار گرا و نخبگان همسو با او طی یک مقطع و دوره ای ممکن است وادار به نرمش و تساهل در برابر نهادهای دموکراتیک شوند. اما بالاخره وقتی گند کار دولت دموکراتیک در آمد، جناح اقتدارگرا مجددا زمام امور را بدست خواهد گرفت. پس چاره چیست؟ چطور می شود کاری کرد که فاتحه یک ملت برای همیشه خوانده شود؟

پاسخ روشن است. باید نهادهای اقتدارگرا و ملی از میان برداشته شوند تا یک حکومت صد درصد دموکراتیک و «مردمی» باقی بماند. آنقدر مردمی که اینبار در عوض بوی نوی تعدادی خودروی لوکس خارجی، اقتدار موشکی کشور را هم بدهد برود. آنقدر دموکراتیک که در ازای وعده ویزای مسافرت به اروپا و آمریکا، نفوذ منطقه ای کشور را هم بدهند برود. وقتی حکومت کاملا دموکراتیک شود، طبیعتا ملت ایران به یک ملت «نُرمال» تبدیل خواهد شد. درست مانند ملت های نرمال دیگر، منجمله عراق، لیبی، افغانستان و غیره.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D9%86%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-ptp03etpp3zz

باید جماعتی که برای یک بشقاب پلو قیمه سرشان را می دهند حق رای داشته باشند تا رهبران مملکت را انتخاب کنند. باید انسانهایی که برای استشمام بوی نوی یک خودروی خارجی با میل و رغبت عصمتشان را به باد می دهند در تعیین سیاست های کلی کشور و مذاکره با آمریکا حق رای داشته باشند. رفراندوم و همه پرسی یعنی همین!


عده ای از نیروهای اپوزیسیون برانداز اخیرا سیرک جدیدی براه انداخته بودند با عنوان مضحک «کمپین نه به جمهوری اسلامی».

حرف اصلی اینها این است که «مردم» از شرکت در انتخابات خودداری کنند و رای ندهند.

احسنت! یکبار در طول این چهل و سه سال یک حرف حساب از دهان نیروهای اپوزیسیون برانداز در آمده باشد دقیقا همین است!

وقتی نیروهای برانداز و غربگرا و ضد ملی بطور داوطلبانه خودشان را از انتخابات کنار می کشند، قطعا آرایی که به هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری داده می شود پالایش شده و احتمال انتخاب عناصر نفوذی کمتر خواهد شد. لذا عزیزان اپوزیسیون برانداز یکبار در عمرشان بزرگترین خدمت را به منافع ملی ایران کرده اند! یعنی همین که خودشان را از دور خارج کرده و عملا آن نیمه دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی را هدف تضعیف قرار داده اند، نه نیمه اقتدارگرای آن را.

تا پیش از این، معمولا یکی از کاندیداها مورد حمایت تلویحی یا علنی اپوزیسیون برانداز قرار می گرفت. تلویحی به اینصورت که کاندیداهای رقیب را تخریب می کردند، و علنی به اینصورت که کاندیدای مورد نظر را تحبیب می نمودند. نتیجتا کاندیداهای نفوذی مورد حمایت نیروهای برانداز قرار می گرفتند. اما حالا نقاب ها فرو افتاده و طرفین رو بازی می کنند.

به قول سعدی:

هرگز ایمن ز مار ننشستم
که بدانستم آنچه خصلت اوست
زخم دندان دشمنی بتر است
که نماید به چشم مردم دوست




https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D8%AF-lowuirlj90vj


انتخابات 1400مصرف متظاهرانهتورستین وبلندموکراسیاشرافی گری
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید