سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

با سنگ و چوب و چماق مردم را نجات دادند!

روزنامه شهروند نوشت:

روزنامه شهروند با چند مرد محلی اهل استهبان مصاحبه کرده که در جریان سیل مرگبار این شهر به مردم هشدار دادند و مانع از افزایش تلفات شدند. رضا علیپور یکی از روستاییان می‌گوید: فریاد زدم سیل. هیچ‌کس توجه نمی‌کرد. اصرار کردم و دیگر داشتم التماس‌شان می‌کردم. بعضی‌ها حتی به شوخی می‌گفتند چیزی زدی! توجهی نمی‌کردند به هشدارهایم. مجبور شدم با سنگ شیشه ماشین چند جوان را بشکنم. دنبالم کردند. تا اینکه دقیقه‌ای بعد، سیل آمد و ماشین و وسایل‌شان را با خود برد. خیلی شوکه شده بودند. مهرسانا و ماکان از مفقودان نیز خواهر و برادر بودند. مادرشان برای برداشتن لباس به داخل ماشین می‌رود که سیل پدر خانواده به همراه فرزندانش را با خود می‌برد. نادر امید یکی دیگر از روستاییان:با پدر و برادرم رفتیم سمت رودخانه. در آنجا حداقل ۲۰۰، ۳۰۰ نفر حضور داشتند. مجبور شدیم با چوب و چماق سراغ‌شان برویم، چون اصلا به حرف‌مان باوری نداشتند.  به پدر خانواده‌ای گفتم سیل در راه است، قبول نمی‌کرد. مادر شک کرده بود. گفتم خودت بیا بالا و ببین. مادر خانواده به سمت بالا آمد و همان لحظه سیل به پدر و دو فرزندش امان نداد و آن‌ها را با خود برد. /شهروند

البته این چماقدارانی که اینطور با خشونت و زورگویی با مردم برخورد می کنند هنوز این را نفهمیده اند که نمی شود با زبان زور چیزی را به مردم تحمیل کرد!

پس راه حل چیست؟ راه حل چیزی نیست جز کار تبیینی و روشنگری و برخورد دوستانه و اصولی با مردم. یعنی به جای اینکه با چماق به جان مردم بی دفاع بیافتند که مثلا به خیال خودشان آنها را از غرق شدن در سیل نجات دهند، باید تلاش می کردند با ارائه مستندات و توضیحات در جهت اقناع و آگاهی عمومی عمل کنند...

اینکه سیل در راه بوده و چند دقیقه بیشتر فرصت باقی نبوده و این چماق به دستان می دانستند به زودی همه هلاک خواهند شد، تنها سفسطه و مغلطه ایست برای توجیه وحشیگری و زورگویی. بر اساس بیانیه حقوق بشر مردم حق انتخاب دارند و هیچ کس حق ندارد به زور چیزی را به مردم تحمیل کند. شاید عده ای دلشان می خواسته هیجان و تجربه معلق شدن در آب سیل را تجربه کنند. مگر نه اینکه بسیاری از مردم کلی هزینه می کنند تا به مکان های توریستی رفته و در پارک های آبی و سواحل به ورزشهای لوکسی مانند موج سواری بپردازند؟ حالا که یک بار در عمرشان این فرصت پدید آمده که مفت و مجانی موج سواری کنند، یک عده چماق به دست مزدور این فرصت را از آنها گرفته اند!

برای جلوگیری از تکرار این حرکت های شنیع باید هر چه بیشتر بر جهاد تبیین تاکید کنیم و با مردم حرف بزنیم و اجازه بدهیم مردم خودشان تصمیم بگیرند که دوست دارند غرق شوند یا زنده بمانند. بالاخره ما انقلاب کردیم که مملکت به صورت فردی اداره نشود و مردم خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند.



در سایر عرصه های سیاسی هم وضعیت مشابهی وجود دارد، البته با اهمیت و حساسیتی بسیار بالاتر از مساله سیلی که زندگی چند نفر را تحت تاثیر قرار داده. چون برخی تصمیمات سیاسی نه تنها زندگی کل آحاد ملت را متاثر می سازد، بلکه نسل های بعدی هم به درجات مختلف وارث عواقب آن خواهند شد.

بزرگترین تناقض موجود در گفتار و کردار جریان های مدافع دموکراسی دقیقا در همین نکته است که از یک طرف همه مردم را به میزان برابر در فرایند سیاسی دخیل و سهیم می دانند، و از طرف دیگر وقتی وارد مسایل پیچیده و ذو ابعاد و چند وجهی و چند بعدی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و غیره می شویم، خیلی راحت می گویند «مردم به این داستان ها کاری ندارند و فقط به سفره خودشان نگاه می کنند». یعنی بطور رسمی درجه و طراز و سطح هوشمندی تصمیمات کلان سیاسی باید به حد نا آگاه ترین و کم سوادترین و عامی ترین و سطحی ترین اقشار جامعه تنزل پیدا کند.

حتی پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکا هم اعتقادی به چنین دموکراسی نداشتند و انواع مکانیزم های محدود کننده برای مهار کردن عوام و هدایت قدرت تصمیم گیری سیاسی به سمت حلقه کوچک و بسیار محدودی نخبگان را در قانون اساسی آمریکا تعبیه کرده اند.

اصل «حاکمیت مردم بر مردم» و ارزشهایی مانند «مردمسالاری» و دموکراسی آنقدر تکرار مکرر شده اند که تقدسی مذهب گونه یافته اند. لیکن تنها اندکی عقل و استقلال فکری کافیست تا انسان متوجه شود در زندگی اجتماعی نه تنها عوام صلاحیت مداخله در تصمیمات کلان اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و غیره را ندارند، بلکه حتی گاهی در سطوح خرد و بسیار جزئی هم چنین صلاحیتی از آنان سلب می گردد.

بار دیگر اباطیلی که در شبکه های خبری معاند و مخالف و شبکه های اجتماعی درباره حق انتخاب سرنوشت توسط خود مردم تکرار مکرر می گردد را به یاد بیاوریم:

در این دور از انتخابات ریاست جمهوری، بیش از هر زمانی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، جملات و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره اهمیت رای مردم در مشروعیت‌بخشی حکومت دست به دست می‌شود. اینکه در زمان حیات آیت‌الله خمینی چقدر "خواسته مردم" از صندوق‌های رای بیرون آمد و او برای "حق انتخاب" مردم و آزادی انتخابات تلاش کرد ، مساله دیگری است اما هدف اصلی انتشار این پیام‌ها و سخنان، گواه یا هشداری برای دور شدن نظام از اصل جمهوریت نظام است چنانکه در استانه انتخابات زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی از حصر خانگی، در پیامی نوشته، اصل جمهوریت "سلاخی" شده و "مردم هیچ‌کاره‌اند و جزو جمهور به حساب نمی‌آیند".
انتخابات ۱۴۰۰؛ 'مردم' و انتخابات 'بی‌معنی'؟ - BBC News فارسی

بله، حقیقتا وضعیت کشور در پایان دو دوره دولت تسلیم طلب غربگرای روحانی که با رای قاطبه مردم انتخاب شده بود مشابه همان منطقه سیل زده بود که اگر همان رویه ادامه پیدا می کرد همه هلاک می شدند. و مطالبات عمومی تحت تاثیر رسانه های دموکرات و مردمسالار و لیبرال هم طوری بود که انسان را به یاد این وضعیت می انداخت:

[...] فریاد زدم سیل. هیچ‌کس توجه نمی‌کرد. اصرار کردم و دیگر داشتم التماس‌شان می‌کردم. بعضی‌ها حتی به شوخی می‌گفتند چیزی زدی!
[...]
مجبور شدیم با چوب و چماق سراغ‌شان برویم، چون اصلا به حرف‌مان باوری نداشتند.  به پدر خانواده‌ای گفتم سیل در راه است، قبول نمی‌کرد. مادر شک کرده بود. گفتم خودت بیا بالا و ببین. مادر خانواده به سمت بالا آمد و همان لحظه سیل به پدر و دو فرزندش امان نداد و آن‌ها را با خود برد.

نفرین بر شما چماقداران که مادر را نجات دادید تا مجبور باشد سالها عزادار شوهر و فرزندانش شود! اگر به جای زورگویی اجازه می دادید مردم خودشان سرنوشت خودشان را انتخاب کنند، الان آن مادر هم در کنار شوهر و فرزندانش مرده بود و همه با هم خوش و خرم در آن دنیا از «جنات تجری من تحتها الانهار» لذت می بردند!

انصاف بدهیم، بی بی سی فارسی لااقل اینقدر صداقت داشته که این بخش از بیانات رهبری معظم را هم بازتاب بدهد:

در مراسم سالگرد آیت‌الله خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای در کنار طرح اهمیت انتخابات به نکته مهمی اشاره داشت، که شنیده نشد و همه نگاه‌ها به جمله حاشیه‌ای و پایانی سخنرانی او درباره "جفا و ظلم" به برخی از افراد رد صلاحیت شده معطوف شد. او درباره حذف انتخابات در آینده گفت و اشاره کرد "ممکن است یک دورانی در آینده بیاید که انتخابات بی‌معنی بشود، شکلهای دیگری به وجود بیاید برای حضور مردم و اظهار نظر مردم؛ (فعلا)امروز انتخابات است".

انقلابی ها و ارزشی های داخلی که تا همین حد را هم بر نمی تابند و همچنان یکسره بر طبل توخالی دموکراسی و مردمسالاری می کوبند، با این خیال خام که با تکرار شعارهای دشمن، می توانند برای خود اعتبار کسب کرده و از «ریزش ها» جلوگیری کیرده و بر «رویش ها» بیافزایند.

اتفاقا حرف حق را اینجا همان بی بی سی می گوید. امام خمینی به دنبال مردمسالاری و تحقق خواسته مردم نبود، بلکه احیای عظمت و استقلال ملی ایران با تکیه بر ظرفیت های تمدنی موجود را دنبال می کرد و جمهوریتی که غربگرایان و روشنفکران مطالبه می کردند هرگز مورد نظر حضرت امام نبود.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B6%D8%AF-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA-l6o0nykc7xkd


مردمسالاریاستبدادمعیشت مردم
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید