سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

مکتب خمینی؛ ضد سلطنت یا تکامل بخش سلطنت؟

در اوایل دهه 1320، زمانی که دیکتاتوری رضاشاه تازه سقوط کرده بود و هنوز حتی جنبش ملی شدن صنعت نفت هم شکل نگرفته بود، آیت الله خمینی کتاب کشف الاسرار را به رشته تحریر در آوردند. این کتاب با زبانی ساده و قابل فهم و بدون استفاده از اصطلاحات مغلق فقهی نوشته شده و در عین حال پایه های نظری ولایت فقیه را برای اولین بار از قلم حضرت امام روایت می کند.

بعدها وقتی وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد و قیام 15 خرداد پیش آمد، به تدریج موضع گیری های سیاسی آیت الله خمینی متاثر از شرایط و اقتضائات و مصالح وقت تغییر کرد. اما تشابه زیادی که میان مباحث نظری مطروحه در کشف الاسرار و ساختار نظام جمهوری اسلامی دیده می شود نشان می دهد این کتاب تا حدود زیادی می تواند بعنوان مانیفست یا برنامه جامع آیت الله خمینی برای ایجاد تحول در ساختار سیاسی کشور قلمداد شود.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D9%85%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-m9ad6mfadep2

از مسایل بسیار جالب توجه یکی رویکردی است که حضرت امام در خصوص نهاد سلطنت داشته، و دیگری نگاه و برداشتی است که نسبت به پدیده مدرنیته داشته و بر اساس همان نگاه برخی اصلاحات ساختاری و سیاسی را لازم می دانسته اند.

[...] ما که می گوئیم حکومت و ولایت در این زمان با فقهاء است نمیخواهیم بگوئیم فقیه هم شاه و هم وزیر و هم نظامی و هم سپور است بلکه می گوئیم همانطور که یک مجلس موسسان تشکیل میشود از افراد یک مملکت و همان مجلس تشکیل یک حکومت و تغییر یک سلطنت میدهد و یکی را بسلطنت انتخاب میکند و همان طور که یک مجلس شوری تشکیل می شود از یک عده اشخاص معلوم الحال و قوانین اروپائی یا خوددَراری [یعنی من در آوردی] را بر یک مملکت که هیچ چیز آنها مناسب با وضع اروپا نیست تحمیل می کنند و همه شما کورکورانه آنرا مقدس میشمرید و سلطانرا با قرارداد مجلس موسسان سلطان میدانید و بهیچ جای عالم و نظام مملکت بر نمیخورد اگر یک همچو مجلسی از مجتهدین دیندار که هم احکام خدا را بدانند و هم عادل باشند و از هواهای نفسانیه عاری باشند و آلوده بدنیا و ریاست آن نباشند و جز نفع مردم و اجراء حکم خدا غرضی نداشته باشند تشکیل شود و انتخاب یکنفر سلطان عادل کنند که از قانونهای خدائی تخلف نکند و از ظلم و جور احتراز داشته باشد و بمال و جان و ناموس آنها تجاوز نکند بکجای نظام مملکت برخورد می کند و همینطور اگر مجلس شورای این مملکت از فقهاء دیندار تشکیل شود یا بنظارت آنها باشد چنانچه قانون هم همین را می گوید بکجای عالم برخورد می کند؟

اشاره به نحوه به سلطنت رسیدن رضاشاه است که بر اساس قانون اساسی مشروطه غیرقانونی بود. لیکن یک مجلس موسسانی از دست نشانده های رضاشاه و نفوذی های انگلیس تشکیل شد و قانون اساسی مشروطه را تغییر دادند و رضاشاه را به سلطنت رساندند. استدلالشان هم این بود که سلسله قاجاریه قادر به حفظ کشور نیست و لذا باید سلسله جدیدی روی کار بیاید.

امام از همین استدلال استفاده می کند و اشاره می کند اگر قرار است بر اساس مصلحت کشور امکان تغییر پادشاه وجود داشته باشد، چرا باید پادشاهی انتخاب شود که قوانین اروپائی را در کشوری که هیچ چیزش شباهتی به اروپا ندارد به زور سرنیزه و باتوم و چماق جاری کند؟ چرا ساختارهای مدرنیته در خدمت احیای تمدن اصیل ایرانی قرار نگیرد؟ چرا به جای وکلا و نمایندگان بی سواد و یا تحصیلکرده در فرنگ و سوئیس و انگلیس، فقهایی که بر تاریخ و فرهنگ و علوم بومی و ملی تسلط دارند قرار نگیرند؟

بعلاوه، این مطلبی که حضرت امام اینجا اشاره کرده بود عینا در قانون اساسی مشروطه که در همان زمان جاری بود هم آمده بود. لذا مطلب عجیب و غریبی نبود و در حقیقت مطالبه اجرای همان قانون اساسی بود که حتی در دوره رضاشاه هم جاری بود و لیکن اجرا نمی شد.

[...] مجتهدین هیچوقت با نظام مملکت و با استقلال ممالک اسلامی مخالفت نکردند. فرضا که این قوانین را بر خلاف دستورات خدائی بدانند و حکومت را جائرانه تشخیص دهند باز مخالفت با آن نکرده و نمیکنند زیرا که این نظام پوسیده را باز بهتر میدانند از نبودنش و لهذا حدود ولایت و حکومت را که تعیین می کنند بیشتر از چند امر نیست از اینجهت فتوی و قضاوت و دخالت در حفظ مال صغیر و قاصر و در بین آنها هیچ اسمی از حکومت نیست و ابداً از سلطنت اسمی نمی برند با آنکه جز سلطنت خدائی همه سلطنتها بر خلاف مصلحت مردم و جور است و جز قانون خدائی همه قوانین باطل و بیهوده است ولی آنها همین بیهوده را هم تا نظام بهتری نشود تاسیس کرد محترم می شمارند و لغو نمی کنند.

یعنی حتی حکومت رضاشاه که در اسلام ستیزی بسیار صریحتر از پسرش بود همچنان در نظر آیت الله خمینی بهتر از هرج و مرج و بی حکومتی بوده و حمایت از همان حکومت را هم در راستای منافع مملکت واجب و لازم می دانستند.

این را مقایسه کنید با موضع وطن فروشانی که امروز به اسم «آزادی خواهی» و «دگر اندیشی» به آغوش دشمنان قسم خورده ایران رفته و در راه براندازی نظام جمهوری اسلامی، از منافع آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی حمایت و دفاع می کنند و هر بحران و گرفتاری و شکستی در ایران پدید آید با خوشحالی زاید الوصفی هورا می کشند و هر جا موفقیت و پیروزی و دستاوردی دیده شود رویشان را در هم می کشند و سعی در کوچک جلوه دادن آن می کنند.

و این جماعت بی هویت ادعا می کنند ایرانی و ملی گرا هستند و خمینی را ضد ملی می دانند!

ما ذکر کردیم که هیچ فقیهی تا کنون نگفته و در کتابی هم ننوشته که ما شاه هستیم یا سلطنت حق ما است آری آنطورکه ما بیان کردیم اگر سلطنتی و حکومتی تشکیل شود هر خردمندی تصدیق میکند که آن خوبست و مطابق مصالح کشور و مردمست البته تشکیلاتی که بر اساس احکام خدا و عدل الهی تاسیس شود بهترین تشکیلات است لکن اکنون که آنرا از آنها نمی پذیرند اینها هم با این نیمه تشکیلات هیچگاه مخالفت نکرده و اساس حکومت را نخواستند بهم بزنند و اگر گاهی هم باشخص سلطانی مخالفت کردند مخالفت با همان شخص بوده از باب آنکه بودن او را مخالف صلاح کشور تشخیص دادند و گرنه با اصل اساس سلطنت تا کنون از این طبقه مخالفتی ابراز نشده بلکه بسیاری از علماء بزرگ عالی مقام در تشکیلات مملکتی با سلاطین همراهی ها کردند مانند خواجه نصیرالدین و علامه حلی و محقق ثانی و شیخ بهائی و محقق داماد و مجلسی و امثال آنها و هر قدر هم دولت یا سلاطین با آنها بدسلوکی کردند و بآنها فشار آوردند باز با اصل اساس تشکیلات و حکومت مخالفتی از آنها بروز نکرده.

چند نکته بسیار مهم در همین چند خط مطرح شده:

1- امام خمینی با هر گونه براندازی بکلی مخالف بود و آن را مخالف عقل و شریعت و سنت دینی می دانست.

2- مخالفت های امام در درجه اول با سیاستهای شاه بود، و نهایتا با سلطنت شخص شاه و سلسله پهلوی. اما با نهاد سلطنت مخالفتی نداشت. اینکه بعدها «حکومت اسلامی» به «جمهوری اسلامی» تبدیل شد به دلیل نفرت امام خمینی از نظام شاهنشاهی نبود. بلکه ابتکاری بود که موجب شد بخش زیادی از فریب خوردگان و غربگرایان آن زمان که نهاد سلطنت را نشانه گرفته بودند (و نه تنها شخص پادشاه وقت را) به حمایت از امام جلب شوند و سقوط سلطنت پهلوی و گذار به نظام نو با کمترین هزینه صورت پذیرد.

3- از دیدگاه امام خمینی هرگز نمی توان با استناد به بدرفتاری، خشونت، سرکوب و هر نوع ظلم و جور دیگری از سوی حکومت، حرکت به سوی براندازی را توجیه عقلی کرد.

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%D9%84%D8%B7-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-i2wjciisxbx3


این درست است که فقیه بآنطور که ذکر شد میتواند اجازه دهد بلکه اجازه یک فقیه جامع الشرایط هم اگر بموقع خود باشد صحیح است لکن نمیگویند هر کس بهر کس میتواند اجازه دهد. مجتهد چنین اجازه ندارد بلکه پیغمبر و امام هم از جانب خدا اجازه ندارند که بهرکس اجازه بدهند. بکسی آنها میتوانند اجازه بدهند که از قانونهای خدا که پایه اش بر اساس خرد و عدل بنانهاده شده تخلف نکند و قانون رسمی مملکت او قانون آسمانی خدائی باشد نه قوانین اروپا یا بدتر از اروپا، و بحکم عقل و قانون اساسی هر قانونی بر خلاف قوانین اسلام باشد در این مملکت قانونیت ندارد. از این جهت و جهات دیگر می گوئیم این مملکت تا کنون بمملکت مشروطه شناخته نشده زیرا هم مجلس برخلاف قانون است و هم انتخابات و هم قوانین آن. لکن با همه وصف مجتهدین با همین آش شله قلمکار هم مخالفت را جایز نمیدانند و از همه در حفظ و حراست آن در موقع خود پیش قدم تر هستند.



انقلاب بهمن 1357 به تحریک خمینی رخ نداد. انقلاب به تحریک غربگرایان و با همراهی آمریکاییها اتفاق افتاد. خمینی نه ضد سلطنت بود و نه جمهوری خواه. خمینی یکی از اولین کسانی بود که فهمید محمدرضاشاه سرنوشتی مشابه رضاشاه خواهد داشت و از روزی که به این تشخیص رسید با هوشمندی طوری موضع گرفت که در روز موعود بتواند خلاء ناشی از سقوط پادشاه را پر نماید.

اگر خمینی نبود، ایران ایرانستان می شد. ایران ایرانستان نشد، چون خمینی بود. رویای «قرن آمریکایی» نقش بر آب شد چون ایران بود. جهان چند قطبی جدیدی در حال ظهور است چون رویای قرن آمریکایی نقش بر آب شد.

این است علت خشم و نفرت و عنادی که امارده و اجانده اپوزیسیون برانداز نسبت به خمینی کبیر دارند.

https://virgool.io/dowlateenghelabi/%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84-kd5picnmeceo
https://virgool.io/dowlateenghelabi/%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%AB%D8%A7%D9%86%DB%8C-dewqwryhpprj
https://virgool.io/dowlateenghelabi/%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB-zxvwyud1fyih


خمینیولایت فقیهسلطنتبراندازیانقلاب
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید