جواد منصوری معاون اسبق وزارت امورخارجه گفت:
دستاورد انقلاب اسلامی فارغ از دستاوردهای ملموس، این است که جمهوری اسلامی توانست کمونیسم را از صحنه روزگار حذف کند و همین کار را با سرمایهداری خواهد کرد. این دستاوردها با وجود مشکلات داخلی، محقق خواهد شد، چرا که فرهنگ انقلاب اسلامی در حال رسیدن به اهداف خود است؛ البته این طور نیست که مشکلات در سایر نقاط دنیا وجود نداشته باشد. در تمام کشورها مشکلات فراوان وجود دارد، نباید فریب فضاسازیهای دشمن را خورد./فارس
از دیروز که این خبر را دیدم با خودم درگیر بودم که معنای دقیق محتوای خبر را متوجه شوم.
چند احتمال به ذهنم رسید:
احتمال اول: شاید جواد منصوری در یک جمع دوستانه مشغول اجرای استندآپ کمدی بوده و برای خنداندن مخاطبانش این اظهارات را مطرح نموده.
احتمال دوم: جواد منصوری که یکی از معدود بازماندگان حادثه تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 1360 است. شاید هنگام انفجار موج انفجار ایشان را تحت تاثیر قرار داده و امروز به دلیل آسیب های جانبازی، این مطالب بر زبان ایشان جاری شده است.
احتمال سوم: به طور کلی پرونده انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی آنقدر پیچیده و مرموز است که تمامی بازماندگان آن می توانند بالقوه متهم به شراکت در انجام این جنایت تروریستی باشند. بنابراین، این احتمال هم هست که جواد منصوری از همان ابتدا نفوذی بوده و حالا با بیان این حرفها قصد دهن کجی و تمسخر نظام مقدس جمهوری اسلامی را دارد!
احتمال چهارم: برای رعایت جانب انصاف، همیشه باید این احتمال را هم در نظر داشت که شاید این بنده خدا کلا داخل باغ نیست و همینطور چیزی از سر عادت های قدیمی گفته و نباید زیاد آن را جدی گرفت.
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امورخارجه در پاسخ به سوالی در مورد اظهارات سفیر روسیه در تهران در مصاحبه با روزنامه شرق که مدعی بود غرب به دنبال گسترش همجنس گرایی در ایران است، اظهار کرد: ما قطعا انتظار داریم که سفرای محترم خارجی مقیم در تهران در مورد موضوعات و مسائل داخلی ایران اظهارنظر و مداخله نکنند. وزارت امور خارجه حتما نسبت به این مسائل حساسیت دارد و بر مبنای مسئولیت ذاتی خود عمل خواهد کرد.
فرارو | واکنش سخنگوی وزارت خارجه به اظهارات سفیر روسیه در ایران (fararu.com)
بعد از گذشت ماه ها از آن قضیه، با پخش شدن فیلم و عکس و خبرهایی در خصوص روابط گرم و صمیمی باجناق ها و برخی دیگر از روحانیون معزز، تازه می فهمیم آن واکنش تند به سخنان سفیر روسیه از کجا آب خورده بود... کار به جایی رسید که حتی عده ای سخنرانی دو سال پیش مقام معظم رهبری را بیرون کشیدند تا مبادا کسی خیال باطلی به سرش بزند!!!
ترویج همجنسبازی تا همین اواخر در روسیه آزاد بود. چند سال پیش قانونی تصویب کردند که ترویج همجنسبازی برای کودکان را جرم دانسته، و اخیرا قانون دیگری تصویب کردند که ترویج همجنسبازی را به طور کلی ممنوع کرده است. روسیه به خوبی متوجه ماهیت فرهنگی کشمکش علیه سلطه استعماری و امپریالیستی آمریکا و غرب شده و برای مقابله با آن یک خیز بلند و عملی برداشته است.
از اینسو، در کشور ما سه دسته قوانین وجود دارد. دسته اول قوانینی که همیشه سفت و سخت اجرا می شوند. مانند قانون کسر مالیات از حقوق کارمندان، یا قانون ممنوعیت واردات خودرو و غیره. دسته دوم قوانینی که گاهی اجرا می شوند و گاهی هم اجرا نمی شوند. مانند قانون حجاب اجباری، یا تقریبا تمام قوانین راهنمایی و رانندگی. و دسته سوم قوانینی که هرگز اجرا نمی شوند. مانند قانون برنامه که دولت را از تعیین نرخ ثابت برای ارز منع کرده، یا قانونی که دولت را مکلف می کند تنها از طریق وضع تعرفه ها اقدام به کنترل واردات و صادرات نماید و نه از طریق ممنوعیت صادرات یا واردات کالاها، یا همین قانونی که «عمل شنیع لواط» را جرم دانسته.
در ایران همجنسبازی همیشه جرم بوده و در زمان زنده یاد مرحوم خلخالی واقعا این مجرمین بازداشت و اعدام می شدند. اما پس از رحلت امام و ظهور نولیبرالیسم غربی در جهان، کشور ما هم به تدریج حساسیت در خصوص جرایم اینچنینی را کاهش داده و الان مدتهاست درباره این پدیده (همجنسبازی) عملا هیچ مخالفت و ممانعتی اعمال نمی شود.
یعنی در زمانی که کمونیسم در هیچ کجای دنیا (به جز کره شمالی) خریداری ندارد ما به دنبال احیای نئوکمونیسم هستیم. و دقیقا در زمانی که از یکسو آمریکا و غرب بیشترین فشارها را علیه ما ایجاد کرده و از سوی دیگر رقیب قدیمی آن به خیال خام خودش تصور کرده در جنگ فرهنگی علیه هژمونی فرهنگی نئولیبرال های آمریکایی و غربی که مروج همجنسبازی هستند، ایران اسلامی می تواند یک متحد طبیعی برای روسیه باشد، ما بیش از هر زمان دیگری به سمت لیبرالیزه کردن فرهنگ خود در این حوزه می رویم.
یعنی نه تنها قانون مجازات همجنسبازان یکی از آن دسته قوانینی است که به هیچ وجه اجرا نمی شود، بلکه حتی اگر نگاهی به محصولات فرهنگی از قبیل فیلم های سینمایی و سریال های شبکه خانگی و غیره بیاندازیم، به صورت علنی و غیر علنی ترویج هم می شود.
گفته می شد حسن روحانی یک دو تابعیتی و شهروند و نفوذی انگلیس است و به همین دلیل با اجرای سند 2030 قصد داشته ایران را به طور کامل زیر نفوذ هژمونی فرهنگی غرب نولیبرال ببرد تا چاره ای جز تسلیم نداشته باشیم.
از آنطرف قرار بود سید ابراهیم رئیسی آنتی تز روحانی باشد و کشور را به سمت اقتدار و استقلال در همه حوزه ها ببرد.
اما در عمل ثابت شده است که دولت اول رئیسی در واقع دولت سوم روحانی است. و دولت اول روحانی هم دولت سوم رفسنجانی بود.
و لابد دولت بعد از دولت دوم رئیسی هم دولت سوم رئیسی خواهد بود!
حقیقت تلخ برای کسانی که حواسشان هست این است که برادران و خواهران «انقلابی» در واقع به همان اندازه لیبرال و غربگرا هستند که امارده و اجانده جناح مقابل سر سپرده ارزشهای غربی هستند. دعوا فقط سر یکی دو مورد کوچک از قبیل حجاب اجباری و سلیقه موسیقی و این قبیل موارد است.
یک طرف می گوید زن باید هر لباس و پوششی دلش خواست داشته باشد و به جای مادر بودن مانند مردان در مشاغل و حرف مختلف کارگری کند. طرف دیگر می گوید زن باید با حجاب و چادر و روسری باشد و آنوقت به جای مادر بودن مانند مردان در مشاغل و حرف مختلف کارگری کند.
یک طرف می گوید باید کنسرت تتلو و ساسی مانکن برگزار شود و بعد عاشقان مشغول لواط کاری شوند. طرف دیگر می گوید باید روضه حاج محمود کریمی و حاج حسن میرکاظمی برگزار شود و بعد باجناقان مشغول لواط کاری شوند.
یک طرف پرچم رنگین کمان بلند می کند و بچه بازی را توجیه می کند. طرف دیگر پرچم «من انقلابی ام» بلند می کند و اظهارات «مداخله جویانه» سفیر روسیه را محکوم می کند.
چه کنیم با اینهمه دستاوردهای ملموس و غیرملموس انقلاب اسلامی؟!