به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، هیات وزیران در جلسه ۱۴۰۲/۳/۱۰ به پیشنهاد وزارتخانههای نفت، نیرو و سازمان برنامه و بودجه کشور و سازمان ملی استاندارد ایران، الگوی مصرف بهینه گاز خانگی برای اقلیمهای مختلف کشور را تصویب کرد.
طبق مصوبه دولت، تعرفه گاز هر پله مصرف نسبت به سال گذشته هیچ تغییری نکرده است ولی بازه هر پله افزایش یافته که میتوان آن را جزئی از سیاست حمایتی دولت احتساب کرد. به بیان دیگر، در تعرفههای جدید مشترکان گاز خانگی با مصرف گاز بیشتر در پلههای بالا قرار میگیرند.
طبق مصوبه دولت، قیمت سه پله اول تعرفه گاز خانگی، نسبت به تعرفههای سال 94 هیچ تغییری نکرده است. طبق اعلام شرکت ملی گاز ایران، حدود 76 درصد مردم در سه پله مصرف قرار دارند که حدود 50 درصد از مصرف کل گاز در بخش خانگی را به خود اختصاص میدهند.
خلاصه اینکه دولت محترم تصمیم گرفته مردم عزیز را به مصرف بیشتر گاز تشویق و ترغیب نماید.
محمدامین راد کارشناس انرژی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با اشاره به تغییرات جدید در تعرفه گاز خانگی عنوان کرد: در ماههای سرد سال، کشور با ناترازی بین 200 تا 300 میلیون متر مکعب در روز مواجه است که دلیل این اتفاق، افزایش مصرف گاز در بخش خانگی است. سال گذشته تولید گاز ایران حدود 850 میلیون متر مکعب بود که از این عدد بیش از 700 میلیون متر مکعب در بخش خانگی مصرف میشد.
وی اظهار داشت: جهش مصرف گاز خانگی منجر به محدودیت گاز صنایع و نیروگاههها میشود و این اتفاق عدمالنفعی بین 10 تا 15 میلیارد دلار به کشور وارد میکند. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، دولت با ثابت نگهداشتن تعرفه گاز سه پله اول که شامل عموم مردم هستند و افزایش تعرفه سایر مشترکان، گام مهمی برای کنترل مصرف گاز و جلوگیری از اعطای یارانه انرژی به پرمصرفها برداشت ولی اکنون از مصوبه قبلی خود عقبنشینی کرده که بحران گاز در زمستان امسال را تشدید میکند.
این 10 تا 15 میلیارد دلار را می گذاریم کنار حدود 20 میلیارد دلار ارز ترجیحی که سالانه برای اعطای یارانه به واردات و حمایت از صنایع خارجی اختصاص می یابد. خصوصا که مصرف گاز در بخش خانگی به قیمت محدودیت بیشتر در مصرف گاز در بخش صنعتی تمام می شود.
شعار سال چه بود؟ جهش تولید؟!
هزینه حامل های انرژی در ایران تقریبا مجانی است. خصوصا اگر نگاهی به هزینه و سیاست های مدیریت انرژی در سایر کشورهای جهان بیاندازیم.
به عبارت دیگر، آنچه ما در ایران بی ارزش می دانیم، خارج از ایران بسیار با ارزش است. و البته چیزهای زیادی هم هست که برای ما بسیار با ارزش است و برای وارد کردنش نیازمند ارز هستیم. پس شاید اگر حسابی سر انگشتی کنیم، به این نتیجه برسیم که از محل صادرات این کالای بی ارزش داخلی (انرژی) و فروش آن به خارجی های بدبختی که ده ها یا حتی صدها برابر ما پول بالای این آت و آشغال ها (نفت و گاز و بنزین و گازوئیل و برق و ...) می دهند، می توانیم ارز لازم برای واردات آن چیزهایی که برای ما بسیار بسیار بسیار حیاتی و ارزشمند است (مثلا مرغ!) را تامین کنیم.
البته این فکر گویا به ذهن سیاستگذاران نابغه دولتی هم خطور کرده. به همین دلیل برای تغییر رفتار مشترکین و شهروندان یک سیاست هایی از قبیل پله کانی کردن تعرفه مصرف برق و گاز در نظر گرفته شده. (سالها قبل یک تقلاهایی هم در خصوص بنزین و گازوئیل شد که فعلا با چشم غره رفتن های برادران حامی معیشت مردم به کلی رها شده).
لیکن این سیاست ها دو اشکال اساسی دارند.
اشکال اول اینکه نهایتا باز هم هزینه مصرف گاز و برق آنچنان ناچیز و کم است که تغییر رفتار چندانی ایجاد نمی کند.
با اشکال اول که اتفاقا مهمترین وجه داستان هم هست فعلا کاری نداریم. مشخص است که دولت انگیزه سیاسی برای بالا بردن هزینه مصرف غیر بهینه و اصراف گرایانه را ندارد.
اما از سر ناچاری و از آنجا که این سربار عظیم روی منابع ملی را نمی شود همینطور رها کرد، سیاستگذاران امر سعی دارند از طریق پرداخت جایزه به کم مصرف ها به این تغییر الگوی مصرف برسند.
در مصوبه جدید دولت، مشوقهایی نیز در قالب پاداش برای مشترکان خانگی در نظر گرفته شده است. هوشنگ فلاحتیان معاون برنامهریزی وزیر نفت در این باره توضیح میدهد: امسال تمهیداتی را در قالب مصوبه هیئت وزیران در نظر گرفتهایم که اگر مشترکان گاز خانگی در 3 ماه سرد سال (16 آذرماه تا 16 اسفندماه)، مصرف گاز خود را حداقل 10 و حداکثر 30 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش دهند، به ازای هر متر مکعب معادل 5 برابر هزینه انتقال و توزیع گاز، پاداش دریافت میکنند.
وی گفت: به عبارت دیگر به ازای هر متر مکعب صرفهجویی در مصرف گاز، معادل 16 برابر نرخ گاز سه پله اول، پاداش داده میشود معادل هر متر مکعب 1600 تومان. یعنی اگر یک مشترک 15 درصد مصرف گاز خود را کاهش دهد، بسته به میزان قبلی مصرف گاز بین 100 هزار تومان تا یک میلیون تومان پاداش میگیرد.
جزئیات کامل تعرفه جدید گاز خانگی در سال 1402 | خبرگزاری فارس (farsnews.ir)
اشکال دوم در عدم وجود زیرساخت هایی است که سیاستگذاری های دولتی اینچنینی را موثر می گرداند. زیرساخت هایی که بعضا ایجاد آنها چندان هزینه ای هم در بر نداشته و در برابر بریز و بپاش های معمول دولت حتی در حد پول خرد هم نیست.
با یک مثال، کارایی چنین زیرساخت هایی را بررسی می کنیم.
نه تنها دنیای فردا، بلکه دنیای همین امروز هم دنیای فناوری اطلاعات است. یکی از حوزه های فناوری اطلاعات که امروز در دنیا به شدت مورد توجه است همان «اینترنت اشیاء» یا Internet of Things (IOT) است.
نسل جدید خانه ها و واحدهای مسکونی هوشمند با استفاده از فناوری اینترنت اشیاء امکان دستیابی به سطوح بسیار بالاتری از بهره وری و بهینه سازی را فراهم می کنند.
فرض کنید کنتور برق خانه به قابلیت اینترنت اشیاء مجهز شده باشد. یعنی در حقیقت خانه شما به یک کنتور برق هوشمند مجهز شده. این کنتور برق به صورت لحظه ای یا Real-time میزان بار مصرفی شما را به گیرنده ای ارسال می کند و این اطلاعات در دسترس اپلیکیشن مدیریت انرژی منزل شما قرار می گیرد.
از طرف دیگر، فرض کنیم شرکت توانیر زیرساختی به صورت یک api فراهم کرده که می شود در هر لحظه با فراخواندن آن و ارائه شماره کنتور به عنوان پارامتر ورودی، تعرفه جاری برق برای آن کنتور را دریافت کرد.
اهمیت این api از آن جهت است که اولا جدول تعرفه های برق معمولا هر سال یا در فواصل زمانی مختلف دستخوش تغییر می شود. ثانیا، جدل تعرفه به قدری پیچیده و بر اساس پارامترهای مختلف است که به راحتی موجب سردرگمی و سرگیجه می شود. لذا در دسترس بودن یک api که یک تعرفه ریالی ساده سازی شده را بر اساس شماره سریال کنتور ارائه نماید قطعا جهش بسیار بزرگی در جهت شفاف سازی این تعرفه ها خواهد بود.
چیزی شبیه به این (مشروط بر اینکه کار هم بکند!)، ولی به صورت web api:
محاسبه آسان صورت حساب مصرف برق خانگی (tavanir.org.ir)
به این ترتیب اپلیکیشن مدیریت انرژی منزل قادر خواهد بود در لحظه، میزان مصرف برق شما را نشان دهد. آن هم نه به صورت اعدادی نامفهوم در واحد کیلووات ساعت! بلکه به صورت یک عدد کاملا مفهوم در واحد ریال یا تومن.
تصور کنید یک کنسول یا گِیج مقابل صاحب خانه است که نشان می دهد در این لحظه و با میزان فعلی باری که از برق شهری می کشد، ساعتی صد تومان از جیب مبارکش خارج می شود. به علاوه، میزان مبلغ قبض برق بعدی تا این لحظه (مثلا 200 هزار تومان) و مبلغ پیش بینی شده برای قبض بعدی تا انتهای دوره (مثلا چهار میلیون تومان) هم نمایش داده شده است.
صاحب خانه با دیدن رقم پیش بینی شده برای قبض بعدی، برق از کله اش پریده و بی درنگ لامپ های اضافی منزل را خاموش می کند. با خاموش شدن لامپ های اضافی، میزان بار کنتور برق هم کاهش یافته و بلافاصله ارقام مذکور در صفحه اپلیکیشن مدیریت هوشمند انرژی منزل هم اصلاح می شود. مثلا مصرف کنونی از ساعتی 100 تومان به ساعتی 10 تومان، و پیش بینی قبض بعدی به زیر یک میلیون تومان کاهش می یابد.
این فرایند را مقایسه کنید با حالتی که این مصرف کننده بدبخت، بی خبر از اعلام نرخ جدید تعرفه ها، تا آخر دوره به عادت سابق چهلچراغ های پذیرایی و لامپ های همه اتاق ها را هم در شب و هم در روز روشن گذاشته و تصور می کند سر جمع هزینه برق دویست سیصد هزار تومان بیشتر نخواهد شد. اما وقتی قبض برق جدید به دستش رسید احساس می کند جسم حجیمی از زیر پاچه شلوارش به درون خزیده...
این تازه اول ماجرای هوشمندسازی واحدهای مسکونی است.
صاحب خانه می تواند بر اساس پارامترهای تعریف شده، کارهای انرژی بر را زمانبندی نماید. مثلا ماشین لباسشویی که از لباس های چرک پر شده، به جای اینکه بلافاصله شروع به کار نماید، از طریق اپلیکیشن برای زمانی که کمترین هزینه را داشته باشد (ساعات کم باری) زمانبندی شود تا به صورت خودکار شروع به کار نماید.
ایران جزو معدود کشورهای جهان است که تقریبا تمام منازل آن حتی در دورافتاده ترین روستاها همزمان از دو حامل انرژی برخوردارند. هم برق و هم گاز.
یک خانه هوشمند می تواند به یک ژنراتور گازی کوچک 10KVA مجهز باشد که از طریق اپلیکیشن مدیریت هوشمند انرژی کنترل می شود. علاوه بر اینکه در مواقع قطع برق شهری، این ژنراتور می تواند تامین کننده برق اضطراری باشد، همچنین می تواند با محاسبه برخط تعرفه های برق و گاز، میزان مصرف این دو را در بهینه ترین حالت تنظیم نماید.
چنین ژنراتورهای گازی کوچکی با برنامه ریزی درست می تواند در مقیاس انبوه تولید گردد تا لااقل اقشار پر مصرف بتوانند منزل خود را به آن مجهز نمایند. مضافا اینکه برق تولید شده توسط این ژنراتورها می تواند وارد شبکه برق عمومی شده و صاحب منزل به عنوان یک تولید کننده خرد برق، کارمزد آن را دریافت نماید.
مشابه کارمزد تولید برق خورشیدی، که اگرچه اقلیم ایران از نعمت تابش آفتاب بسیار زیاد برخوردار است، اما به دلیل بالا بودن هزینه خرید تجهیزات و پنل های خورشیدی، و هزینه بسیار پایین انرژی، عملا صرفه اقتصادی چندانی ندارد. ولی شاید در آینده با اصلاح تدریجی تعرفه ها و هدایت یارانه ها به سوی زیرساخت های نوین و نوآورانه، که خود در اثر گسترش زیرساخت های هوشمند میسر خواهد شد، امکان سرمایه گذاری خانوارها در این حوزه هم بیشتر شود.
می شود هم لوکس زندگی کرد و هم بهینه مصرف کرد. در حال حاضر هدر رفت منابع در زندگی های فقیرانه بسیار بیشتر از منابع لازم برای زندگی های لوکس است. پدیده ای که ماحصل سیاست توزیع رانت یارانه ای از یکسو و تقبیح «تجمل گرایی» از سوی دیگر است. تجمل گرایی و لوکس گرایی فی نفسه نه تنها بد نیست بلکه خیلی خوب و مطلوب هم هست. آنچه قباحت دارد اصراف و تبذیر است، خصوصا وقتی صحبت از هدر دادن منابع ملی و آینده فروشی در میان باشد.