چند وقت پیش یکی از آن کاربران بی اسم و رسمی که در ایام انتخابات ناگهان ظهور می کنند مطلبی نوشته بود به این صورت:
نیاز به انقلاب نیست یک حکم حکومتی کافی است
به نام خدا
بنظر بنده اگر تغییرات زیر در قانون اساسی موجود با یک حکم حکومتی موقتا انجام شود میتوان انتخابات را در تاریخ موعود بخوبی برگزار نمود.
1-عدم دخالت رهبری در اختیارات قوا وبعبارتی ولی فقیه مشروطه
2-حذف مجمع تشخیص مصلحت نظام
3-حذف تفاسیر شورای نگهبان درباره نظارت در انتخابات ومحدودیت اختیارات رئیس جمهور
4-حذف رئیس قوه قضائیه و مدیریت آن قوه با شورای عالی با عضویت رئیس دیوان عالی دادستان کل وسه قاضی به انتخای قضات
5-حذف دادگاه ها ودادسراهای انقلاب ودر نتیجه آزادی کامل زندانیان سیاسی
6-ادغام سپاه در ارتش وادغام بسیج در نیروی انتظامی وادغام تمام تشکیلات اطلاعاتی در وزارت اطلاعات
7-تغییر مصوبات مجلس در صورت عدم توافق با شورای نگهبان با نظر دو سوم نمایندگان مجلس
8-آزادی همه ادیان ومذاهب در چارچوب محدوده خودشان
9-حذف قسمت آخر اصل 177 قانون اساسی
پس از انجام انتخابات با گنجاندن این موارد درقانون اساسی همه پرسی نیز انجام میشود
پایین مطلب اینطور پاسخ دادم:
یاد داستان آن مخنثی افتادم که در یک کوچه تنگ با یک مرد گردن کلفت مواجه شده بود و پرسید «میخوای چیکار کنی»، و مرد گردن کلفت گفت «میخوام بهت تجاوز کنم»، و آن مخنث در جواب گفت «نه، تو دروغ می گی... تو می خوای اذیتم کنی»!
به نظرم شما هم دروغ می گویید و در اصل به دنبال براندازی و تجزیه کشور هستید!
طرف مقابل یا معنای پاسخ کنایه آمیزم را متوجه نشد، یا اگر هم شد تصمیم گرفت وارد بحث شود و پاسخ داد:
درود
کشور نیاز به اصلاح دارد وتصور نمی کنم شما از وضعیت موجود خشنود باشید .نظر من همین است که نوشتم حالا شما آنرا براندازی میدانید محترم است .تلاش کنید شما هم نظری بدهید داستانسرائی وشعار دیگر کارساز نیست موفق باشید
گفتم:
در اینکه کشور نیاز مبرم به اصلاح دارد نه شکی هست و نه بحثی. اما اصلاحی که نتیجه اش بدتر شدن وضعیت باشد قطعا اصلاح نیست.
بزرگترین مشکل ما تسلط یک جریان سیاسی و اجتماعی بر کشور است که منافع ملی را فدای منافع فراملی و هویت جهان وطنی خود کرده. چاره کار ما دموکراسی نیست. دموکراسی اگر خاصیتی داشت در همان آمریکا اینهمه بحران ایجاد نمی کرد.
گفت:
پس کشور نیاز به اصلاح دارد این توافق ما
واما بنده طرفدار هیچ گروهی نیستم چون این گروه ها زائیده همین نظامند و احزاب واقعی نابود شده اند .پیشنهادات بنده در جهت ازمیان برداشتن عواملی است که این بدبختی هارا برایمان آورده اند کمی دقت وتعقل در این موارد بفرمائید ممنون
گفتم:
بر خلاف شما، چیزی که بنده می بینم این است که بدبختی ها و گرفتاری های ما ناشی از دو چیز است:
1- مهندسی اجتماعی و تغییر بافت جمعیتی که موجب تشکیل طبقه متوسطی با هویت جهان وطنی شده که بیشتر با منافع قدرتهای غربی همگراست تا منافع ملی.
2- وجود نهادهای دموکراتیکی که امکان اثر گذاری این بافت جمعیتی بر سیاست ها و نحوه اداره کشور را محیا می کنند.
توضیحات کاملتر اینجا: https://vrgl.ir/BhmMD
گفت:
نظرات شما محترم است حکومت متعلق به مردم است وخداوند سرنوشت افراد را بدست خودشان سپرده است ما نمیتوانیم برای دیگران نقشه بکشیم .کاری به شرق وغرب هم نداریم 4 دهه فرصتی بود برای آزمون قانون اساسی موجود واینک زمان اصلاح آن فرا رسیده است که درآن اصلاحات، دین سر جای خودش هست جمهوریت هم هست تنها یکه تازی ها وخود مختاری های فردی برچیده میشود. اگر 4 دهه پیش ملت تصمیم گرفت انقلابی را بپذیرد باز هم میتواند اصلاحاتی را انجام دهد نه اینکه طبق انتهای اصل 177 ملت را چهار میخه کرد .این نه با اسلام سازگار است ونه با دموکراسی ونه با منطق وعقلانیت موفق باشید
گفتم:
اصلا کاری به هیچ دین و مذهبی نداریم. فقط بحث منطقی و عقلی می کنیم.
شما می فرمایید «حکومت متعلق به مردم است». مشکل دقیقا همینجاست. این مردمی که شما سنگشان را به سینه می زنید یک نفر نیست که یک مطالبه و خواست و اراده مشخصی داشته باشد.
توضیح کاملتر اینجا: https://vrgl.ir/Pqhq8
گفت:
ملت مجموعه افراد است وخواسته آنها اکثریت قاطع آنهاست و روح خداوند در جماعت است
گفتم:
1- بنده میان مفهوم «ملت» و «مردم» تمایز قایل می شوم. ملت لزوما شامل تمام مردم نمی شود.
2- در یک جامعه واگرا، مطالبات بخشی از مردم می تواند در تضاد با مطالبات بخش دیگری از مردم قرار گیرد. بطوریکه هرگز اجماع و اکثریتی شکل نگیرد. جامعه ایران دقیقا چنین وضعیتی دارد. جزئیات را با مثال در لینک های قبلی که اراده کردم آورده ام.
3- عرض کردم اصلا بحث مذهبی و روحی و خداوندی نمی کنم. مثالها به اندازه کافی ساده و سهل الفهم هستند.
گفت:
اشکالی ندارد ایران مجموعه ملتهاست وهر ملتی حق دارد حکومت خودرا داشته باشد
گفتم:
بنده که همان اول عرض کردم شما به دنبال تجزیه ایران هستید. خیلی ممنون که صادقانه این مطلب را تایید کردید.
کوبیدن بر طبل دموکراسی و مردمسالاری نهایتش همیشه به تجزیه و تضعیف و جنگ های داخلی و دعواهای حیدری و نعمتی می رسد، و طبیعتا چنان وضعیتی تنها برای استعمارگران و شغالان و کفتارها و لاشخورها مطلوب خواهد بود.
این کلاه گشادی بود که بر سر ابرقدرت بزرگی همچون اتحاد جماهیر شوروی هم گذاشتند، اما تا امروز در ایران اتفاق نیافتاده و همین عده ای را کلافه کرده که رمز قدرت ایرانیان چیست که حتی از ابرقدرتی با بیش از ده هزار موشک و کلاهک هسته ای هم جان سخت تر است؟!