سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

نزاکت سیاسی و تعامل با جهان!

ابتدای تابستان 1400، روزهای پایانی دولت غربگرای حسن روحانی بود که مردم فهیم و با بصیرت ایران آخرین دستاورد بزرگ تعامل با جهان را هم لمس نمودند: قطع گسترده برق در گرمترین روزهای سال.

قضیه از این قرار بود که دولت منتخب مردم که با اکثریت قاطع آرای عمومی در دو انتخابات 1392 و 1396 روی کار آمده بود، در راستای سیاست تنش زدایی در روابط با غرب و ایجاد اعتماد در جامعه جهانی، تصمیم به اجرای معاهده پاریس گرفته بود.

معاهده پاریس ساز و کارهایی را تعریف می نمود که علی الظاهر قرار بود برای «محافظت از محیط زیست»، استفاده از سوخت های فسیلی و تولید دی اکسید کربن در جهان را محدود نماید. اما در واقع این معاهده برای سوق دادن مسیر تحقیق و توسعه فناوری های نوین به سمت کاهش اهمیت سوخت های فسیلی و نتیجتا کاهش وابستگی و آسیب پذیری جوامع غربی در برابر دولت های جهان سوم از یک طرف، و افزایش وابستگی جهان سوم به فناوری های انحصاری غربی از طرف دیگر بود.

مزیت نسبی ایران به عنوان کشوری که بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را در اختیار دارد مطمئنا با اهداف قطعنامه پاریس نمی تواند سازگار باشد. لیکن دولتی که از ذوق «تعامل با جهان» حاضر بود حق برخورداری از فناوری هسته ای را با وعده بدون تضمینِ لغو بخشی از تحریم های ثانویه (و نه حتی اولیه) تاخت بزند، قطعا برای کاهش اقتدار ملی به دلیل از دست رفتن بزرگترین مزیت نسبی کشور در حوزه اقتصادی هم اهمیتی قایل نبود.

دلیل اصلی قطع گسترده برق در تابستان 1400، عدم گسترش زیرساخت های تولید برق در طول هشت سال دولت دموکراتیک و منتخب مردم و غربگرا بود. اما این همه داستان نبود.

تابستان 1401، حدود یک سال پس از آغاز به کار دولت «غرب ستیز» و «تقابل طلب» و «جنگ طلب» و «دست نشانده چین» و «دست نشانده روسیه» و «ضد مردمی» و «ضد دموکراسی» و «شش کلاس سواد» و «طرفدار دیوار کشی در خیابان ها» و «مخالف آب بازی پسر بچه ها»، مشاهده می کنیم که قطع برق اگر چه هنوز قابل مشاهده است، اما چندان محسوس نیست. قطعا در طول یک سال امکان جبران هشت سال کم کاری دولت قبلی در گسترش و توسعه زیرساخت های تولید برق ممکن نبوده. اما چیزی که موجب تفاوت چشمگیر وضعیت قطع برق در تابستان 1401 در مقایسه با تابستان 1400 می شود مدیریت منابع موجود و برنامه ریزی جهت استفاده بهینه از ظرفیت تولید برق و توزیع کارآمد آن در ساعات پر مصرف بوده است.

تا همینجا مشخص می شود دولت قبلی عامدانه به دنبال بزرگنمایی و افزایش میزان اثربخشی تحریم ها و فشارهای آمریکا علیه ایران بود. در حالیکه رویکرد دولت فعلی خنثی سازی و بی اثر کردن فشارهای غرب علیه ایران است.

نکته جالبتر اینجاست که در پی سرشاخ شدن غرب با دولت روسیه، وضع تحریم های نفتی و گازی توسط غرب علیه روسیه، و نتیجتا کمبود و قحطی منابع نفت و گاز در کشورهای حوزه اتحادیه اروپا، همان دولت های با نزاکت و متمدن اروپایی که با استناد به اصول اخلاقی و ضرورت «حفظ محیط زیست» استفاده از سوخت های فسیلی را تقبیح و تکفیر می نمودند، حالا برای جبران کمبود انرژی خود تمامی محدودیت های قانونی استفاده از سوخت های آلاینده را معلق یا ملغی می کنند.

سابقا معدود کشورهای شمال اروپا که منابع محدود نفت در اختیار داشتند، اصرار داشتند از طریق ارائه یارانه های دولتی به خودروهای برقی و «انرژی های پاک و تجدید پذیر» (آن هم از محل درآمد حاصل از صادرات نفت و سوخت های «آلاینده و تجدید ناپذیر») خود را در حرکت به سوی جهان آینده، پیشرو و پیشگام جلوه دهند.

لیکن بخش اعظم انرژی این کشورها هنوز از طریق واردات گاز از روسیه تامین می شد. لذا به مجردیکه با کمبود گاز مواجه شدند، هر گونه سوسول بازی را کنار گذاشته و نیروگاه های ذغالسنگ (یعنی آلاینده ترین نوع از سوخت های فسیلی) را احیا نموده اند.

https://www.dw.com/en/why-germany-is-reviving-dirty-coal-to-counter-russian-gas-cut/a-62195008

یعنی فقط ما ایرانیان بودیم که علیرغم نیاز کشور به انرژی و با وجود در اختیار داشتن دومین ذخایر گاز طبیعی در جهان، همچنان ترجیح دادیم ادای سوراخ تنگ ها را در آورده و «حفظ محیط زیست» را به توسعه ملی رجحان و برتری ببخشیم!

یعنی ما حتی در تقلید از غرب هم باید مراقب باشیم مبادا منافع ملی ما از این تقلید سودی ببرد. کشورهای غربی حق دارند در مواقع اضطراری معاهدات و مقرراتی که خودشان برای جهان وضع نموده اند زیر پا بگذارند. لیکن ما چنین حقی نداریم که در این زمینه بخصوص از همان غربی ها تقلید کنیم و در مواقع اضطراری منافع ملی خودمان را بر معاهدات و قوانینی که ناظر به منافع دنیای غرب تنظیم و توضیع شده اند را زیر پا بگذاریم. چون ما پایبند به اخلاقیات هستیم و آنها اگر بی اخلاقی می کنند مقصر خودشان هستند!


در فقره توافق ننگین برجام هم هنوز هستند کسانی که ادعا می کنند این توافق بسیار خوب و در راستای منافع ملی ما بود، اما طرف غربی «بی اخلاقی» کرد و با وجودی که ما به تعهداتمان عمل کردیم، آنها به تعهداتشان عمل نکردند... یعنی گویا «بازی» برجام به نفع ما و به ضرر غرب بود و طرف غربی وقتی دید ما داریم «بازی» را می بریم، ترجیح داد بازی را بهم بزند. یعنی ما نزاکت را رعایت کردیم و «قواعد بازی» را مو به مو مراعات نمودیم، اما طرف غربی چون خیلی بی نزاکت بود «قواعد بازی» را زیر پا نهاد و بازی را بهم زد!

مشابه همان آقا گرگۀ قصه که به بره ها پیشنهاد داد در خانه را باز کنند تا با هم نان بیار کباب ببر بازی کنند و وقتی بره ها در خانه را گشودند، گرگ آنها را گرفت و درید. آنجا هم بره ها به تعهدات خود عمل کردند و ای بسا اگر گرگ واقعا با آنها بازی می کرد، بره ها در بازی نان بیار کباب ببر برنده هم می شدند؛ لیکن گرگ بی اخلاق به تعهدات خود عمل نکرد و بره ها را یک لقمه چپ نمود. البته آنجا هم بره های دریده شده موفق شدند به جهان ثابت کنند که گرگ چقدر بی اخلاق و آنها چقدر با اخلاق بوده اند...

این شیوه نگاه کودکانه به ماهیت روابط و نظم بین الملل منحصر به تسلیم طلبان و غربگرایان نیست. دقیقا همین برداشت سفیهانه در تفاسیر و تعابیر نیروهای موسوم به «انقلابی» و «ارزشی» و «حزب اللهی» هم موج می زند.

بعنوان مثال وقتی صحبت از «بازی کثیف عربستان سعودی در یمن» یا «بازی کثیف اسرائیل علیه معیشت مردم ایران» یا «بازی کثیف ترکیه در آذربایجان» و دیگر بازی های کثیف می شود دقیقا همین تصور کودکانه در آن مستتر است که گویا این بازیگران در عرصه بین المللی موظفند از یک سری اصول اخلاقی و قوانین از پیش توافق شده پیروی نمایند.

آن چیزی که امروز عده ای با عنوان «گاگیسم سیاسی» و «اُسکُلیسم سیاسی» مطرح می کنند نتیجه همین نگاه ابلهانه به روابط بین الملل و نظم جهانی است. پذیرش یک چنین نگاه «ارزشی» و «اخلاقی» است که شخصی مانند فا...ه هاشمی را قادر ساخته پس از تنگ شدن عرصه در کارزار سیاسی و مواجهه با چالش های قانونی، برای فرار رو به جلو ادعا کند «ایران از اسرائیل بدتر است، چون ایران عده بیشتری را به کشتن داده»! یعنی گویا اساسا چیزی به اسم منافع ملی کوچکترین محلی از اعراب نداشته و تمام دعواها بر سر رعایت اصول اخلاقی و ارزشی (فارغ از منافع ملی) است. چون، صرفنظر از درست یا کذب بودن اتهاماتی که عزیز دردانه مرحوم مغروق علیه ایران مطرح می کند، تنها در چنین فضای فکری «ارزشی» و «اخلاق محوری» امکان محکومیت ایران و تبرئه اسرائیل آن هم توسط خود ایرانیان وجود دارد.

پس اگر دستگاه قضایی رژیم اشغالگر و جعلی صهیونیستی «دولت» مطبوع خود را از اتهام قتل روزنامه نگار فلسطینی تبرئه نماید، ما همچنان موظفیم خودمان را به اتهام کشته شدن یک مشت داعشی در سوریه محکوم کنیم. چون ما با اخلاقیم و صهیونیست ها بی اخلاق. باید برای اثبات پایبندی خود به اصول اخلاقی و صلح طلبی و انزجار از جنگ و خونریزی، اجازه می دادیم داعش بر سوریه و عراق مسلط شده و سپس با دوپینگ عربستان و امارات و قطر و اسرائیل و آمریکا و اتحادیه اروپا، به ایران لشکر کشی نماید و بعد از اینکه جمعیت کثیری از ایرانیان را به قتل رساندند و دختران و زنان ایرانی را به کنیزی بردند و زیرساخت ها و کلیه بناهای تاریخی ایران را با خاک یکسان کردند، آن موقع می توانستیم با افتخار در مقابل جهانیان فریاد بزنیم و از مظلومیت خود و ظالمیت متجاوزان بگوییم! یعنی همان کاری که فلسطینیان و شیعیان لبنان پیش از مسلح شدن به تسلیحات و تجهیزات و امکانات ایرانی در برابر تجاوز صهیونیست ها می کردند. مگر ما همیشه حامی مظلومین جهان نیستیم؟ پس خودمان هم باید در موقعیت همان مظلومین قرار بگیریم تا مبادا این دکترین اخلاقی «حمایت از مظلومین» به «اقتدار گرایی» بدل شود. خصوصا در دنیای امروز که دولت های لیبرال و دموکرات با پرچم رنگین کمان در یکسو ایستاده و «جامعه جهانی» بصورت یکصدا و واحد و با قوی ترین الفاظ، جنگ طلبی رژیم های اقتدارگرا و دیکتاتوری و ملی را تقبیح و محکوم می کنند.

جالبتر اینکه همین «نه به جنگ» گویان غربیِ امروز، تا چندی پیش از «جنگ برای گسترش دموکراسی» و «جنگ برای حمایت از حقوق بشر» و «جنگ برای صلح» صحبت می کردند. یعنی زمانی که خود را در موضع قدرت می دیدند هزار کلاه شرعی برای توجیه جنگ های امپریالیستی می ساختند، اما وقتی در موضع ضعف قرار می گیرند، یاد ضدیت با جنگ و تقبیح هر گونه توسل به قوه قهریه و نظامی می افتند.

اما اخذ و تقلید از این قسمت رفتار غربی های متمدن برای ما جایز نیست. چون ما قرار است فقط خوبی های غرب را اخذ کنیم، نه بدی هایش را!

https://virgool.io/@sepehr.samii/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%B6%D8%AF-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%DA%AF-%D9%88-%D8%B2%D8%A7%D8%BA-%D9%88-%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84-vql3oik35tc3


منافع ملیمحیط زیستتعامل با جهان
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید