چند ماه پیش بود که دو بمب مقابل یک مدرسه دخترانه در افغانستان منفجر شد. انفجارها با فاصله زمانی و بصورتی مهندسی شده بود که بیشترین تلفات را از دانش آموزان بگیرد.
بلافاصله رسانه ها و فضای مجازی اقدام به انعکاس گسترده این فاجعه نمودند و کسی تردیدی نداشت که مقصر این حادثه کسی نمی تواند باشد جز افراط گرایان و اسلام گرایان طالبان.
اندکی بعد عقب نشینی و فرار آمریکا از افغانستان قطعی شد. مجددا تبلیغات گسترده ای برای تحریک احساسات عمومی علیه طالبان براه افتاد. شیعیان، فارسی زبانان، و حتی غربگرایان همگی تشویق می شدند تا سلاح دست گرفته و به نبرد با طالبان بشتابند. علم «جنگ با تروریسم و مبارزه با افراط گرایی» که بیست سال پیش توسط آمریکا بلند شده بود، حالا با خروج آمریکا نباید پایین می آمد. آمریکاییها وظیفه خود را انجام داده و حالا نوبت مردم افغانستان و شاید حتی ایرانیان بود که برای آزادی و پیشرفت خود بجنگند و فداکاری کنند!
دولت غربگرای دست نشانده آمریکا در افغانستان که سابقا تمام مردم و گروه های افغانستان را خلع سلاح کرده بود، حالا اقدام به توزیع گسترده سلاح میان مردم می نمود تا برای جنگ آماده شوند.
از اینسو، غربگرایان ایرانی هم با تمام توان مردم ایران و مسئولین نظام را به مداخله نظامی در افغانستان ترغیب و تشویق می نمودند.
به هر ترتیب هنوز عقب نشینی نیروهای آمریکایی تمام نشده بود که دولت دست نشانده و غربگرای افغانستان سقوط کرد و طالبان بر کل افغانستان مسلط شد!
غربگرایان با دست پاچگی مرثیه سر دادند که چه نشسته اید که طالبان عنقریب حمام خون براه انداخته، زنان را به کنیزی و پسران را به بردگی می برند!
اما با این وجود نه ایرانیان و نه حتی مردم افغانستان تمایلی به جنگ با طالبان نداشتند.
عجیبتر اینکه از حمام خون و قتل و غارت هم خبری نبود و زنان و دختران افغان به زندگی عادی خود ادامه می دهند. نهایت کار این بوده که آن معدودی که پیش از ورود طالبان بی حجاب بودند حالا محجبه شده اند.
جنبش طالبان از صدور فرمان عفو عمومی برای کارمندان دولتی افغانستان خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دو روز پس از تسلط کامل طالبان بر افغانستان، این جنبش روز سه شنبه اعلام کرد که فرمان عفو عمومی را برای تمامی کارمندان دولتی صادر کرده است.
طالبان همچنین از این کارمندان خواست که فعالیتشان را ازسر بگیرند. این جنبش همچنین از زنان خواست که به پیکره دولت ملحق شوند.
در بیانیه طالبان در این باره آمده است: عفو عمومی برای همه صادر شده است؛ بنابراین می‌توانید با اطمینان کامل به زندگی عادی خود بازگردید.
در همین حال، انعام الله سمنگانی، از مقامات طالبان در سخنانی که از تلویزیون دولتی افغانستان پخش شد، اظهار کرد: امارت اسلامی نمی‌خواهد زنان قربانی شوند.
فرمان عفو عمومی و دعوت از زنان برای بازگشت به کار از سوی طالبان - تابناک | TABNAK
این موضع گیری طالبان را بگذاریم کنار آن انفجار مقابل مدرسه دخترانه که تنها چند ماه پیش رخ داد.
از دو حال خارج نیست:
حالت اول این است که طالبان در طول بیست سال گذشته دچار تغییر و تحولاتی درونی شده و آن افراطی گرایی های بیست سال پیش را کنار گذاشته و رویکرد جدیدی پیدا کرده است. بدیهی است که در اینصورت انفجار مدرسه دخترانه نمی تواند کار طالبان باشد.
حالت دوم این می تواند باشد که طالبان هنوز گرایشات تندروانه و افراطی داشته و نهایتا به دنبال تعطیل کردن تمام مدارس دخترانه است، اما از روی سیاست فعلا مصلحت نمی دانند اغراض واقعی خود را برملا کنند و لذا دروغکی تظاهر به پذیرش حقوق زنان می کنند تا بعدا وقتی بطور کامل بر اوضاع مسلط شدند برنامه های خود را پیاده کنند.
بر فرض که حالت دوم درست باشد. سوال اینجاست که اگر طالبان تا این اندازه به بلوغ فکری و سیاسی رسیده که اینطور مصلحت اندیشی و نگاه بلندمدت و برنامه ریزی استراتژیک سیاسی سرش می شود، چطور همان چند ماه پیش چنین چیزی به فکرشان نرسیده بود؟! مگر مرض داشتند مدرسه دخترانه را منفجر کنند و دختربچه ها را با آن وضع فجیع قتل عام کنند که برای خودشان بدنامی بخرند؟!
یک جای این داستان بدجوری لنگ می زند...
از طرف دیگر، واکنش عمومی به رویکرد فعلی طالبان مثبت بوده و اکثر مردم افغانستان، بخصوص اهالی شهرهای بزرگ که بیش از همه نگران افراط گرایی بودند، با مشاهده رفتار تساهل آمیز طالبان با زنان و دیگر گروه های قومی و مذهبی نگاهی مثبت و توام با پذیرش نسبت به طالبان پیدا کرده اند. دوران طولانی جنگ و ناامنی افغانها را خسته کرده و همه به دنبال صلح و آرامش و امنیت هستند.
اما عده معدودی هم هستند که با وجود همه این حرفها دوست دارند جو اجتماعی در افغانستان به سمت تنش حرکت کند. از جمله این کنیزک آمریکایی که معمولا برای فعال کردن شکاف جنسیتی میان زن و مرد در ایران تلاش بی وقفه می نمود، و حالا برای ایجاد تنش در افغانستان وارد گود شده:
آمریکاییها به ترتیب اولویت سه هدف را در افغانستان پیگیری می کردند:
1- حفظ دولت دست نشانده غربگرا جهت پیگیری منافع آمریکا در افغانستان و منطقه.
2- بروز جنگ داخلی در افغانستان و کشتار و نسل کشی وسیع قومی و مذهبی که لاجرم دامنه آن به همسایگان افغانستان و بالاخص ایران هم کشیده می شد.
3- در صورت محقق نشدن دو هدف فوق و نتیجتا تسلط طالبان بر افغانستان، کاشتن تخم عداوت و دشمنی میان طالبان و ایران بصورتی که ایران ناگزیر به مداخله نظامی در افغانستان شود.
هدف اول که به وضوح شکستی مفتضحانه خورده است. هدف دوم هم تا اینجا شکست خورده ولی لشکر امارده و اجانده غربگرا در رسانه ها و فضای مجازی همچنان تلاش مذبوحانه ای جهت احقاق آن انجام می دهند.
هدف سوم هم به نظر می رسد شکست خورده و با ابتکار دستگاه دیپلماسی ایران و میانجیگری فعال میان گروه های افغانی به سود ایران و به ضرر آمریکا تمام شده است.
با اینحال باید گوش به زنگ باشیم تا احیانا با اقدامات نفوذی ها یا عملیات های مشکوکی از قبیل بمب گذاری مقابل مدرسه دخترانه، اهداف دوم و سوم ناگهان به سود آمریکا محقق نشوند.
هر چه جلوتر می رویم بیشتر به نظر می رسد انفجار مقابل مدرسه دخترانه در جهت تحقق منافع آمریکاییها بوده، نه طالبان یا هر گروه دیگری. شاید روزی یک ادوارد اسنودن یا جولیان آسانج پیدا شود و اسناد این جنایت را برملا نماید. لیکن همین حالا هم نیازی به چنین افشاگری هایی نیست. کافیست کمی با چشم باز بنگریم تا ارتباط وقایع و رویدادها را با منافع هریک از بازیگران ببینیم.
مهمترین اولویت طالبان امروز برقراری امنیت در افغانستان است تا از بروز چنین فجایعی که توسط سرویسهای امنیتی آمریکا طراحی می شوند جلوگیری شود. در شرایط فعلی طالبان نوپاتر از آن است که توان برقراری اشراف اطلاعاتی در سطح افغانستان را داشته باشد، و لذا دستگاه امنیتی ایران ناچار است در جهت حفظ منافع ملی ایران بیش از پیش در افغانستان هوشیارانه عمل کرده و بخصوص کلیه تحرکات آمریکا و غربگرایان را رصد نماید.
